1- هر سال که میگذرد تعداد روزهای سالم هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور رو به کاهش میرود. هر چند گاهی جناحهای سیاسی برای تخریب رقبای مقابل خویش دست به ترفندهای تبلیغاتی و رسانهای میزنند که بنزین تولیدی پتروشیمیها آلوده بوده است یا شهرداریها مقصرند و از این قبیل فرافکنیها. متاسفانه کسانی که در قلب تصمیمگیری برای رفع آلودگی هوا میباشند با فرافکنی و دادن نشانه اشتباهی از پرداخت به ریشه اصلی آلودگیهای هوا و کسانی که مقصر اصلی هستند فاصله میگیرند.
طبق گزارشی که توسط متخصصان امر منتشر شده است در تهران خسارت اقتصادی سالانه آلودگی هوا قریب به پانزده هزار میلیارد تومان میباشد در زمان آلودگی هوا مرگ و میر در تهران ۵۰ درصد افزایش پیدا میکند و سالانه قریب به پنج هزار نفر به خاطر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. این خسارت جدا از هزینههایی است که به خاطر آلودگی هوا، مدارس تعطیل میشود برخی از افراد باید در خانهها بمانند و بسیاری از مردم جهت فرار از آلودگی هوا مجبور به ترک تهران یا دیگر کلان شهرها میشوند.
۲- ریشهها و عوامل اصلی آلودگی هوا
• مهاجرت بیرویه و ازدحام جمعیت؛ از آنجاییکه کشور ما به صورت روزمره اداره میشود و دولتمردان در اکثر دولتهایی که روی کار آمدند به دنبال این هستند که روزها را به شام برسانند، لذا طرح آمایش سرزمین هیچگاه در کشور پیگیری نشد و به تصویب هم نرسید تا چه رسد به اینکه بخواهد اجرایی بشود. بنابراین در دهههای گذشته و هم اکنون تهران و چند کلان شهر کشور مرکز جذب جمعیت مهاجر از شهرهای کوچک و روستاها میشوند. پولدار و بیپول به کلان شهرها مهاجرت میکنند. سرمایهدارها برای افزایش سرمایه و بیپولها و بیکارها هم برای دسترسی به شغلهای کاذب، نتیجه این میشود که هجوم جمعیت به کلان شهرها بخصوص تهران دارای حاشیههای زیادی میشود که یکی از آنها کمبود ظرفیت خیابانهای تهران و ازدحام جمعیت که به طور قطع در افزایش آلودگی هوا موثر میباشد.
• وجود تعداد زیادی خودرو و کامیون که اکثر آنها یا از رده خارج و یا فرسوده میباشند یا مصرف سوخت آنان زیاد و با کیفیت بد سوخت را تبدیل به انرژی مکانیکی مینماید که طبق گزارش کارشناسان ۷۰ درصد آلودگی تهران و کلان شهر بخاطر وجود این خودروهاست.
• سی درصد آلودگی هوای تهران طبق گزارش کارشناسان ذیربط مربوط به تردد موتورسیکلتها میباشد که عمده آنها از سوختهای نامناسب مجهز به سیستمهای کاربراتوری میباشند اگرچه تولیدکنندگان یا واردکنندگان موتورسیکلت بخش خصوصی میباشند. اما مجوزها توسط ارگانهای دولتی صادر میشود.
• تولید کلیه سوختهای مورد مصرف خودروها و موتورسیکلتها در پالایشگاههای دولتی انجام میگیرد برخی اوقات آنچنان کیفیت سوختهای تولید بیکیفیت میشود که صدای خود مسئولین وزارت نفت هم درمیآید و مجبور به اعتراف میشوند که چندین محموله اشتباهی سوختهای بیکیفیت در تهران توزیع شده است. بعد مشخص میگردد که عمده سوختهای تولیدی در کشور ما دارای کیفیت بالا نمیباشند اما از آنجاییکه تولیدکننده و ناظر کیفیت سوخت هر دو دولتی میباشند، این ضربالمثل مصداق مییابد؛ زمانی که دزد و شاهد هم دست شوند صاحب مال باید قید مال مسروقه را بزند.
• با کمال تاسف وزارت نفت و خودروسازها که هر دو توسط مدیران دولتی اداره میشوند با ایجاد روابط مالی با رسانهها و خبرگزاریهای مهم آنان را از پرداختن به ریشههای اصلی آلودگی و مقصرین اصلی باز میدارند و رسانهها به جای پرداختن به مضرات آلودگی و معرفی مقصرین آن تنها با زدن عکس و تیتر اخبار آلودگی و بعضا خسارت آن را اعلام میدارند.
۳- با توجه به مطالب فوق خواننده محترم درمییابد که دولتی بودن تولید سوخت، دولتی بودن تولید خودروها، دولتی بودن صدور مجوزهای واردات موتورسیکلتهای آلودهکننده همه وهمه دولتی هستند.
دولت و شهرداریها میتوانند با دادن یارانه و وامهای ارزان قیمت تولید موتورسیکلتهای برقی را در مرحله اول در کشور راهاندازی نمایند و در مرحله بعد ساخت خودروهای برقی را در کشور شروع کنند و دولت کار نظارتی خویش را انجام دهد نه کار تولید سوخت را.
۴- با کمال تاسف دستگاههای نظارتی مانند سازمان بازرسی و مجلس شورای اسلامی هم در جهت برخورد مقصرین آلودگی هوا کمکاری زیادی دارند و تاکنون به طور جدی در این زمینه وارد نشدهاند. مسئولین محیطزیست هم نگران یوزپلنگ ایرانی هستند که اگر در عمل این نگرانی وجود داشته باشد جای تشکر دارد، اما نگران جان هزاران انسان که هر سال بخاطر آلودگی هوا از میان میروند نیستند و حاضر نیستند مقصرین اصلی آلودگی هوا را معرفی نمایند و در صدد پیگیری و برطرف کردن نواقص اصلی کار برآیند.
نویسنده: علی یوسف پور