آقای رئیس جمهور قرار است امروز از شبکه اول سیما و به طور زنده با مردم سخن بگوید، اما با توجه به شرایط موجود آنچه که مطالبه مردم است، از سوی آقای روحانی پاسخ داده خواهد شد؟
آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود در دو دوره، شعارها و وعدههای اقتصادی زیادی را مطرح کرد، که البته این وعدهها بیتأثیر در رأی او نبوده است، هیچگاه نمیتوان در میان اقشار جامعه فرد یا افرادی را یافت که خواهان هر چه بهتر شدن اوضاع اقتصادی که بر روی معیشت آنها نیز تأثیرگذار است، نباشد، پس وعدههای اقتصادی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در جمعآوری رأی مردم تأثیر مستقیم دارد.
شاید بهتر باشد که ساز و کاری برای تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری ایجاد شود که هر یک از آنها از دادن وعدههایی که توان عملیاتی کردن آنها را ندارند جلوگیری کند و یا در صورت دادن هر وعدهای پس از پیروزی در انتخابات، آن ساز و کار، وعده تحقق نیافته را از رئیس جمهور برگزیده مطالبه کند. این موضوع اکنون سوژه یادداشت نیست و شاید در آینده درباره آن مطلبی، مقالهای یا گزارشی را منتشر کنیم، اما بحث حال حاضر درباره شعارها و وعدههایی است که رئیس جمهور محترم از سال ۹۲ تاکنون به مردم داده است.
افکار عمومی آن وعدهها را مطالبه میکند، چرا که تحقق آنها را در زندگی خود احساس نمیکند، به همین خاطر است که خواهان پاسخگویی مسئولین به ویژه رئیس جمهور محترم به پرسشهایی است که از سوی افکار عمومی شکل گرفته است. شاید بتوان اعتراضاتی که اخیراً در کشور شکل گرفت، به عملیاتی نشدن وعدههای دولت مرتبط دانست، چرا که اکثریت آنهایی که در اعتراضات آرام مردمی حضور داشتند، خواسته اقتصادی را مطرح میکردند و حتی مردمی که برای سرکوب آشوب و اغتشاش فتنهگران به میدان آمدند و با حضور میلیونی خود در شهرهای کشور نفس فتنه را گرفتند، باز هم خواهان پاسخگویی مسئولین به ویژه دولت درباره شرایط اقتصادی و تحقق نیافتن وعدههایی بودند که به آنها داده شده بود.
این که چرا پس از گذشت ۵ سال از عمر دولت تدبیر و امید، هنوز درآمد مردم آنچنان سرشار نشده است تا بینیاز به یارانه ۴۵ هزار تومانی شوند و با میل خود آن را به دولت ببخشند یکی از پرسشهای مردم است.
یا این که چرا علیرغم گره زدن آلودگی هوای شهرهای بزرگ کشور به برجام، آلایندگیها نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم یافته است؟
مردم میپرسند قرار بر این بود که با آمدن برجام، مشکل اشتغال جوانان نیز برطرف شود و برای آنها شغل ایجاد شود، اما همچنان شاهد بیکاری در جامعه هستیم.
چرا وضعیت تولید داخلی در شرایط نامناسب قرار دارد در حالی که ظرفیتهای زیادی در کشور وجود دارد که متأسفانه با بیتوجهی و بیمهری روبرو است؟ حمایت از تولید داخلی یکی از شعارها و وعدههای دولت تدبیر و امید است.
مردم میپرسند چرا پس از توافق هستهای میزان واردات به کشور افزایش یافته و از «جان آدمیزاد گرفته تا شیر مرغ» واردات انجام میشود؟
پولهایی که پس از توافق هستهای قرار بود به کشور بازگردانده شود، چه مبلغی است؟ یا اصلاً این پولها به کشور وارد شده یا در بانکهای خارجی است؟
اختیار و دسترسی ایران به اموال خود که براساس توافق هستهای باید آزاد میشد تا چه اندازه است؟
چرا علیرغم بدعهدیهای آمریکا که به نقض آن منجر شده است، دولت و اعضای تیم هستهای اصرار دارند که برجام از سوی طرف مقابل اجرا شده است؟ این مسأله در سخنان مسئولین و دست اندرکاران مذاکرات هستهای بارها تکرار شده است.
هدف اصلی مذاکرات هستهای که به توافق انجامید چه بود؟ آیا لغو همه تحریمهای اقتصادی که شخص جناب آقای رئیس جمهور نیز آن را اعلام کرده نبود؟
آیا قرار بر این بود که توافق هستهای یکبار دیگر غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را ثابت کند در حالی که، قابل اعتماد نبودن آمریکا برای ایران اثبات شده است؟
آیا برجام قرار بود سایه جنگ را از سر کشور بردارد یا باعث شود با لغو تحریمها رونق اقتصادی ایجاد شود و سرمایهگذاران خارجی راهی ایران شوند؟!
از این چراها و اماها و آیاها درباره برجام بسیار است. همه این پرسشها در میان افکار عمومی دیده میشود که منتظر پاسخی قانع کننده هستند.
اگر با نقض برجام یا خروج آمریکا و اروپا از آن دنیا به آخر نمیرسد، پس فلسفه وجودی مذاکره و آنگاه توافق بر سر موضوع هستهای ایران چه بود؟ آیا آمریکا و اروپا هم مانند ایران فکر میکنند و میگویند اگر ایران از برجام خارج شود، دنیا به آخر نمیرسد؟!
نویسنده: سیاوش کاویانی