طبیعی و منطقی است که هر کنشی واکنشی داشته باشد و اگر آن کنش یک رفتار غلط و غیر قانونی، غیر اصولی و غیر منطقی باشد، واکنش باید سریع و تاثیرگذار انجام شود.
جمهوری اسلامی ایران در دولت تدبیر و امید، مذاکراتی را به ثمر رساند که هدف آن برچیدن تحریمهای اقتصادی به ازای محدودیت در فعالیتهای صلح آمیز هستهای کشورمان بود.دی ماه ۹۴ پیمان هستهای موسوم به برجام بین ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ به امضا رسید، اما ایران، تنها اجرا کننده تعهداتی بود که در برجام به آن تحمیل شده است.کشورهای اروپایی و آمریکا از همان آغاز ناقض برجام بودند تا این که آمریکا اردیبهشت ماه سال ۹۷ رسماً از توافق هستهای خارج شد و اروپا نیز همچنان به بدعهدیهای خود ادامه داد.اما ایران در قبال همه بدعهدیها و نقضهایی که از سوی اروپا و آمریکا علیه برجام صورت گرفت، سیاست مدارا و شکیبایی را در پیش گرفت و این فرصت و مهلت به آمریکا و اروپا داده شد تا به اصل توافق هستهای بازگردند. اما اینگونه نشد.
همانگونه که نسبت به نتایج مذاکرات و توافق هستهای پیش بینی میشد، امید به بازگشت طرف مقابل برای اجرای تعهدات خود بی حاصل بود، منتقدین توافق هستهای پیش بینی میکردند که اروپا نیز همچون آمریکا، غیر قابل اعتماد است و نمیتوان به وعدههای اتحادیه اروپا امید داشت.یکسال مهلت و فرصت زیادی است برای این که اروپا بخواهد ساز و کار مالی لازم را برای اجرای تعهدات خود در توافق هستهای بدون آمریکا تعبیه کند، اما سه کشور اروپایی محور مذاکرات، هیچ اقدام مثبتی را برای این منظور انجام ندادند.
رفتارهای اروپا پس از خروج رسمی آمریکا از برجام نشان میداد که آنها تصمیمی برای ادامه همکاری با ایران در راستای اجرای برجام ندارند، بلکه این موضوع را هر روز پیچیده تر میکنند در حالی که توافق هستهای همه وظایف و مسئولیتهای طرفین را تعریف و تبیین کرده است، ایران فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود را تعطیل میکند، آنگاه اروپا و آمریکا نیز تحریمهای اقتصادی را لغو میکنند. دولت توجه ویژهای به برجام داشت و هنوز هم دارد، این اهمیتی که دولت تدبیر و امید به توافق هستهای و حواشی آن دارد، باعث شده تا توجهات مهمتری از چشم دولتمردان پنهان بماند.پرداختن به امور و مسائل داخلی و وظایفی که ذاتاً و قانوناً برعهده قوه مجریه است، کم رنگ، اما پرداختن به بحث برجام بسیار پر رنگ است، به گونهای که باعث شده تا به مباحث اقتصادی که اکنون و مدتها است مهمترین مساله کشور گشته، بی توجهی و کم توجهی شود.اوضاع اقتصادی کنونی نه به خاطر تحریمهای اقتصادی آمریکا یا برآورده نشدن دستاوردهای برجام، بلکه به خاطر ضعف در مدیریت اقتصادی و تصمیماتی است که در دولت گرفته شده نابسامان گشته و اگر هم تکرار میشود تحریمهای اقتصادی وضعیت اقتصادی را نا بسامان کرده برای آن است که ضعفهای دولت پوشانده شود.اکنون که پس از یکسال از خروج آمریکا از برجام و بدعهدی و نقض توافق هستهای از سوی اتحادیه اروپا، دولت به این رفتارها واکنش نشان داد و دو محدودیت را برچید، پاسخ اروپا قابل پیش بینی بود و نشان میداد که امیدی به خیر اتحادیه اروپا نیست. اروپا حتی اعلام کرده است که در این مهلت ۶۰ روزه هیچ اقداممثتبی هم نخواهد داشت.
ایران محدودیت و ممنوعیت تولید اورانیوم و آب سنگین را که در برجام گنجانده شده در پاسخ به اقدامات اروپا و آمریکا برداشت و ۶۰ روز به اروپا مهلت داد که در این بازه زمانی، به جبران بدعهدیهای گذشته و خساراتی که به جمهوری اسلامی ایران وارد شده بپردازد. نمیتوان انتظار داشت که اروپا در این مدت ۶۰ روزه که اکنون ۵۷ روز آن باقی است، کاری کند کارستان و همه تعهدات برجامی خود را اجرا کند.
اروپا این مهلت ۶۰ روزه را رد کرده و در واقع اعلام کرده که در این اولتیماتوم ایران هیچ اقدام مثبتی انجام نخواهد داد، با چنین تصمیمی روشن است که دولت تدبیر و امید پیش از پایان مهلت ۶۰ روزه باید اقدام بعدی را انجام دهد و یکی از مهمترین محدودیتهای برجامی خود را برچیند.
مدارا و کوتاه آمدن مقابل آمریکا و اروپا است که باعث شده تا آنها هر روز وحشیتر شوند و چنگ و دندان بیشتری نشان دهند، اکنون واکنش قاطعتری را میطلبد تا پاسخی در خور اروپا و آمریکا داده شود، تنها راه، ایستادگی مقابل همه زورگوییهایی است که از سوی اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. دولت باید هر آنچه که در موضوع توافق هستهای مطرح است، رها کند و با روحیه انقلابی و مدیریت جهادی وارد میدان کشورداری شود و به مسائل داخلی اهتمام بیشتری نماید و در حل مشکلات و مسائل اقتصادی گام بردارد.
نویسنده: محمد صفری