مرداد ماه در حالی به پایان راه رسیده که کمتر از ۲۰ روز دیگر اعضای گروه ۱+۵ فرصت دارند تا به تعهدات برجامی خود عمل کرده در غیر این صورت جمهوری اسلامی ایران، فاز سوم مصوبه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر تعلیق گام به گام تعهدات برجامی را بر خواهد داشت. اقدامی که قطعا هزینههای بسیاری برای طرفهای مقابل در پی دارد بویژه اینکه جمهوری اسلامی در ماههای اخیر نشان داده که اهل بف زدن نیست و هر آنچه که بگوید را اجرایی خواهد کرد.
در این میان یک نکته قابل تامل مشاهده میشود و آن ادبیات گفتاری تقریبا جدید غربیها در قبال برجام است. آنها که زمانی از واژه حفظ برجام، تلاش برای حفظ و ماندگاری برجام، پایبندی طرفین به برجام، صحبت میکردند اکنون از واژه احترام به برجام استفاده میکنند چنانکه امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در دیدار با پوتین همتای روسی اش، از احترام به برجام سخن گفته است. حال این سوال مطرح میشود که معنای این احترام چیست و این امر وظیفه کدام کشورها است؟ اگر مقصود از احترام به برجام، احترام ایران به برجام است که تمام شواهد و مدارک حکایت از احترام کامل ایران به برجام دارد چنانکه آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز به آن بارها اذعان کرده است. حتی جمهوری اسلامی ایران تعلیق گام به گام تعهدات برجامی را بر اساس حقوق خود در برجام ( بندهای ۲۶ و ۳۶) انجام داده است لذا مسئله لزوم احترام به برجام شامل احترام گذاشتن ایران نمیشود.
اگر منظور احترام گذاشتن طرفهای مقابل به برجام باشد که در این صورت این جمله جای تامل دارد. آمریکا بخشی از برجام بوده است که به اذعان جهانیان نه تنها اقدامی برای برداشتن تحریمهای ایران صورت نداده بلکه در نهایت نیز از برجان خارج و تحریمهای گستردهتری را نیز علیه ایران وضع کرده است. انگلیس نیز که سابقه رفتارهای خصمانه آن از قرن نیز گذشته و حداقل آن از زمان کودتای ۲۸ مرداد محور بحرانسازی علیه ایران بوده نیز هر چند که در ظاهر در برجام مانده اما در عمل از نقاضان اصلی برجام بوده و شانه به شانه آمریکا حرکت کرده است که نمود آخرین آن را در دزدی دریایی و توقیف کشتی نفت کش ایرانی در جبل الطارق میتوان مشاهده کرد. اقدامی که البته با اقتدار این مواجه و این رژیم مجبور به عقبگرد شد اما در مجم.ع کارنامه انگلیس عدم اجرایی برجام و بی احترامیهای متعدد آن به برجان را نشان میدهد.
آلمان نیز که بخشی از برجام بودهاند هر چند به نسبت سایر کشورهای غربی کمتر در وادی تحریم و تهدید حرکت کرده اما در نهایت گامی برای اجرای تعهدات برجامی برنداشته و با بیان شرط و شروطهای ساختگی و واهی به توجیه بی احترامیاش به برجام پرداخته چنانکه اخیرا نیز مسئول آلمانی کانال مالی مشترک ایران و اروپا ( اینستکس) از سمتش استعفا داد. اما آقای ماکرون در حالی از احترام به برجام می گوید که این کشور در دوران مذاکرات برجام نقش پلیس بد را داشت و بعد از آن نیز اقدامی برای اجرای آن نکرده که عدم پایبندی به تعهداتی همچون توافقات شرکتهای خودروسازی، هواپیماسازی، شرکتهای نفتی و.. نمودی از آن است. جالب توجه آنکه هنگام اعلام خروج آمریکا از برجام و نیز زمان اعلام تعلیق گام به گام تعهدات برجامی ایران، خواستار حفظ برجام با افزودن برجامهای جدید موشکی و منطقه ای شد. در طرح جدیدی نیز که فرانسه مطرح کرده، شروط ۱۲ گانه آمریکا گنجانده شده که بیانگر عدم صداقت پاریس در قبال برجام و مناسبات دو جانبه است. روندی که موجب شده تا سفر این جمعه ظریف وزیر امور خارجه به فرانسه را در اذهان عمومی سفری نه چندان تعاملاتی تداعی سازد و بیشتر جنبه اتمام حجت تهران با پاریس دارد را رویکرد تعاملی. در باب دو عضو دیگر گروه ۱+۵ یعنی چین و روسیه نیز هر چند که این دو کشور اقدامات مثبتی در اجرای تعهدات برجامی داشتهاند و در مواردی نیز در مقابل با اقدامات طرفهای غربی ایستادهاند اما همچنان از آنها نیز انتظار میرود که گامهای مثبتتری در قبال تعهدات خود و اعمال فشار بر طرفهای دیگر برای پایبند شدنشان به برجام بردارند. در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که احترام به جرام اقدامی بوده که صرفا از سوی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته و لذا سایر اعضا ۱+۵ اگر واقعا به دنبال احترام به برجام هستند باید لغو کامل تحریمها را اجرایی سازند و از دادن وعدههای ظاهری و حواله کردن به اینده دست بردارند چرا که صبر ایران برای احترام به برجام دارای حد و اندازهای است و اصرار غرب مبنی بر احترام به برجام بدون عمل به تعهداتشان نتیجهای جز اجرایی شدن گام سوم تعلیق تعهدات برجامی ایران نخواهد داشت و هزینه این روند کاملا بر عهده طرفهای مقابل بویژه اروپا خواهد بود که خود را محور احترام به برجام مینامد.
نویسنده: قاسم غفوری