غرب آسیا که همچنان کانون اصلی تحولات جهانی است طی روزهای اخیر شاهد سفرهای مقامات آمریکایی است. هوک مسئول تحریمهای ضد ایرانی، سفری دوره ای به منطقه داشته و دیروز در کویت ادعا کرده است که آمریکا به دنبال صلح در یمن است اما ایران اجازه صلح در یمن را نمیدهد. زلمای خلیل زاد نماینده آمریکا در امور افغانستان است در اظهارات اخیرش ادعا کرده ایران تمایلی برای صلح در افغانستان ندارد و به آمریکا برای تحقق این مهم کمک نمیکند. پیش از اینها، ژنرال مک کنزی فرمانده نیروهای آمریکایی در منطقه ایران را محور بحران در منطقه معرفی کرد که اجازه صلح را نمیدهد. در همین حال «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز که به اراضی اشغالی و برخی کشورهای عربی سفر کرده همین ادعاها را مطرح و ایران را مانع صلح معرفی کرده است. نگاهی بر این مواضع یک کلید واژه را نشان میدهد و آن اینکه ایران مانع صلح در منطقه میشود و تلاش برای صلح ندارد. حال این سوال مطرح است که چرا آمریکاییها چنین کلید واژه ای را در پیش گرفته اند و در قبال آن در اهدافی را دنبال میکند؟
این ادعاها در حالی مطرح میشود که نخست آنکه نگاهی بر کارنامه آمریکا بیانگر دو رسوایی بزرگ برای آنان است در حالی که ترامپ رئیس جمهور آمریکا به شدت نیازمند نمایش چهره مقتدر صلح جو از خویش در آستانه انتخابات است از یک سو ۱۹ سال حضور در افغانستان و ۱۷ سال در عراق برای این کشورها هیچ دستاوردی جز استمرار بحران نداشته و نه تروریسم در آنها نابود شده و نه دولتی همسو با منافع آمریکا در آمریکا شکل گرفته است. از سوی دیگر آمریکای مدعی مبارزه با تروریسم با رسوایی ایجاد و حمایت از تروریسم مواجه است چنانکه داعش و القاعده ساخت آمریکا جنایات و ویرانی بسیاری را به منطقه تحمیل کرده آند که نمود آن را از افغانستان و پاکستان گرفته تا عراق و سوریه میتوان مشاهده کرد. حمایت از رژیم سعودی در کشتار مردم یمن و نیز رژیم صهیونیستی و جنایات گسترده اش علیه ملت فلسطین بعد دیگری از رفتارهای ضدبشری آمریکا در منطقه است. نکته مهم آنکه ماهیت جنایت کار و البته بدعهد آمریکا چنان است که حتی طالبان نیز پس از مدتها مذاکره با آمریکا از غیر قابل اعتماد بوده آمریکا سخن گفتند.
دوم آنکه به اذعان جهانیان جمهوری اسلامی محور و کانون امنیت در منطقه است ایران در کنار تاکید بر لزوم حل مشکلات کشورهای منطقه در چارچوبی داخلی بر حمایت از امنیت و ثبات کشورها تاکید داشته و دارد چنانکه نمود عینی آن را در افغانستان، عراق، سوریه و لبنان و یمن میتوان مشاهده کرد. ایران در حالی بر اصل امنیت منطقه در برابر تروریسم تاکید داشته که آمریکا در حمایت از تروریسم اقدام به ترور سرداران مقاومت از جمله سردار سپهبد قاسم سلیمانی کرده است که در راس محور مبارزه با تروریسم بوده است.
با توجه به این مولفهها به صراحت میتوان دریافت که آمریکا در حالی ریشه بحرانهای منطقه است که در تحقق اهداف منطقهای خود نیز ناتوان بوده است. آمریکا جبهه مقاومت با محوریت ایران را زمینه ساز شکست سیاست سلطهاش بر منطقه میداند. براین اساس میتوان گفت که گفتار اخیر سران آمریکا مبنی بر ایران مانع صلح است ادامه همان سیاستهای گذشته علیه ایران است که از یک سو به دنبال توجیه ادامه تحریمها از جمله تحریم تسلیحاتی ایران است و از سوی دیگر به زعم خود با به حاشیه راندن ایران، سعی در محروم سازی منطقه از ظرفیتهای جمهوری اسلامی به عنوان صلح و امنیت در منطقه است.
نویسنده: قاسم غفوری