نکته قابل توجه در حوزه تحریم، تحریف است که همزمان با تحریم مشاهده میشود. حال این سوال مطرح است که واژه تحریف به چه معناست و چه ارتباطی میان تحریم و تحریف وجود دارد؟ نخست آنکه متاسفانه آنچه در حوزه مدیریتی کشور بعضا مشاهده میشود آن است که برخی مسئولان و مدیران ناکارآمدی و ناتوانی خویش را به تحریمها نسبت داده و از انجام وظایف خود در رفع مشکلات کشور شانه خالی میکنند. آنها در حالی نبود منابع مالی و امکانات را برگرفته از تحریم معرفی و با این توجیه از عملکرد ضعیف خود دفاع میکنند که نگاهی به واقعیت درونی کشور واهی بودن این ادعاها را نشان میدهد. ایران به اذعان جهانیان از دو عنصر اصلی منابع اولیه و نیروی جوان و تحصیل کرده برخوردار است. نمود عینی این امر را در حوزه هستهای و دفاعی میتوان مشاهده کرد که در شدیدترین تحریمها، جوانان ایرانی توانستهاند کشور را به سطوح برسانند. همین مساله گواهی بر وجود ظرفیتهای درونی برای حل مشکلات کشور است. متاسفانه برخی رویکردها مسئولان برای تحریف داشتههای داخلی به بهانه تحریم در حالی است که همزمان رفتار آنها زمینه ساز رانتهای فسادساز و چالشهای اقتصادی برای کشور شده است به عنوان نمونه بخش مسکن امری کاملا داخلی است و نیاز خاصی به واردات ندارد اما عدم کفایت متولیان این بخش و برخی اقدامات صورت گرفته برای تحریف داشتههای درونی در این حوزه با کلید واژه تحریم، افزایش سرسام آور قیمت مسکن و اجاره بها را رقم زده است. دوم آنکه ضلع دیگر تحریف را در عدم بیان دستاورهای ملت ایران میتوان مشاهده کرد. در حالی که در حوزه زیرساختی، صنایع مادر و مولد و رسیدن به دانشهای روز جهان، دستاوردهای بسیاری حاصل و ایران در منطقه و حتی در مواردی در جهان رتبه برتر را دارد که تفکری خاص از بیرون مرزها و با همراهی تفکراتی در داخل کشور، سعی در اهمیت زدایی و کم رنگ کردن این دستاوردها دارند و با برجسته سازی صدباره کاستیها و کتمان دستاوردها سعی در دلسردسازی ملت ایران دارند. آنان که میگویند ایران فقظ میتواند آب گوشت بزباش بپزد و لوله هنگ بسازد در زمره این حریف کنندگان میتوان دانست. سومین ضلع تحریف را در واژگانی همچون نسبت دادن حضور منطقهای ایران به تحریمها میتوان مشاهده کرد. این ادعا مطرح میشود که نقش آفرینی ایران در منطقه زمینه ساز تحریمها و فشار اقتصادی است. این ادعا در حالی مطرح میشود که تجربه ۸ سال دفاع مقدس به خوبی نشان میدهد که حضور منطقهای و توان موشکی قدرت بازدارندگی برای امنیت کشور است و الا باید شاهد تجاوزات دوباره به کشور بود. نکته مهم آنکه حضور در منطقه همان اصل قرنطینه کردن بحران برای جلوگیری از ورود آن به کشور است. با آمدن ویروس کرونا، این مساله مطرح شد که چرا کرونا در چین و یا در قم قرنطینه نشد. حضور ایران در منطقه ترورسیم زده دقیقا همان قرنطینه کردن تهدیدات امنیتی برای عدم ورود آنها به کشور است و اگر چنین نمیشد اکنون در سراسر کشور باید با داعش در جنگ بودیم.
ضلع چهارم تحریف را در این کلید واژه میتوان دید که میگویند مذاکره با آمریکا و تن دادن به خواست اروپا تنها راه پایان مشکلات کشور است. این ادعا در حالی است که هرگز بیان نمیشود که ایران ۱۵ همسایه دارد که از طریق زمینی میتواند با آنها تجارت کند و یا اینکه ظرفیتهای عظیمی در آفریقا، آمریکای لاتین و یا شرق آسیا برای تجارت و روابط همه جانبه وجود دارد. این تحریف چنان است که حتی فضای روانی سنگینی برای تخریب و تحریک افکار عمومی کشور در قبال توافقات ۲۵ ساله ایران و چین که موثرترین راهکار برای رفع مشکلات اقتصادی کشور است، ایجاد میشود. تحریف این واقعیت که آمریکا نه حلال که محور مشکلات است و راههای دیگری برای رفع چالشهای اقتصادی کشور وجود دارد، از مهمترین این تحریفها است. با توجه به این حقایق میتوان گفت که غبارزدایی و آشکارسازی تحریفهایی که در قبال مشکلات کشور و راه حلهای پایان آنها مطرح میشود راهکار اصلی شکستن تحریم است که نتیجه آن خودباوری درونی و حرکت در مسیر ظرفیتهای منطقهای و جهانی برای شکست تحریمها به جای چشم داشتن به آمریکاست.
نویسنده: قاسم غفوری