وحدت و انسجام ملی به عنوان اصلی‌ترین مولفه قدرت ملت‌ها برای تحقق اهداف ملی و مقابله با تهدیدات خارجی امری مهم و ضروری است بگونه‌ای که یکی از ابعاد اصلی طراحی‌ها در قالب جنگ نرم علیه کشورها برای کاهش سرمایه اجتماعی یا همان انسجام ملی صورت می‌گیرد. سرمایه‌ای که در کنار اعتماد و الزامات ملی در عملکردها و رفتارهای واحد ملی به دور از دیدگاه‌های قومی و مذهبی و بر اساس اصل وحدت، امنیت و منافع ملی صورت می‌گیرد. رخداد تاسف‌بار سراوان که هنوز چرایی شکل‌گیری آن کاملا مشخص نیست، موجب تحریک احساسات جمعی از هم‌وطنان بلوچ سنی مذهب و شکل‌گیری برخی تجمعات اعتراضی شد.اعتراض و تجمع این افراد در مقابل فرمانداری موجب سوء استفاده برخی عناصر معارض و گروه‌های وابسته به شبکه قاچاق مواد مخدر شد که با حمله به ساختمان، تاسیسات و خودروهای فرمانداری اموال عمومی را تخریب کردند.مطابق معمول، برخی از اشرار نیز از فرصت ایجاد شده سوء استفاده کردند و با ایجاد تجمعات محدود و آتش زدن لاستیک تلاش کردند فضای استان را ناامن کنند.نکته قابل توجه آنکه گرچه بیشتر علمای اهل سنت استان تلاش زیادی برای آرام نمودن مردم و پیگیری مسالمت‌آمیز خواسته‌های آنها انجام دادند اما متاسفانه برخی اظهارات تحریک‌آمیز افرادی که به تشنج‌آفرینی شهرت دارند تحریک احساسات معترضین را به دنبال داشت.
نکته مهم آنجاست که همزمان با اخبار جعلی و تحریک کننده، محافل رسانه‌ای بیگانه پای کار آمده و با انتشار گزارش‌ها و برنامه های متعدد و تحریک آمیز به دنبال القا ایجاد ناامنی قومی و مذهبی درمناطق مختلف ایران بوده اند. آنچه از عملکرد این رسانه ها مشاهده می شود، ایجاد فضای قومیتی، ناامنی سراسری، القا عدم توجه به اقوام در ایران بوده است. رفتاری که البته حلقه تکمیلی آن را در مواضع مقامات آمریکایی می توان مشاهده کرد چنانکه آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در نشست شورای حقوق بشر ایران را متهم به نقض حقوق بشر نمود.
از سوی دیگر برخی جریان‌های جدایی طلب خارج نشین که ضدیت آنها با ملت ایران و نظام اسلامی بر همگان آشکار شده، نیز به کمک جریان رسانه ای آمده و ضلع سوم مثلث تنش آفرینی علیه ایران را عهده دار شدند و خواستار گسترش آنچه اعتراضات قومی و مذهبی سراوان نامیدند به سایر مناطق ایران شدند.
مجموع این مثلث یعنی رسانه‌های معاند و بیگانه، گروهک ها و جریان‌های تجزیه طلب و مقامات کشورهای غربی دست به دست هم داده اند تا از یک سو به تحریک احساسات قومی و مذهبی بپردازند و از سوی دیگر نظام را متهم به نقض حقوق بشر نمایند.
غرب بار دیگر به سناریوی سوخته و تکراری ناامن سازی داخلی ایران برای کاهش قدرت چانه زنی هسته‌ای ایران روی آورده تا شاید به زعم خود ایران را از مسیر مقاومت و مطالبه گری خارج و مجبور به تن دادن به زیاده خواهی‌های هسته‌ای و حتی منطقه‌ای و موشکی نماید که تحرکات اخیر رسانه‌ها و جریان‌های خارج نشین وابسته به آنها را در این چارچوب می توان ارزیابی کرد. حلقه مکمل این اقدام را در تجاوز اخیر آمریکا به سوریه می‌توان جستجو کرد چنانکه بایدن این تجاوزکاری را پیامی برای ایران عنوان کرده است. البته غرب ضعف سومی را نیز برای اعمال فشار بر تهران در پیش گرفته و آن اقدام در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که در روزهای اتی به دنبال صدور قطعنامه محکومیت لغو اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران است. آمریکا با مجموعه‌ای از اقدامات داخلی، منطقه‌ای و بین المللی برای به اصطلاح اجماع سازی و فشار هوشمندانه بهره می گیرد تا به زعم خود ایران را به پذیرش مطالبات غیر منطقی‌اش در باب هسته‌ای ، موشکی و منطقه‌ای وادار سازد.
با توجه به این حقایق می‌توان گفت که جوسازی‌های اخیر برای القا ناامنی قومی و مذهبی در ایران از یک سو برای پنهان سازی دستاوردهای دیپلماتیک و نظامی ایران و از سوی دیگر مشغول داشتن ایران به عرصه داخلی و دور ساختن آن از امنیت منطقه است تا آمریکا بتواند سناریوی احیای داعش و اجرای دور جدید برهم زدن امنیت منطقه را اجرایی سازد. به عبارتی هدف از القاهای قومی و مذهبی نه تنها ایران بلکه امنیت کل منطقه است که بخشی از پازل القا ناامنی منطقه‌ای برای استمرار نظامی گری و اشغالگری آمریکا در منطقه از جمله اشغال عراق و افغانستان است.
در نهایت می توان گفت که بدیهی است در مقابله با نقشه‌های خطرناک دشمن باید با مراقبت بیشتر جلوی رخدادهای مشابه را گرفت. در موضوع اخیر چنانچه سازمان قضایی اعلام کرده که ورود می‌کند، باید در کوتاه ترین زمان مسئله را بررسی و نتیجه را به افکار عمومی اعلام نماید. در همین حال رسیدگی بیشتر دولت به وضع معیشتی استان‌هایی نظیر سیستان و بلوچستان و ایجاد اشتغال از جمله ضرورت‌هایی است که باید به سرعت عملیاتی شود.
اصل مهم که نباید از آن غافل شد آن است که مطالبات مردمی امری به حق و ضروری است اما باید توجه داشت که عدم تلفیق مطالبات مردمی با القائات بیگانه برای ایجاد هیجانات کاذب و انجام اقدامات ساختارشکن، مولفه‌ای است که می‌تواند در مسیر حل معضلات اجتماعی و معیشتی به دور از شکل‌گیری رخدادهای امنیتی نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد و در کنار تحقق مطالبات به حق مردم، زمینه ساز ناکامی مداخلات و سوء استفاده‌های بیگانگان و حفظ و استمرار قدرت ملی ایران و ارتقا جایگاه ایران به عنوان کشوری مستقل و مقتدر در ابعاد در سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خواهد بود. 

^{نویسنده: قاسم غفوری}