ایران اسلامی ۸۵ میلیون تن جمعیت دارد که از این تعداد نزدیک به ۱۰ میلیون نفر آن را هموطنان اهل سنت تشکیل میدهند. عربستان سعودی ۲۲ میلیون نفر جمعیت دارد که اکثیرت آن سنی مذهب هستند و حدود ۲ میلیون تن از آنها را شیعیان تشکیل میدهند.
جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش کرده است تا میان مذاهب اسلامی چه در داخل و چه در خارج وحدت ایجاد کند و از تفرقه در جهان اسلام جلوگیری کند. حمایت ایران از مردم مظلوم فلسطین که سنی مذهب هستند اثبات کننده این مسئله است که برای جمهوری اسلامی شیعه و سنی تفاوتی ندارد. هموطنان اهل سنت در ایران در نقاط گوناگون کشور ساکن هستند و همچون دیگر هموطنان در خاک ایران زندگی میکنند. هر ایرانی وظیفه دارد با داشتن هر گونه مذهبی که در ایران به رسمیت شناخته شده، حافظ منافع و امنیت ملی باشد.
سوء مدیریتها و ناکارآمدیها در بسیاری بخشها وجود دارد و این مسئله به همه مردم فشار وارد کرده است اما در این میان، کارهای زیادی هم انجام شده که نشان دهنده توجه نظام جمهوری اسلامی ایران به همه مردم فارغ از مذهب و قومیت بوده است.
در آشوبها و اغتشاشات اخیر سیستان و بلوچستان که استانی سنی نشین است، شاهد درگیریها و آشوبهایی بود که با اعزام نماینده رهبری به منطقه و دیدارهایی که او با برخی از بزرگان و علمای اهل سنت استان داشت در صدد حل و فصل مسائل برآمد. در این نوشته به یک نکته مهم باید اشاره کنیم و آن هم نوع برخوردی است که دیگر کشورهای مسلمان با اقلیتهای مذهبی دارند.
عربستان سعودی که بویی از دموکراسی و انتخابات نبرده است، در آشوبهای اخیر با بهره گیری از شبکه اینترنشنال خود که در انگلیس تأسیس کرده با دروغ پراکنیهای گسترده خود بر آتش فتنه دمیده است. سعودیها در عربستان شیعیان را در بدترین و وخیمترین شرایط نگهداری میکنند. مردم شیعه عربستان از حداقلها محرومند و تحت فشار دیکتاتوری حاکم در این کشور با ظلمی که به آنها میشود زندگی میکنند.
مولوی عبدالحمید از علمای اهل سنت سیستان و بلوچستان است. او با مواضعی که در آشوبها اتخاذ کرده بجای آن که سعی کند آتش آشوب و فتنه خاموش شود، بر آن دمیده است و در این بین نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ برخوردی با این شخص نداشته است. کافی است نوع برخورد سعودیهایی که در این روزها در فتنه نقش داشتند با شیعیان عربستان سعودی را برای هموطنان اهل سنت و جناب عبدالحمید مولوی یادآور شویم تا متوجه شوند که چه تفاوت بزرگی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم آل سعود وجود دارد.
آل سعود شیخ نمر از علمای شیعه عربستان سعودی را به اتهام انتقاد از آل سعود به اعدام محکوم کرد و او را با شمشیر گردن زد و به شهادت رساند. شیخ نمر نه فعالیت نظامی داشت، نه مسلح بود و نه اقدام تروریستی انجام داده بود تنها جرم او انتقاد از رژیم سعودی در نوع رفتار و برخورد آنها با شیعیان بود. روزی نیست که آل سعود در احکامی خود ساخته شیعیان عربستان را اعدام نکند و جوانان شیعه را به شهادت نرساند. شیعیان عربستان تحت ستم و شکنجه آل سعود هستند.
حال نوع برخورد جمهوری اسلامی ایران با هموطنان اهل سنت ایا مانند آل سعود است؟
قطعاً اگر منصفانه به رفتار رژیمهایی همچون سعودی و بحرین و دیگر کشورهای اسلامی که بخشی از جمعیت آنها را شیعیان تشکیل میدهند نگاهی بیندازیم به تفاوت فاحش میرسیم که نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران تفاوتی میان مذاهب اسلامی قائل نیست. معنا و مفهوم دیکتاتوری که این روزها علیه جمهوری اسلامی ایران به کار میرود، با مقایسه سادهای میان رژیمی چون عربستان سعودی یا بحرین با نظام اسلامی ایران به دست میآید. آنچه که باعث شده استانی مانند سیستان و بلوچستان از پیشرفت کمی برخوردار باشد، به خاطر فعالیتها و نفوذی است که وهابیت سعودی در منطقه ایران و پاکستان دارد و با ایجاد ناامنی سرمایه گذاری را با اختلال روبرو میکند. سعودیها در این منطقه هزینه میکنند تا امنیت ناپایدار باشد و در این میان نقش علمایی چون مولوی عبدالحمید باید در راستای ایجاد امنیت و آرامش باشد.
نویسنده: سیاوش کاویانی
جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش کرده است تا میان مذاهب اسلامی چه در داخل و چه در خارج وحدت ایجاد کند و از تفرقه در جهان اسلام جلوگیری کند. حمایت ایران از مردم مظلوم فلسطین که سنی مذهب هستند اثبات کننده این مسئله است که برای جمهوری اسلامی شیعه و سنی تفاوتی ندارد. هموطنان اهل سنت در ایران در نقاط گوناگون کشور ساکن هستند و همچون دیگر هموطنان در خاک ایران زندگی میکنند. هر ایرانی وظیفه دارد با داشتن هر گونه مذهبی که در ایران به رسمیت شناخته شده، حافظ منافع و امنیت ملی باشد.
سوء مدیریتها و ناکارآمدیها در بسیاری بخشها وجود دارد و این مسئله به همه مردم فشار وارد کرده است اما در این میان، کارهای زیادی هم انجام شده که نشان دهنده توجه نظام جمهوری اسلامی ایران به همه مردم فارغ از مذهب و قومیت بوده است.
در آشوبها و اغتشاشات اخیر سیستان و بلوچستان که استانی سنی نشین است، شاهد درگیریها و آشوبهایی بود که با اعزام نماینده رهبری به منطقه و دیدارهایی که او با برخی از بزرگان و علمای اهل سنت استان داشت در صدد حل و فصل مسائل برآمد. در این نوشته به یک نکته مهم باید اشاره کنیم و آن هم نوع برخوردی است که دیگر کشورهای مسلمان با اقلیتهای مذهبی دارند.
عربستان سعودی که بویی از دموکراسی و انتخابات نبرده است، در آشوبهای اخیر با بهره گیری از شبکه اینترنشنال خود که در انگلیس تأسیس کرده با دروغ پراکنیهای گسترده خود بر آتش فتنه دمیده است. سعودیها در عربستان شیعیان را در بدترین و وخیمترین شرایط نگهداری میکنند. مردم شیعه عربستان از حداقلها محرومند و تحت فشار دیکتاتوری حاکم در این کشور با ظلمی که به آنها میشود زندگی میکنند.
مولوی عبدالحمید از علمای اهل سنت سیستان و بلوچستان است. او با مواضعی که در آشوبها اتخاذ کرده بجای آن که سعی کند آتش آشوب و فتنه خاموش شود، بر آن دمیده است و در این بین نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ برخوردی با این شخص نداشته است. کافی است نوع برخورد سعودیهایی که در این روزها در فتنه نقش داشتند با شیعیان عربستان سعودی را برای هموطنان اهل سنت و جناب عبدالحمید مولوی یادآور شویم تا متوجه شوند که چه تفاوت بزرگی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم آل سعود وجود دارد.
آل سعود شیخ نمر از علمای شیعه عربستان سعودی را به اتهام انتقاد از آل سعود به اعدام محکوم کرد و او را با شمشیر گردن زد و به شهادت رساند. شیخ نمر نه فعالیت نظامی داشت، نه مسلح بود و نه اقدام تروریستی انجام داده بود تنها جرم او انتقاد از رژیم سعودی در نوع رفتار و برخورد آنها با شیعیان بود. روزی نیست که آل سعود در احکامی خود ساخته شیعیان عربستان را اعدام نکند و جوانان شیعه را به شهادت نرساند. شیعیان عربستان تحت ستم و شکنجه آل سعود هستند.
حال نوع برخورد جمهوری اسلامی ایران با هموطنان اهل سنت ایا مانند آل سعود است؟
قطعاً اگر منصفانه به رفتار رژیمهایی همچون سعودی و بحرین و دیگر کشورهای اسلامی که بخشی از جمعیت آنها را شیعیان تشکیل میدهند نگاهی بیندازیم به تفاوت فاحش میرسیم که نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران تفاوتی میان مذاهب اسلامی قائل نیست. معنا و مفهوم دیکتاتوری که این روزها علیه جمهوری اسلامی ایران به کار میرود، با مقایسه سادهای میان رژیمی چون عربستان سعودی یا بحرین با نظام اسلامی ایران به دست میآید. آنچه که باعث شده استانی مانند سیستان و بلوچستان از پیشرفت کمی برخوردار باشد، به خاطر فعالیتها و نفوذی است که وهابیت سعودی در منطقه ایران و پاکستان دارد و با ایجاد ناامنی سرمایه گذاری را با اختلال روبرو میکند. سعودیها در این منطقه هزینه میکنند تا امنیت ناپایدار باشد و در این میان نقش علمایی چون مولوی عبدالحمید باید در راستای ایجاد امنیت و آرامش باشد.
نویسنده: سیاوش کاویانی