جهان بیش از چهل روز است که معطوف به غرب آسیا با محوریت دفاع مشروع فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در برابر رژیمی است که جز کشتار زنان و کودکان افتخاری برای خود ندارد. رژیمی که پس از هفتهها بمباران بیمارستان و مراکز درمانی دیروز با ورود به بیمارستان الشفا در غزه جنایتی بزرگ را رقم زد و در کنار اعدام دهها نفر زخمی با شلیک مستقیم، اقدام به ربایش دهها بیمار و زخمی کرده تا برگ دیگری از ماهیت جنایتکار خود را ثبت نماید. قابل توجه آنکه برخلاف ادعاهای رسانهای صهیونیستها و غربیها، هیچ گونه سلاح و یا اسیران حماس در این بیمارستان یا زیر آن قرار نداشته و عملا رفتار صهیونیستها نسلکشی آشکار در این بیمارستان بوده است.
در کنار آنچه در میدان نبرد غزه جریان دارد و صف بندیهای جهانی در قبال آن نکته قابل توجه مواضعی است که چندی پیش بایدن رئیس جمهور آمریکا در دیدار گابریل بوریک رئیس جمهوری شیلی عنوان میکند :" آنچه در خاورمیانه اتفاق میافتد، جهان را برای هشت دهه آتی شکل خواهد داد.به اعتقاد من، شاید [با گذشت] هر ۶ تا هشت نسل، لحظاتی پیش میآید که جهان در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر میکند. فکر میکنم آنچه در ۲ یا سه سال آینده اتفاق میافتد تعیین میکند که جهان در پنج یا ۶ دهه آینده چگونه خواهد بود." این سخنان از سوی بایدن در حالی مطرح میشود که از یک سو کشورهای عربی بویژه در طول جنگ غزه نشان دادهاند که عملا کارکرد و فعالیتی برای تغییرات در ساختار منطقه ندارند و نمیتوانند زمینه ساز تغییری باشند. از سوی دیگر چین و روسیه نیز به عنوان رقبای غرب در منطقه هر چند که توانستهاند به بهبود وضعیت دست یابند اما در نهایت محور رفتاری آنها نیز چندان تغییراتی را در منطقه اینجاد نخواهد کرد. بر این اساس مولفهای دیگر در منطقه باید وجود داشته باشد که بایدن را به تکاپو واداشته و ضمن اذعان به تغییرات گسترده در منطقه و به رغم هشدارهای گسترده داخلی و خارجی حمایت های همه جانبه از رژیم صهیونیستی و مشارکت گسترده در کشتار غزه را اجرا میکند. پاسخ به این پرسش را در تحولات اخیر غزه میتوان مشاهده کرد.
نخست آنکه گروهی کوچک به نام حماس توانسته است عملیاتی بزرگ به نام طوفان الاقصی را رقم زده و هیمنه نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و غرب را فرو ریزد و در طول 40 روز گذشته نیز مقاومتی همه جانبه در برابر تجاوزات ارتش صهیونیستی و حامیانش داشته است. این استادگی موجب شده تا افکار عمومی جهان نیز رویکردی همه جانبه به فلسطین داشته باشد بگونهای که حتی در کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا که تمام قد در کنار صهیونیستها قرار گرفتهاند مردم تظاهرات چند صد هزار نفری در حمایت از فلسطین برگزار کرده و حتی سوناک نخست وزیر انگلیس برای جلوگیری از سقوطش مجبور به برکناری وزیر کشور و آوردن فردی همچون دیوید کرون نخست وزیر سابق در مقام وزیر امور خارجه میشود.
دوم آنکه آمریکاییها در حالی همیشه خود را مالک جهان از جمله غرب آسیا میدانستند و عنوان کدخدا را یدک میکشیدند که در طول جنگ غزه عملا این هیمنه نیز فروپاشیده است چنانکه وقتی آمریکا عنوان میکند که ما به حزبالله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت عراق درباره گسترش جنگ غزه هشدار دادهایم، حزبالله مواضع اشغالگران صهیونیستها در شمال فلسطین اشغالی را هدف موشک قرار میدهد، انصارالله در عملیاتی شجاعانه و ماندگار ایلات رژیم صهیونیستی را هدف موشک و پهپاد قرار میدهد که البته با سانسور شدید خبری صهیونیستها همراه میشود، مقاومت عراق نیز پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه را هدف قرار میدهد. در باب ایران نیز آمریکاییها با ارسال پیغامهای متعدد و گفتارهای علنی عنوان میکنند که به دنبال درگیری با ایران نیستند. مجموع این تحولات نشان میدهد که سخنان بایدن بیانگر حقیقتی غیر قابل انکار است و آن اینکه غرب آسیا در حال پوست اندازی و جابهجایی قدرت است که محور آن را نیز افول جایگاه آمریکا و متحدانش و پویایی جبهه مقاومت تشکیل میدهد. روندی که جنگ غزه تعیین کننده نهایی آن است لذا حمایت از فلسطین نه تنها یک اقدام انسان دوستانه بلکه گامی در جهت آینده منطقه است که با پیروزی مقاومت میتواند ثبات و امنیت پایدار را به منطقه باز گرداند.
در کنار آنچه در میدان نبرد غزه جریان دارد و صف بندیهای جهانی در قبال آن نکته قابل توجه مواضعی است که چندی پیش بایدن رئیس جمهور آمریکا در دیدار گابریل بوریک رئیس جمهوری شیلی عنوان میکند :" آنچه در خاورمیانه اتفاق میافتد، جهان را برای هشت دهه آتی شکل خواهد داد.به اعتقاد من، شاید [با گذشت] هر ۶ تا هشت نسل، لحظاتی پیش میآید که جهان در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر میکند. فکر میکنم آنچه در ۲ یا سه سال آینده اتفاق میافتد تعیین میکند که جهان در پنج یا ۶ دهه آینده چگونه خواهد بود." این سخنان از سوی بایدن در حالی مطرح میشود که از یک سو کشورهای عربی بویژه در طول جنگ غزه نشان دادهاند که عملا کارکرد و فعالیتی برای تغییرات در ساختار منطقه ندارند و نمیتوانند زمینه ساز تغییری باشند. از سوی دیگر چین و روسیه نیز به عنوان رقبای غرب در منطقه هر چند که توانستهاند به بهبود وضعیت دست یابند اما در نهایت محور رفتاری آنها نیز چندان تغییراتی را در منطقه اینجاد نخواهد کرد. بر این اساس مولفهای دیگر در منطقه باید وجود داشته باشد که بایدن را به تکاپو واداشته و ضمن اذعان به تغییرات گسترده در منطقه و به رغم هشدارهای گسترده داخلی و خارجی حمایت های همه جانبه از رژیم صهیونیستی و مشارکت گسترده در کشتار غزه را اجرا میکند. پاسخ به این پرسش را در تحولات اخیر غزه میتوان مشاهده کرد.
نخست آنکه گروهی کوچک به نام حماس توانسته است عملیاتی بزرگ به نام طوفان الاقصی را رقم زده و هیمنه نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و غرب را فرو ریزد و در طول 40 روز گذشته نیز مقاومتی همه جانبه در برابر تجاوزات ارتش صهیونیستی و حامیانش داشته است. این استادگی موجب شده تا افکار عمومی جهان نیز رویکردی همه جانبه به فلسطین داشته باشد بگونهای که حتی در کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا که تمام قد در کنار صهیونیستها قرار گرفتهاند مردم تظاهرات چند صد هزار نفری در حمایت از فلسطین برگزار کرده و حتی سوناک نخست وزیر انگلیس برای جلوگیری از سقوطش مجبور به برکناری وزیر کشور و آوردن فردی همچون دیوید کرون نخست وزیر سابق در مقام وزیر امور خارجه میشود.
دوم آنکه آمریکاییها در حالی همیشه خود را مالک جهان از جمله غرب آسیا میدانستند و عنوان کدخدا را یدک میکشیدند که در طول جنگ غزه عملا این هیمنه نیز فروپاشیده است چنانکه وقتی آمریکا عنوان میکند که ما به حزبالله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت عراق درباره گسترش جنگ غزه هشدار دادهایم، حزبالله مواضع اشغالگران صهیونیستها در شمال فلسطین اشغالی را هدف موشک قرار میدهد، انصارالله در عملیاتی شجاعانه و ماندگار ایلات رژیم صهیونیستی را هدف موشک و پهپاد قرار میدهد که البته با سانسور شدید خبری صهیونیستها همراه میشود، مقاومت عراق نیز پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه را هدف قرار میدهد. در باب ایران نیز آمریکاییها با ارسال پیغامهای متعدد و گفتارهای علنی عنوان میکنند که به دنبال درگیری با ایران نیستند. مجموع این تحولات نشان میدهد که سخنان بایدن بیانگر حقیقتی غیر قابل انکار است و آن اینکه غرب آسیا در حال پوست اندازی و جابهجایی قدرت است که محور آن را نیز افول جایگاه آمریکا و متحدانش و پویایی جبهه مقاومت تشکیل میدهد. روندی که جنگ غزه تعیین کننده نهایی آن است لذا حمایت از فلسطین نه تنها یک اقدام انسان دوستانه بلکه گامی در جهت آینده منطقه است که با پیروزی مقاومت میتواند ثبات و امنیت پایدار را به منطقه باز گرداند.
قاسم غفوری