آنچه در روند ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام به دلیل شهادت رئیس جمهور مردمی دیده شد، بررسی صلاحیت دشوار برای شورای نگهبان پیش بینی میشود و البته در ادامه انتخاب مردم از میان آنهایی که احراز صلاحیت خواهند شد بخش دشوار دیگر ماجرای انتخابات است.
آنچه که از فرایند ثبت نامها به دست آمد این بود که 80 نفر در کشور ظرفیت و قابلیت رئیس جمهور شدن را دارند!
به واقع تاکنون این تعداد، کشور را از وجود خود در قامت ریاست جمهوری محروم کرده بودند و اکنون را تشخیص دادند که در عرصه انتخابات حاضر شوند.
صحنههایی در وزارت کشور دیده شد و نامزدهایی که برای ثبت نام آمده بودند سخنان و رفتارهایی داشتند که در شأن و جایگاه ایران، مردم، انقلاب و ریاست جمهوری نبود.
یک نفر چگونه به این نتیجه سخت و دشوار میتواند برسد که صلاحیت ریاست جمهوری که نه، فقط ثبت نام را در خود دارد؟!
آنهایی که ثبت نامشان در وزارت کشور رد شده جای خود،آنها حتی شرایط اولیه را هم نداشتند اما بسیاری از آنهایی که شرایط اولیه ثبت نام را از نظر وزارت کشور داشتند هم قابلیتهای لازم را ندارند. گروههای سیاسی و احزاب گوناگونی در کشور وجود دارد،اما این جریانها هیچگاه نتوانستند به جایگاه واقعی یک حزب و جریان سیاسی دست یابند چرایی آن هم به مردم باز میگردد، مردم حزب پذیر نیستند و همین امر باعث شده تا با وجود احزاب و جریانهای سیاسی در کشور، مردم به آنها اقبال نشان ندهند.
در بسیاری از کشورها،احزاب حاکماند، در آمریکا احزاب تعیین میکنند که چه کسی رئیس جمهور شود و در واقع نقش مردم در این میان کمرنگ است. اما برای آن که در ایران یک انتخابات ریاست جمهوری در تراز مردم و انقلاب اسلامی برگزار شود باید تغییراتی در سیاستهای انتخاباتی اتفاق بیفتد.
اصلاحات و تغییراتی که در قانون انتخابات انجام شد ناکافی است، قانون انتخابات باید بررسی دقیقتر شود و گرههای کوری که در آن وجود دارد باز گردد تا بتواند کارآمدتر عمل کند.
مهمترین بخشی که نیاز به اصلاحات اساسی دارد، بخش ثبت نام نامزدها است، این ثبت نام در نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری باید اصلاح و تغییرات اساسی داشته باشد تا شاهد ثبت نامهای پر تعداد که باعث استهزا و تخریب شأن و جایگاه ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس میشود، نباشیم. نباید به هر فردی این فرصت داده شود تا خود را در عرصههای انتخاباتی عرضه کند. علاوه بر آن به نظر میرسد درک سیاسی برخی باعث شده تا به خود این اجازه را بدهند تا در یک انتخابات نامزد شوند.
حتی آنهایی که در مسئولیتهایی قرار دارند نگاهی به پشت سر خود بیندازند و ببینند آیا به مسئولیتها و وظایفی که بر عهده دارند به خوبی عمل کردهاند و از آن چایگاهی که هم اکنون هستند نمره قبولی میگیرند؟!
روشن است که در میان این 80 نفری که ثبت نامشان در وزارت کشور پذیرفته شده، بسیاری از آنها هم اکنون مسئولیت دارند و در صورت احراز نشدن صلاحیت یا شکست در انتخابات ریاست جمهوری، به جایگاه قبلی خود باز میگردند.
این تعداد از وزیر و وکیل گرفته تا یگر مسئولیتها خود را برای ریاست جمهوری آماده کردهاند، آیا این افراد دارای ویژگیهایی که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سالروز رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که فرمودند؛«حماسه انتخاباتِ بسیار مهم پیشِرو، مکمل حماسه ملت در بدرقه شهیدان خدمت است و انشاءالله در سایه مشارکت پرشور، آرای بالای ملت و حاکمیت اخلاق در رقابتهای انتخاباتی، رئیس جمهوری پُرکار، فعال، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب برگزیده میشود و ضمن پرشدن حفرههای اقتصادی و فرهنگی، منافع ملت در منطقه و جهان حفظ و تأمین خواهد شد.»
مشکل در ایران همچنان آن بخش قضیه است که برای چنین مواقعی، نیروی دارای ویژگیهایی که برای ریاست جمهوری باید لحاظ شود تربیت نشده است و همین امر باعث گشته تا در زمان انتخابات گزینههایی انتخاب شوند که تناسب درستی با انقلاب ندارند.
شاید باید بیشتر به این سخن رهبری اندیشید که «تغییر نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی درآینده احتمالا مشکلی ندارد.»
آنچه که از فرایند ثبت نامها به دست آمد این بود که 80 نفر در کشور ظرفیت و قابلیت رئیس جمهور شدن را دارند!
به واقع تاکنون این تعداد، کشور را از وجود خود در قامت ریاست جمهوری محروم کرده بودند و اکنون را تشخیص دادند که در عرصه انتخابات حاضر شوند.
صحنههایی در وزارت کشور دیده شد و نامزدهایی که برای ثبت نام آمده بودند سخنان و رفتارهایی داشتند که در شأن و جایگاه ایران، مردم، انقلاب و ریاست جمهوری نبود.
یک نفر چگونه به این نتیجه سخت و دشوار میتواند برسد که صلاحیت ریاست جمهوری که نه، فقط ثبت نام را در خود دارد؟!
آنهایی که ثبت نامشان در وزارت کشور رد شده جای خود،آنها حتی شرایط اولیه را هم نداشتند اما بسیاری از آنهایی که شرایط اولیه ثبت نام را از نظر وزارت کشور داشتند هم قابلیتهای لازم را ندارند. گروههای سیاسی و احزاب گوناگونی در کشور وجود دارد،اما این جریانها هیچگاه نتوانستند به جایگاه واقعی یک حزب و جریان سیاسی دست یابند چرایی آن هم به مردم باز میگردد، مردم حزب پذیر نیستند و همین امر باعث شده تا با وجود احزاب و جریانهای سیاسی در کشور، مردم به آنها اقبال نشان ندهند.
در بسیاری از کشورها،احزاب حاکماند، در آمریکا احزاب تعیین میکنند که چه کسی رئیس جمهور شود و در واقع نقش مردم در این میان کمرنگ است. اما برای آن که در ایران یک انتخابات ریاست جمهوری در تراز مردم و انقلاب اسلامی برگزار شود باید تغییراتی در سیاستهای انتخاباتی اتفاق بیفتد.
اصلاحات و تغییراتی که در قانون انتخابات انجام شد ناکافی است، قانون انتخابات باید بررسی دقیقتر شود و گرههای کوری که در آن وجود دارد باز گردد تا بتواند کارآمدتر عمل کند.
مهمترین بخشی که نیاز به اصلاحات اساسی دارد، بخش ثبت نام نامزدها است، این ثبت نام در نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری باید اصلاح و تغییرات اساسی داشته باشد تا شاهد ثبت نامهای پر تعداد که باعث استهزا و تخریب شأن و جایگاه ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس میشود، نباشیم. نباید به هر فردی این فرصت داده شود تا خود را در عرصههای انتخاباتی عرضه کند. علاوه بر آن به نظر میرسد درک سیاسی برخی باعث شده تا به خود این اجازه را بدهند تا در یک انتخابات نامزد شوند.
حتی آنهایی که در مسئولیتهایی قرار دارند نگاهی به پشت سر خود بیندازند و ببینند آیا به مسئولیتها و وظایفی که بر عهده دارند به خوبی عمل کردهاند و از آن چایگاهی که هم اکنون هستند نمره قبولی میگیرند؟!
روشن است که در میان این 80 نفری که ثبت نامشان در وزارت کشور پذیرفته شده، بسیاری از آنها هم اکنون مسئولیت دارند و در صورت احراز نشدن صلاحیت یا شکست در انتخابات ریاست جمهوری، به جایگاه قبلی خود باز میگردند.
این تعداد از وزیر و وکیل گرفته تا یگر مسئولیتها خود را برای ریاست جمهوری آماده کردهاند، آیا این افراد دارای ویژگیهایی که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سالروز رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که فرمودند؛«حماسه انتخاباتِ بسیار مهم پیشِرو، مکمل حماسه ملت در بدرقه شهیدان خدمت است و انشاءالله در سایه مشارکت پرشور، آرای بالای ملت و حاکمیت اخلاق در رقابتهای انتخاباتی، رئیس جمهوری پُرکار، فعال، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب برگزیده میشود و ضمن پرشدن حفرههای اقتصادی و فرهنگی، منافع ملت در منطقه و جهان حفظ و تأمین خواهد شد.»
مشکل در ایران همچنان آن بخش قضیه است که برای چنین مواقعی، نیروی دارای ویژگیهایی که برای ریاست جمهوری باید لحاظ شود تربیت نشده است و همین امر باعث گشته تا در زمان انتخابات گزینههایی انتخاب شوند که تناسب درستی با انقلاب ندارند.
شاید باید بیشتر به این سخن رهبری اندیشید که «تغییر نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی درآینده احتمالا مشکلی ندارد.»
محمد صفری