اعلام نتیجه چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، پایان دوران رقابتها و کشمکشها و آغاز همدلیها و گفتمانها را به همراه داشته که میتواند نوید بخش تلاش سراسری ایرانیان در هر مسند و مسئولیتی باشد. تفاوت مهم مردم سالاری دینی با نظام سرمایهداری منفعت طلبانه آن است که در اولی داشتن هر مسئولیت و جایگاهی نه به معنای بیشتر برخوردار شدن بلکه به معنای مسئولیتی سنگینتر است حال آنکه در نظام سرمایهداری که آفتی بزرگ برای جوامع بشری است، رسیدن به منسب و قدرت در هر عرصهای به معنا برخوردار شدن بیشتر و نادیده گرفتن درد و رنج دیگران است. بر همین اساس است که متاسفانه پیاده شدن آگاهانه و ناآگانه نسخههای اقتصادی سرمایهداری در جوامع مختلف از جمله در ایران، زمینه ساز آفتهای اقتصادی بسیاری شده است که راه عبور از آن نیز کنار نهادن نسخههای ترویجی این تفکرات از جمله نسخههایی است که در قالب بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و اندیشمندان به اصطلاح بازار آزاد به کشورها تحمیل میشود.
در کنار مسائل داخلی نکته قابل توجه واکنش سایر کشورها به برگزاری انتخابات و پیامهای تبریکی است که به دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب که سکاندار قوه مجریه جهت تحقق مطالبات 85 میلیون ایرانی شدهاند، ابراز داشتهاند.
نگاهی به لیست پیامهای جهانی بیانگر آن است که اکثر کشورها از تمامی قارهها ضمن استقبال از منتخب ملت، بر توسعه روابط همه جانبه با ایران تاکید کردهاند. این رویکردها از دو جنبه قابل ارزیابی است. نخست آنکه این رویکرد جهانی واهی بودن ادعاها مبنی بر غیر مردمی بودن انتخابات در ایران را آشکار میسازد. به عبارتی دقیقتر این اقبال جهانی، نشات گرفته از اذعان همگانی بر صحت و سلامت انتخابات در ایران است که هیچ کشوری توان زیر سوال بردن آن را ندارد. این مهم تفاوت بارز جمهوری اسلامی ایران با بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را اشکار می سازد که یا دموکراسی و انتخابات در آنها معنا ندارد و یا اینکه فرایند انتخابات امری تشریفاتی است و پیروز انتخابات از پیش مشخص شده است.
دوم آنکه این استقبال جهانی بیانگر ظرفیتها و جایگاه جهانی است که ایران در قالب نظم نوین جهانی ایجاد کرده است. نگاهی به کارنامه نزدیک به سه سال دولت سیزدهم و شخص رئیسی رئیس جمهور شهید و امیر عبداللهیان وزیر خارجه شهید، بیانگر ظرفیت سازیهای عظیم دیپلماتیکی است که با تکیه بر دیپلماسی چند لایه همسایگان، منطقهای، فرامنطقه، اتحادیههای منطقهای و سازمانهای بینالمللی ایجاد شده است. دیپلماسی که در کنار احیا و گسترش روابط کشور با بسیاری از کشورها، عضویت ایران در اتحادیههایی همچون بریکس، شانگهای و... را رقم زده و حتی احیاگر مراودات ایران با قاره آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. قابل توجه آنکه در این دوران روابط و تعامل با اروپا و حتی مذاکره غیر مستقیم با آمریکا نیزادامه یافته و ایران توانست با رویکردی عزت مندانه منافع کشور در صحنه بینالملل را پیگیری و بسیاری را محقق سازد. با توجه به این حقایق، میتوان گفت که ادعای انزوای جهانی ایران، و لزوم آشتی دولت چهاردهم با جهان، ادعایی به دور از منطق حقیقت جویی است چرا که اگر ایران کشوری منزوی بدون تعامل و ظرفیت سازی جهانی بود این میزان پیام تبریک برای رئیس جمهور منتخب ارسال نمیشد. به عبارتی دیگر این پیامها و تاکیدات بر توسعه روابط با دولت جدید، ادامه ابراز اندوه و مشارکت جهانی در مراسم بدرقه رئیس جمهور شهید و همراهانشان می باشد که نباید با واژگانی همچون لزوم اقدام برای خروج ایران از انزوا، به حاشیه رانده شود.
نکته قابل توجه دیگر در عرصه سیاست خارجی، سخنان اخیر ظریف وزیر خارجه پیشین کشورمان است که در مصاحبهای بیان میکند:« خود ترامپ نیز در پایان دولتش به این نتیجه رسیده بود که تحریم نتیجهبخش نیست و جای تعجب است که آقای بایدن چنین سیاستی را ادامه داد». این سخن اذعانی واقع بینانه به این حقیقت است که تفاوتی میان بایدن و ترامپ وجود ندارد و دشمنی آنها با ایران برگرفته از راهبرد کلان آمریکا می باشد و تصور رویکرد تعاملاتی واشنگتن نگاهی غیر واقع بینانه است که جز شرطی سازی اقتصاد و افزایش مشکلات کشور نتیجهای به همراه ندارد. این سخن ظریف نشان میدهد که راه نه دلبستن و چشم داشت به برجام و مذاکره برای لغو تحریمها بلکه ادامه راه دولت سیزدهم مبنی بر خنثی سازی تحریمها با ظرفیت سازی داخلی و دیپلماسی فعال با دیدن جهانی ورای چند کشور غربی است.
در کنار مسائل داخلی نکته قابل توجه واکنش سایر کشورها به برگزاری انتخابات و پیامهای تبریکی است که به دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب که سکاندار قوه مجریه جهت تحقق مطالبات 85 میلیون ایرانی شدهاند، ابراز داشتهاند.
نگاهی به لیست پیامهای جهانی بیانگر آن است که اکثر کشورها از تمامی قارهها ضمن استقبال از منتخب ملت، بر توسعه روابط همه جانبه با ایران تاکید کردهاند. این رویکردها از دو جنبه قابل ارزیابی است. نخست آنکه این رویکرد جهانی واهی بودن ادعاها مبنی بر غیر مردمی بودن انتخابات در ایران را آشکار میسازد. به عبارتی دقیقتر این اقبال جهانی، نشات گرفته از اذعان همگانی بر صحت و سلامت انتخابات در ایران است که هیچ کشوری توان زیر سوال بردن آن را ندارد. این مهم تفاوت بارز جمهوری اسلامی ایران با بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را اشکار می سازد که یا دموکراسی و انتخابات در آنها معنا ندارد و یا اینکه فرایند انتخابات امری تشریفاتی است و پیروز انتخابات از پیش مشخص شده است.
دوم آنکه این استقبال جهانی بیانگر ظرفیتها و جایگاه جهانی است که ایران در قالب نظم نوین جهانی ایجاد کرده است. نگاهی به کارنامه نزدیک به سه سال دولت سیزدهم و شخص رئیسی رئیس جمهور شهید و امیر عبداللهیان وزیر خارجه شهید، بیانگر ظرفیت سازیهای عظیم دیپلماتیکی است که با تکیه بر دیپلماسی چند لایه همسایگان، منطقهای، فرامنطقه، اتحادیههای منطقهای و سازمانهای بینالمللی ایجاد شده است. دیپلماسی که در کنار احیا و گسترش روابط کشور با بسیاری از کشورها، عضویت ایران در اتحادیههایی همچون بریکس، شانگهای و... را رقم زده و حتی احیاگر مراودات ایران با قاره آفریقا و آمریکای لاتین بوده است. قابل توجه آنکه در این دوران روابط و تعامل با اروپا و حتی مذاکره غیر مستقیم با آمریکا نیزادامه یافته و ایران توانست با رویکردی عزت مندانه منافع کشور در صحنه بینالملل را پیگیری و بسیاری را محقق سازد. با توجه به این حقایق، میتوان گفت که ادعای انزوای جهانی ایران، و لزوم آشتی دولت چهاردهم با جهان، ادعایی به دور از منطق حقیقت جویی است چرا که اگر ایران کشوری منزوی بدون تعامل و ظرفیت سازی جهانی بود این میزان پیام تبریک برای رئیس جمهور منتخب ارسال نمیشد. به عبارتی دیگر این پیامها و تاکیدات بر توسعه روابط با دولت جدید، ادامه ابراز اندوه و مشارکت جهانی در مراسم بدرقه رئیس جمهور شهید و همراهانشان می باشد که نباید با واژگانی همچون لزوم اقدام برای خروج ایران از انزوا، به حاشیه رانده شود.
نکته قابل توجه دیگر در عرصه سیاست خارجی، سخنان اخیر ظریف وزیر خارجه پیشین کشورمان است که در مصاحبهای بیان میکند:« خود ترامپ نیز در پایان دولتش به این نتیجه رسیده بود که تحریم نتیجهبخش نیست و جای تعجب است که آقای بایدن چنین سیاستی را ادامه داد». این سخن اذعانی واقع بینانه به این حقیقت است که تفاوتی میان بایدن و ترامپ وجود ندارد و دشمنی آنها با ایران برگرفته از راهبرد کلان آمریکا می باشد و تصور رویکرد تعاملاتی واشنگتن نگاهی غیر واقع بینانه است که جز شرطی سازی اقتصاد و افزایش مشکلات کشور نتیجهای به همراه ندارد. این سخن ظریف نشان میدهد که راه نه دلبستن و چشم داشت به برجام و مذاکره برای لغو تحریمها بلکه ادامه راه دولت سیزدهم مبنی بر خنثی سازی تحریمها با ظرفیت سازی داخلی و دیپلماسی فعال با دیدن جهانی ورای چند کشور غربی است.
قاسم غفوری