واقعه عاشورا و کربلا یک اتفاق سیاسی است، امام حسین (ع) می‌توانست در مکه بماند و به حج ادامه دهد اما به واسطه وظیفه امامت و ولایت خود بر مسلمین، حج را نیمه رها کرد و راهی کوفه شد.
واقعه عاشورا و کربلا عبرت‌ها و درس‌های بسیاری دارد که می توان هم اکنون آنها را در صحنه‌های بسیار روشن و واضح عصر حاضر دید.
قیام اباعبدالله الحسین (ع) که قرن‌ها است ماندگار گشته و خاموش نمی‌شود، بلکه پر فروغ‌تر از قبل می‌گردد، قیامی جهانی علیه ظلم و ستمی است که ظالمان با زر و زور و تزویر برپا کرده‌اند و سعی دارند حق و حقیقت را خاموش کنند اما چراغی که اباعبدالله آن را در عاشورا روشن کرد، راهنما و راهگشای همه مردم جهان به ویژه مظلومان عالم است. حتی تحریفات و خرافاتی که وارد اصل و فهم عاشورا و کربلا کرده اند نتوانسته به اهداف خود برسد.
آنچه که باعث پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شد، تبعیت از فرهنگ عاشورا بود و پس از آن نیز پیروزی در یک جنگ نابرابر که 8 سال به طول انجامید و بسیاری از رژیم‌ها و کشورهای دنیا حامی صدام بودند، به واسطه پیروی از فرهنگ عاشورا و قیام اباعبدالله بود که توانست مقابل دنیای ظلم و ناحق به پیروزی برسد.
اکنون این فرهنگ عاشورایی در بسیاری از کشورهای جهان تأثیر گذار شده و باعث گشته تا بسیاری از مردم بیدار شوند و علیه ظلم و ظالم به خیابان‌ها بیایند و تظاهرات کنند.
با این وجود می‌بینیم که برخی کشورهای اسلامی و سران آنها در این قیام جهانی همچنان خود را کنار می‌کشند و راه عافیت را در پیش گرفته و سعی می‌کنند حتی مردم خود را سرکوب کنند تا وارد میدان نشوند. این همان درس و عبرتی است که برخی نیاموختند و در جهت خلاف آن حرکت می‌کنند.
مردم مظلوم فلسطین،مردم مظلوم یمن، مردم سوریه و برخی دیگر کشورهای اسلامی سال‌ها است که تحت ظلم و اشغالگر هستند و مسلمانان جهان برای رهایی از ظلم به آنها یاری نمی رسانند.
مردم فلسطین، مردم یمن، مردم سوریه که خود مقابل اشغالگران و تروریست‌های ساخته و پرداخته غرب ایستاده‌اند این مقاومت را وامدار قیام عاشورا و کربلا هستند و اگر چنین نبود، دست به مبارزه و ایستادگی نمی‌زدند و تسلیم می‌شدند.نمود واقعی یزیدیان زمان رژیم آمریکا و صهیونیست‌ها هستند که هم اکنون در غزه جنایت می‌کنند و مردم مظلوم یمن را در شرایط تحریم و حملات نظامی قرار داده‌اند اما با این وجود یمن همچون حزب الله لبنان و مقاومت عراق پای کار فلسطین هستند.
جماعتی از مسلمانان به خوبی پیام قیام اباعبدالله را گرفتند و به آن عمل کردند و اکنون قیام آنها مقابل ظلم به گونه‌ای گشته که مردم دیگر کشورها که مسلمان هم نیستند در حمایت از آنها تظاهرات برپا می‌کنند این اتفاق همان پیام ظلم ستیزی حسین بن علی (ع) است.
و اما نکته دیگر این ماجرا یعنی فرهنگ عاشورا و کربلا در ولایت مداری و ولایت پذیری مردمان است، آیا اگر مردم آن زمان به ویژه مردم کوفه همانگونه که از اباعبدالله الحسین (ع) دعوت کردند، پای دعوت و امضای خود می‌ایستادند، واقعه کربلا و عاشورا چگونه رقم می‌خورد؟! هر چند مشیت الهی بر این بود که چنان شود و آن واقعه تبدیل به عبرت‌ها و درس‌های عاشورا گردد اما پس از آن واقعه، آیا مسلمانان عبرت گرفتند؟
انقلاب اسلامی ایران با تأسی از قیام امام حسین (ع) به راه افتاد و پیروز شد و با وجود همه مشکلات، کارشکنی‌ها، فشارها، تحریم‌ها و تهدیدات به راه خود ادامه داد و اکنون در مرحله‌ای حساس قرار گرفته است، مردم اگر می‌خواهند زیر بار ظلم نروند باید از نظام سیاسی خود حمایت و دفاع کنند. اگر می‌خواهند ایران اسلامی قدرتمند، با صلابت و مقتدر باقی بماند و به راه حق خود ادامه دهد به حمایت و دفاع مردم نیاز دارد. کوچکترین ضعف در اعتقاد مردم دشمن را وقیح‌تر خواهد کرد.
نبض منطقه در دستان ایران اسلامی است و می‌رود تا این نبض جهانی شود، نبض جهان روزی نه چندان دور در دستان مسلمانان خواهد بود و آن روز زمانی است که صاحب الامر مهدی موعود منجی عالم بشریت بیاید و بساط ظلم برچیده شود. برای پیوستن به قیام نهایی نیاز به دلدادگی است. «در ره منزل لیلی که خطرها است در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی.»
واقعه عاشورا و کربلا عبرت‌ها و درس‌های بسیاری دارد که می توان هم اکنون آنها را در صحنه‌های بسیار روشن و واضح عصر حاضر دید.
قیام اباعبدالله الحسین (ع) که قرن‌ها است ماندگار گشته و خاموش نمی‌شود، بلکه پر فروغ‌تر از قبل می‌گردد، قیامی جهانی علیه ظلم و ستمی است که ظالمان با زر و زور و تزویر برپا کرده‌اند و سعی دارند حق و حقیقت را خاموش کنند اما چراغی که اباعبدالله آن را در عاشورا روشن کرد، راهنما و راهگشای همه مردم جهان به ویژه مظلومان عالم است. حتی تحریفات و خرافاتی که وارد اصل و فهم عاشورا و کربلا کرده اند نتوانسته به اهداف خود برسد.
آنچه که باعث پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شد، تبعیت از فرهنگ عاشورا بود و پس از آن نیز پیروزی در یک جنگ نابرابر که 8 سال به طول انجامید و بسیاری از رژیم‌ها و کشورهای دنیا حامی صدام بودند، به واسطه پیروی از فرهنگ عاشورا و قیام اباعبدالله بود که توانست مقابل دنیای ظلم و ناحق به پیروزی برسد.
اکنون این فرهنگ عاشورایی در بسیاری از کشورهای جهان تأثیر گذار شده و باعث گشته تا بسیاری از مردم بیدار شوند و علیه ظلم و ظالم به خیابان‌ها بیایند و تظاهرات کنند.
با این وجود می‌بینیم که برخی کشورهای اسلامی و سران آنها در این قیام جهانی همچنان خود را کنار می‌کشند و راه عافیت را در پیش گرفته و سعی می‌کنند حتی مردم خود را سرکوب کنند تا وارد میدان نشوند. این همان درس و عبرتی است که برخی نیاموختند و در جهت خلاف آن حرکت می‌کنند.
مردم مظلوم فلسطین،مردم مظلوم یمن، مردم سوریه و برخی دیگر کشورهای اسلامی سال‌ها است که تحت ظلم و اشغالگر هستند و مسلمانان جهان برای رهایی از ظلم به آنها یاری نمی رسانند.
مردم فلسطین، مردم یمن، مردم سوریه که خود مقابل اشغالگران و تروریست‌های ساخته و پرداخته غرب ایستاده‌اند این مقاومت را وامدار قیام عاشورا و کربلا هستند و اگر چنین نبود، دست به مبارزه و ایستادگی نمی‌زدند و تسلیم می‌شدند.نمود واقعی یزیدیان زمان رژیم آمریکا و صهیونیست‌ها هستند که هم اکنون در غزه جنایت می‌کنند و مردم مظلوم یمن را در شرایط تحریم و حملات نظامی قرار داده‌اند اما با این وجود یمن همچون حزب الله لبنان و مقاومت عراق پای کار فلسطین هستند.
جماعتی از مسلمانان به خوبی پیام قیام اباعبدالله را گرفتند و به آن عمل کردند و اکنون قیام آنها مقابل ظلم به گونه‌ای گشته که مردم دیگر کشورها که مسلمان هم نیستند در حمایت از آنها تظاهرات برپا می‌کنند این اتفاق همان پیام ظلم ستیزی حسین بن علی (ع) است.
و اما نکته دیگر این ماجرا یعنی فرهنگ عاشورا و کربلا در ولایت مداری و ولایت پذیری مردمان است، آیا اگر مردم آن زمان به ویژه مردم کوفه همانگونه که از اباعبدالله الحسین (ع) دعوت کردند، پای دعوت و امضای خود می‌ایستادند، واقعه کربلا و عاشورا چگونه رقم می‌خورد؟! هر چند مشیت الهی بر این بود که چنان شود و آن واقعه تبدیل به عبرت‌ها و درس‌های عاشورا گردد اما پس از آن واقعه، آیا مسلمانان عبرت گرفتند؟
انقلاب اسلامی ایران با تأسی از قیام امام حسین (ع) به راه افتاد و پیروز شد و با وجود همه مشکلات، کارشکنی‌ها، فشارها، تحریم‌ها و تهدیدات به راه خود ادامه داد و اکنون در مرحله‌ای حساس قرار گرفته است، مردم اگر می‌خواهند زیر بار ظلم نروند باید از نظام سیاسی خود حمایت و دفاع کنند. اگر می‌خواهند ایران اسلامی قدرتمند، با صلابت و مقتدر باقی بماند و به راه حق خود ادامه دهد به حمایت و دفاع مردم نیاز دارد. کوچکترین ضعف در اعتقاد مردم دشمن را وقیح‌تر خواهد کرد.
نبض منطقه در دستان ایران اسلامی است و می‌رود تا این نبض جهانی شود، نبض جهان روزی نه چندان دور در دستان مسلمانان خواهد بود و آن روز زمانی است که صاحب الامر مهدی موعود منجی عالم بشریت بیاید و بساط ظلم برچیده شود. برای پیوستن به قیام نهایی نیاز به دلدادگی است. «در ره منزل لیلی که خطرها است در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی.»
محمد صفری