تاریخ ایران سرشار از تحولاتی است که نه تنها در دوران خود که به عنوان درسها و پندها برای آینده نیز میتواند مورد توجه باشد. ۴ تا ۸ مرداد ماه در تاریخ ایران از روزهای سرنوشتساز و ماندگار است، روزهایی که دلاورمردان ایران زمین در ارتش و سپاه، حماسهای بزرگ را رقم زدند. در حالی که چند روزی از آتش بس و صدور قطعنامه ۵۹۸ میان ایران و عراق نگذشته بود که در مرداد ۱۳۶۷، گروهک تروریستی منافین که به دامان رژیم بعث عراق پناه برده بود و در کشتار و جنایت علیه ملت ایران با این رژیم و غرب همکاری میکرد، به زعم سردمدارانش عملیاتی را با نام فروغ جاویدان آغاز کردند. حرکتی که براساس سابقه رفتاری این گروهک با کشتار و جنایت همراه بود و انسانهای بی گناه بسیاری در مسیر حرکت آنها به خاک و خون کشیده شدند. چهار مرداد نیروهای مسلح ایران عملیات مرصاد را با فرماندهانی همچون شهید سپهبد صیاد شیرازی علیه گروهک تروریستی آغاز کردند و در نبردی گسترده، ضمن خنثی کردن توطئه ای که این گروهک به نیابت از رژیم صدام و اربابان غربی خود در سر داشتند، ضربهای بنیادین به این گروهک تروریستی وارد کردند که تا به امروز نیز به رغم حمایتهای گسترده غرب، صهیونیستها و برخی کشورهای عربی نتوانسته خود را احیا نمایند.
عملیات مرصاد درس عبرتی برای آنانی است که این روزها همچنان توهم چندپارهسازی ایران در لوای واژگانی همچون تکثرگرایی، رفراندوم، دفاع مشروع، ناتوانی جمهوری اسلامی برای تامین نیازهای قومیتها و اقلیتها و.... را در سر دارند و در این راه از هیچ جنایتی در لوای ادعاهای حقوق بشری و آزادی خواهانه برای بخشی از جامعه فردگذار نیستند.
قابل توجه آنکه این تروریستها همچنان تحت حمایت غرب قرار دارند و حامیان غربی -صهیونیستی این گروهک برای زنده نشان دادن این گروهک از هیچ اقدامی فروگذار نیستند چنانکه حتی بزرگترین رسانههای خود چون بی.بی.سی، ایران اینترنشنال و ... را در اختیار این گروهک تروریستی قرار میدهند و مقامات رسمی خود را برای شرکت در مراسمهای این گروهک اعزام میکنند تا به این تروریستها مشروعیت دهند.
ملت ایران فراموش نمیکند که چگونه این گروهک تروریستی که دست در دست دشمنان ایران ترورهایی همچون انفجار در نهاد ریاست جمهوری، بمب گذاری در حزب جمهوری اسلامی و... را انجام و مردم و مقامات و مسئولان را به شهادت رسانده است در نهایت در آغوش غرب جای گرفت. کشورهای غربی از جمله جاوید رحمان گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در امور ایران در حالی خون خواه این قاتلان و اشک ریزانشان شده اند که مرداد ماه سندی آشکار از ماهیت تروریستی و ضد بشری این گروهک است حال آنکه غرب با ادعاهای واهی درباره سال 67 به دنبال پاک کردن جنایت آنها و البته اقتدار ایران در مقابله با این تروریستهاست.
جالب توجه آنکه غرب در وادی گزارشهای حقوق بشری و شعارهایی همچون زن زندگی آزادی در حالی به دنبال حمایت و بهره برداری از این تروریستهاست که حتی برخی از حامیان قدیمی آنها نیز به ماهیت تروریستیشان پی بردهاند که حمله پلیس آلمانی به کمپ اشرف 3 و نیز اقدام پلیس فرانسه در بازداشت برخی اعضای منافقین سندی بر این حقیقت است.
در کنار این مباحث درس مهمی که همچنان به عنوان تجربه عملیات مرصاد میتوان گرفت لزوم آمادگی همیشگی در برابر تهدیدات و دشمنان است چنانکه نمونه بارز غفلت از این آمادگی و دلخوش کردن به قطعنامهها و تعهدنامهها را در برجام میتوان مشاهده کرد. در حالی که برخی دولتمردان کشور متصور بودند که با برجام تهدیدات اقتصادی غرب پایان یافته است و حتی نان و آب را به برجام گره زدند و از ظرفیتهای داخلی غافل شدند، غرب از این غفلت استفاده کرده با افزایش تحریمها،عملا به تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران پرداخت. این روزها در حالی سالگرد عملیات مرصاد است که از یک سو نیاز است تا تبیینی حقیقی و واقع گرایانه از آنچه در سال 1367 روی داده و جنایات منافقین و حامیانش صورت گیرد تا با جنگ ادراکی دشمنان ایران زمین که با واژگانی همچون خون خواهی کشتههای 76 به دنبال تحریف و تطهیر منافقین هستند، مقابله شود و از سوی دیگر با تجربه گرفتن از ریشهها و زمینههای و نتایج مرصاد، از تکرار خسارتهایی همچون برجام و دل خوش کردن به لبخندهای دروغین غرب جلوگیری کرد.
عملیات مرصاد درس عبرتی برای آنانی است که این روزها همچنان توهم چندپارهسازی ایران در لوای واژگانی همچون تکثرگرایی، رفراندوم، دفاع مشروع، ناتوانی جمهوری اسلامی برای تامین نیازهای قومیتها و اقلیتها و.... را در سر دارند و در این راه از هیچ جنایتی در لوای ادعاهای حقوق بشری و آزادی خواهانه برای بخشی از جامعه فردگذار نیستند.
قابل توجه آنکه این تروریستها همچنان تحت حمایت غرب قرار دارند و حامیان غربی -صهیونیستی این گروهک برای زنده نشان دادن این گروهک از هیچ اقدامی فروگذار نیستند چنانکه حتی بزرگترین رسانههای خود چون بی.بی.سی، ایران اینترنشنال و ... را در اختیار این گروهک تروریستی قرار میدهند و مقامات رسمی خود را برای شرکت در مراسمهای این گروهک اعزام میکنند تا به این تروریستها مشروعیت دهند.
ملت ایران فراموش نمیکند که چگونه این گروهک تروریستی که دست در دست دشمنان ایران ترورهایی همچون انفجار در نهاد ریاست جمهوری، بمب گذاری در حزب جمهوری اسلامی و... را انجام و مردم و مقامات و مسئولان را به شهادت رسانده است در نهایت در آغوش غرب جای گرفت. کشورهای غربی از جمله جاوید رحمان گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در امور ایران در حالی خون خواه این قاتلان و اشک ریزانشان شده اند که مرداد ماه سندی آشکار از ماهیت تروریستی و ضد بشری این گروهک است حال آنکه غرب با ادعاهای واهی درباره سال 67 به دنبال پاک کردن جنایت آنها و البته اقتدار ایران در مقابله با این تروریستهاست.
جالب توجه آنکه غرب در وادی گزارشهای حقوق بشری و شعارهایی همچون زن زندگی آزادی در حالی به دنبال حمایت و بهره برداری از این تروریستهاست که حتی برخی از حامیان قدیمی آنها نیز به ماهیت تروریستیشان پی بردهاند که حمله پلیس آلمانی به کمپ اشرف 3 و نیز اقدام پلیس فرانسه در بازداشت برخی اعضای منافقین سندی بر این حقیقت است.
در کنار این مباحث درس مهمی که همچنان به عنوان تجربه عملیات مرصاد میتوان گرفت لزوم آمادگی همیشگی در برابر تهدیدات و دشمنان است چنانکه نمونه بارز غفلت از این آمادگی و دلخوش کردن به قطعنامهها و تعهدنامهها را در برجام میتوان مشاهده کرد. در حالی که برخی دولتمردان کشور متصور بودند که با برجام تهدیدات اقتصادی غرب پایان یافته است و حتی نان و آب را به برجام گره زدند و از ظرفیتهای داخلی غافل شدند، غرب از این غفلت استفاده کرده با افزایش تحریمها،عملا به تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران پرداخت. این روزها در حالی سالگرد عملیات مرصاد است که از یک سو نیاز است تا تبیینی حقیقی و واقع گرایانه از آنچه در سال 1367 روی داده و جنایات منافقین و حامیانش صورت گیرد تا با جنگ ادراکی دشمنان ایران زمین که با واژگانی همچون خون خواهی کشتههای 76 به دنبال تحریف و تطهیر منافقین هستند، مقابله شود و از سوی دیگر با تجربه گرفتن از ریشهها و زمینههای و نتایج مرصاد، از تکرار خسارتهایی همچون برجام و دل خوش کردن به لبخندهای دروغین غرب جلوگیری کرد.
قاسم غفوری