رئیس جمهوری اسلامی ایران مسعود پزشکیان در سفری رسمی راهی روسیه شده است که محور اصلی آن را نیز حضور در نشست سران بریکس تشکیل میدهد. اجلاس شانزدهم سران بریکس، نخستین نشست رهبران این گروه است که با حضور رسمی ایران به عنوان عضو تمام عیار برگزار میشود. جمهوری اسلامی ایران، مصر، اتیوپی و امارات از دیماه ۱۴۰۲ به این گروه در کنار روسیه، چین، برزیل و افریقای جنوبی پیوستند. عربستان با وجود دعوت به این گروه، همچنان در حال تصمیم گیری در این زمینه است در حالی که دهها کشور نیز درخواست عضویت و یا همکاری با بریکس را مطرح کردهاند.
سفر رئیس جمهور به روسیه در مقطع کنونی از چند منظر قابل توجه است. نخست مناسبات میان ایران و روسیه است که بر اساس مذاکرات صورت گرفته میان پزشکیان و پوتین رئیسان جمهور ایران و روسیه در ترکمنستان و حاشیه نشست برکیس، در مسیر توسعه همه جانبه قرار گرفته و به زودی نیز توافقنامه راهبردی 20 ساله میان طرفین به امضا خواد رسید. نقش آفرینی دو کشور در شانگهای و اوراسیا در کنار شرایط حساس منطقه بویژه تحرکات غرب برای بر هم زدن امنیت داخلی و پیرامونی دو کشور از جمله در حوزه تحریمی، الزامات گسترش روابط طرفین را بیش از پیش اشکار می سازد.
نکته دوم در باب سفر پزشکیان را دیدار با سایر اعضای بریکس از هند و چین گرفته تا آفریقای جنوبی و ... تشکیل میدهد. همگرایی و توجه کشورها به توسعه روابط با تهران بیانگر ظرفیتها و نقش آفرینی منطقهای و جهانی ایران است که میتواند مولفهای بس مهم برای خنثیسازی تحریمها و نیز رفع ناترازیهای اقتصادی کشور باشد. روندی که نشستهای رئیس جمهور در ترکمنستان و سازمانملل گواهی بر حقیقی بودن جایگاه جهانی ایران و ظرفیتسازی از این مولفه بدون چشم داشت به برجام و دل بستن به وعدههای خارجی است.
سوم آنکه محور سخنرانیهای رئیس جمهور در نشست بریکس و نیز مواضع مطرح شده در مناسبات دو جانبه با اعضا از یک سو نشانگر ظرفیتهای گسترده و نگاه همه جانبه تهران به توسعه روابط و نقش آفرینی در تحقق اهداف بریکس است و از سوی دیگر بیانگر اذعان همگان به نقش غیر قابل انکار ایران در شکلگیری نظم نوین جهانی و مقابله با یک جانبهگرایی غرب میباشد چنانکه از اصلیترین محورهای اجلاس بریکس نیز توجه به این مهم و نزدیکسازی ارای اعضا در نظم نوین جهانی است.
نکته بسیار مهم در باب اجلاس بریکس عضویت کشورهای عربی همچون امارات و مصر و رویکرد عربستان است. آنها کشورهایی هستند که از یک سو نگاهی خاص به آمریکا داشته و در مسیر روند سازش با رژیم صهیونیستی قرار دارند. رویکرد این کشورها به بریکس با حضور ایران، روسیه و چین نشانگر تغییر در معادلات منطقه و اعتراف آنها به افول جایگاه آمریکا و زوال رژیم صهیونیستی است که حقانیت مواضع ایران مبنی بر پایان دوران واشنگتن - تل آویو را بارها مطرح کرده است. این مهم زمانی آشکارتر میشود که در شرایطی که آمریکاییها تقلای بسیاری برای وارد سازی کشورهای منطقه به سازش و دوری از حمایت از فلسطین و لبنان داشتهاند، سفر دورهای عراقچی به لبنان، سوریه، عراق، عمان، قطر، عربستان، اردن، مصر، بحرین و کویت نشان داد که از یک سو ایران در کنار حفظ آمادگی میدان، دیپلماسی گسترده و چند لایهای را برای تقویت امنیت منطقه و مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش در پیش گرفته است و از سوی دیگر کشورهای منطقه نیز در این رایزنیها حمایت خود را از ابتکار عملهای ایران و حمایت از فلسطین اعلام داشتهاند. رویهای که از یک سو واهی بودن ادعای انزوای ایران را اشکار ساخته و از سوی دیگر ظرفیتهای منطقهای و جهانی ایران را برهمگان آشکار نموده است.
بر این اساس میتوان گفت که سراسیمگی بلینکن وزیر خارجه آمریکا برای سفر به منطقه نوعی واکنش انفعالی در برابر دیپلماسی فعال ایران است تا شاید با این حربه، مانع از همگرایی منطقهای در حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی گردند. به هر تقدیر اجلاس بریکس فرصتی مهم برای نقش آفرینی جهانی ایران و بهرهگیری از ظرفیتهای موجود برای رفع ناترازیها با همگراییهای منطقهای و جهانی بدون نیاز به برجام و تن دادن به باجخواهیهای غرب است در حالی که جلب توجه بریکس به مسائل مهم جهان یعنی لزوم مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش میتواند عدالت و امنیت جهانی بهتری را رقم زند که قطعا بر تحقق اهداف جهانی ایران و بریکس تاثیرات مثبت بسیاری خواهد داشت چرا که هر ضربهای به رژیم صهیونیستی خدمت به انسانیت و تمام بشریت است.
سفر رئیس جمهور به روسیه در مقطع کنونی از چند منظر قابل توجه است. نخست مناسبات میان ایران و روسیه است که بر اساس مذاکرات صورت گرفته میان پزشکیان و پوتین رئیسان جمهور ایران و روسیه در ترکمنستان و حاشیه نشست برکیس، در مسیر توسعه همه جانبه قرار گرفته و به زودی نیز توافقنامه راهبردی 20 ساله میان طرفین به امضا خواد رسید. نقش آفرینی دو کشور در شانگهای و اوراسیا در کنار شرایط حساس منطقه بویژه تحرکات غرب برای بر هم زدن امنیت داخلی و پیرامونی دو کشور از جمله در حوزه تحریمی، الزامات گسترش روابط طرفین را بیش از پیش اشکار می سازد.
نکته دوم در باب سفر پزشکیان را دیدار با سایر اعضای بریکس از هند و چین گرفته تا آفریقای جنوبی و ... تشکیل میدهد. همگرایی و توجه کشورها به توسعه روابط با تهران بیانگر ظرفیتها و نقش آفرینی منطقهای و جهانی ایران است که میتواند مولفهای بس مهم برای خنثیسازی تحریمها و نیز رفع ناترازیهای اقتصادی کشور باشد. روندی که نشستهای رئیس جمهور در ترکمنستان و سازمانملل گواهی بر حقیقی بودن جایگاه جهانی ایران و ظرفیتسازی از این مولفه بدون چشم داشت به برجام و دل بستن به وعدههای خارجی است.
سوم آنکه محور سخنرانیهای رئیس جمهور در نشست بریکس و نیز مواضع مطرح شده در مناسبات دو جانبه با اعضا از یک سو نشانگر ظرفیتهای گسترده و نگاه همه جانبه تهران به توسعه روابط و نقش آفرینی در تحقق اهداف بریکس است و از سوی دیگر بیانگر اذعان همگان به نقش غیر قابل انکار ایران در شکلگیری نظم نوین جهانی و مقابله با یک جانبهگرایی غرب میباشد چنانکه از اصلیترین محورهای اجلاس بریکس نیز توجه به این مهم و نزدیکسازی ارای اعضا در نظم نوین جهانی است.
نکته بسیار مهم در باب اجلاس بریکس عضویت کشورهای عربی همچون امارات و مصر و رویکرد عربستان است. آنها کشورهایی هستند که از یک سو نگاهی خاص به آمریکا داشته و در مسیر روند سازش با رژیم صهیونیستی قرار دارند. رویکرد این کشورها به بریکس با حضور ایران، روسیه و چین نشانگر تغییر در معادلات منطقه و اعتراف آنها به افول جایگاه آمریکا و زوال رژیم صهیونیستی است که حقانیت مواضع ایران مبنی بر پایان دوران واشنگتن - تل آویو را بارها مطرح کرده است. این مهم زمانی آشکارتر میشود که در شرایطی که آمریکاییها تقلای بسیاری برای وارد سازی کشورهای منطقه به سازش و دوری از حمایت از فلسطین و لبنان داشتهاند، سفر دورهای عراقچی به لبنان، سوریه، عراق، عمان، قطر، عربستان، اردن، مصر، بحرین و کویت نشان داد که از یک سو ایران در کنار حفظ آمادگی میدان، دیپلماسی گسترده و چند لایهای را برای تقویت امنیت منطقه و مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش در پیش گرفته است و از سوی دیگر کشورهای منطقه نیز در این رایزنیها حمایت خود را از ابتکار عملهای ایران و حمایت از فلسطین اعلام داشتهاند. رویهای که از یک سو واهی بودن ادعای انزوای ایران را اشکار ساخته و از سوی دیگر ظرفیتهای منطقهای و جهانی ایران را برهمگان آشکار نموده است.
بر این اساس میتوان گفت که سراسیمگی بلینکن وزیر خارجه آمریکا برای سفر به منطقه نوعی واکنش انفعالی در برابر دیپلماسی فعال ایران است تا شاید با این حربه، مانع از همگرایی منطقهای در حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی گردند. به هر تقدیر اجلاس بریکس فرصتی مهم برای نقش آفرینی جهانی ایران و بهرهگیری از ظرفیتهای موجود برای رفع ناترازیها با همگراییهای منطقهای و جهانی بدون نیاز به برجام و تن دادن به باجخواهیهای غرب است در حالی که جلب توجه بریکس به مسائل مهم جهان یعنی لزوم مقابله با رژیم صهیونیستی و حامیانش میتواند عدالت و امنیت جهانی بهتری را رقم زند که قطعا بر تحقق اهداف جهانی ایران و بریکس تاثیرات مثبت بسیاری خواهد داشت چرا که هر ضربهای به رژیم صهیونیستی خدمت به انسانیت و تمام بشریت است.
قاسم غفوری