يکي از اقدامات و سياستهايي که کشورهايي همچون انگليس و آمريکا درپي آن هستند، فروپاشي و تجزيه کشورهاست. چنين اتفاقاتي در بسياري از نقاط دنيا به واسطه سياستهاي تجزيهگرايانه چنين کشورهايي افتاده است و چندين کشور بزرگ به چند کشور کوچک و بيتأثير تبديل شدهاند.
اين کشورها همواره سعي داشتهاند اتحاد و انسجام کشورهاي خود را حفظ و از تجزيه خود جلوگيري کنند به همين خاطر براي حفظ يکپارچگي قلمرو خود دست به هر اقدامي حتي خشونت هم ميزنند.
البته گاهي مواضع سياستهاي کشورهاي سلطهگر بر ادغام و الحاق برخي کشورهاي مستقل به يکديگر است. نمونههاي آن وجود دارد. آلمان شرقي و آلمان غربي از جمله کشورهايي در قلب اروپا بودند که پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به يک کشور تبديل شدند و آلمان واحد را تشکيل دادند هر چند اين کشور پس از جنگ جهاني دوم بين دو بلوک شرق و غرب تقسيم و به شرقي و غربي تبديل شد.
کشور يوگسلاوي تکهتکه شد چون ناتو و آمريکا ميخواستند چنين شود. اکنون از اين کشور چه باقي مانده است؟ چند کشور کوچک و ضعيف.
اين سياستهاي تجزيهطلبانه اکنون درغرب آسيا پيگيري ميشود، آرزوي آمريکا و غرب، تجزيه کشورهايي از جمله عراق، سوريه و برخي ديگر از کشورهاي منطقه است که سالهاست دسيسههاي خود را براي چنين اتفاقي پياده ميکنند.
اما چنين وضعيتي را براي خود نميتوانند تحمل کنند. بريتانياي کبير که سالها با استقلال ايرلند جنوبي درگير بود، با سرکوبهاي خشونتآميز و کشتار انقلابيون اين کشور از استقلال آن جلوگيري کرد. آمريکا و ايالتهاي پهناور او هم، چنين وضعيتي دارند. در تازهترين اتفاقي که در آمريکا افتاد، ايالت ميسيوري با قتل يک جوان سياهپوست از سوي پليس اين ايالت، درگيريها و تظاهرات گستردهاي در آن به وجود آمد و حتي مردم معترض خواهان استقلال اين ايالت شدند اما اين اعتراضات با سرکوب شديد پليس و ارتش فعلاً خفه شده است.
اکنون انگليس با بحران استقلال اسکاتلند درگير است. اين کشور که پس از انگليس بزرگترين سرزمين از امپراتوري ملکه است، قرار است رفراندم استقلال خود را در ۲۷ شهريور ماه به رأي مردم اين کشور بگذارد.
لندن به خوبي از عواقب و تبعات چنين اتفاقي آگاه است و به همين خاطر دولت حاکم دست به کار شده تا از آن جلوگيري کند.
تبعات استقلال اسکاتلند براي انگليس بسيار گسترده است. اسکاتلند از نظر اقتصادي براي بريتانيا اهميت ويژهاي دارد. وجود منابع نفتي در اين سرزمين اين انگيزه را براي مردم آن به وجود آورده است تا استقلال داشته باشند. انگليس از محل درآمد فروش نفت اسکاتلند سهم ناچيزي را به آن ميدهد.
نکته مهم ديگر استقلال اسکاتلند، ايجاد موج استقلالخواهي در ديگر سرزمينهاي بريتانياي کبير است. ايرلند شمالي و ولز از ديگر کشورهاي زيرمجموعه بريتانيا هستند که در صورت برگزاري رفراندوم و استقلال اسکاتلند، قطعاً خواهان استقلال خواهند شد. قلمرو ملکه که گفته ميشود، «خورشيد هيچگاه در امپراتوري بريتانيا غروب نميکند» اکنون غروب آن فرا رسيده است. غروبي که باعث خواهد شد جايگاه اين کشور در معادلات بينالمللي تنزل يابد و ديگر نتواند آن نقش اساسي و تأثيرگذار در صحنه بينالمللي را ايفا کند.
اين احتمال ميرود که حتي انگليس هم دستخوش تحولات در زمينه تجزيه داخلي شود و آنگاه ملکه، تنها بايد بر کاخ خود سلطنت کند.