جان كري وزير امور خارجه آمريكا پس از مذاكرات جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ در مونترو سوئيس، پنجشنبه به عربستان سفر نمود. وي در اين سفر در كنار ملاقات با سران عربستان با اعضاي شوراي همكاري خليجفارس نيز ديدار نمود. آنچه در باب اهداف اين سفر عنوان گرديد ضمانت دادن كري در باب مذاكرات ايران و گروه ۱+۵ به كشورهاي مذكور عنوان گرديده به گونهاي كه وي ادعا نموده در روند مذاكرات ملاحظات و دغدغههاي كشورهاي عربي را نيز در نظر خواهد داشت. اين اقدام در حالي صورت ميگيرد كه نشست امنيتي مونيخ در حالي نيمه دوم بهمنماه برگزار گرديد كه منابع خبري از ديدار جان کري وزير امور خارجه آمريکا با مقامات شوراي همکاري خليجفارس (عمان، عربستان، کويت، قطر، امارات و بحرين) خبر دادند. آنچه در اين مذاکرات مطرح گرديده ضمانتهاي کري به کشورهاي عربي در باب رفتارهاي منطقهاي و فعاليتهاي هستهاي ايران بوده است.
حال اين سوال مطرح ميشود که ريشه تضمينهاي آمريکا به کشورهاي عربي چه بوده است و چه عواملي زمينهساز آن شده تا آمريکا در باب عملکردهاي منطقهاي و عدم دخالت ايران در امور کشورهاي منطقه ونيز فعاليتهاي هستهاي جمهوري اسلامي ايران به کشورهاي عربي اطمينان دهد؟
آنچه محافل رسانهاي و سياسي غربي سعي در القاي آن دارند، آن است که آمريکا در روند مذاکرات هستهاي توانسته، ضمن متوقفسازي حرکت ايران در مسير دستيابي به بمب هستهاي، مديريت فعاليتهاي منطقهاي ايران را نيز اجرايي سازد و بر همين اساس آمريکا از عدم تهديد بودن ايران براي کشورهاي منطقه اطمينان دارد.
آمريکاييها با چنين ادعايي از يکسو به دنبال امتيازگيري از کشورهاي عربي ميباشند و از سوي ديگر با ادعاي آرامسازي کشورهاي مذکور در قبال ايران، خواستار امتيازات از جمهوري اسلامي ايران ميگردند. اين بازي دوجانبه آمريکا در قبال ايران در حالي صورت ميگيرد كه چند نکته اساسي بايد در نظر گرفته شود.
در باب فعاليتهاي هستهاي ايران، جهانيان از آژانس بينالمللي انرژي اتمي گرفته تا دستگاه اطلاعاتي آمريکا و اروپا، و تمام ساختارهاي بينالمللي از جمله جنبش عدم تعهد با ۱۳۰ عضو به صلحآميز بودن ماهيت فعاليتهاي هستهاي ايران اذعان دارند. جهانيان اذعان دارند که فتواي رهبر معظم انقلاب مبني بر حرام بودن تسليحات هستهاي بالاترين ضمانت در باب صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران ميباشد. با توجه به اين شرايط به صراحت ميتوان گفت که غرب نيز بر عدم انحراف هستهاي ايران يقين دارد و تحرکات و خصومتورزيهاي آنان صرفا برگرفته از زيادهخواهي سياسي است.
در باب رفتارهاي منطقهاي جمهوري اسلامي ايران نيز کارنامه نظام اسلامي از ابتداي انقلاب تاکنون نشان ميدهد که ايران هرگز دخالتي در امور همسايگان نداشته و حتي ۸ سال اجماع منطقه عليه خود (جنگ تحميلي) را نيز در روابط خود ملاک قرار نداده و بر همگرايي دوستانه با تمام همسايگان تاکيد کرده است.
در باب نگاه ايران به چالشهاي منطقه نيز جمهوري اسلامي همواره نگاه منطقهاي و فراملي داشته است. به عنوان مثال جمهوري اسلامي ايران به حمايت از مقاومت منطقه (شيعه و سني) در برابر رژيم صهيونيستي به عنوان تهديد بزرگ امنيت منطقه پرداخته که دستاوردهاي بسياري براي کل منطقه به همراه داشته است.
در تحولات سالهاي اخير منطقه با محوريت تروريسم نيز دو ديدگاه مطرح است؛ يکي ائتلاف آمريکايي ضد داعش است که نتيجه آن گسترش تروريسم در منطقه بوده و ديگر جمهوري اسلامي ايران و مقاومت منطقه که به اذعان جهانيان پيشگام مبارزه با تروريسم است. حمايتهاي گسترده مستشاري ايران از عراق و سوريه و يکپارچهسازي جبهه مقاومت عليه تروريسم امنيت را به منطقه هديه کرده است.
با توجه به اين شرايط ميتوان گفت که آمريکا به خوبي از نقش مثبت ايران در منطقه آگاه است لذا ضمانت آن به کشورهاي عربي در باب نقش ايران، امري بديهي است چرا که ايران همواره محور ثبات منطقه بوده و هست و اين حقيقتي است که آمريکا سعي دارد آن را به عنوان يک امتياز به کشورهاي عربي بفروشد و چنان وانمود ميسازد که سياستهايش زمينهساز مهار ايران و اقدامات مثبت آن در حوزه هستهاي و امنيت منطقه بوده است.
نكته قابل توجه آنكه آمريكا با برجستهسازي رسانهاي اختلافات رياض با تهران و تاكيد بر همسو بودن نگاه عربستان به رژيم صهيونيستي تلاش دارد تا از يكسو چهرهاي بزك كرده از خود به نمايش گذارد و چنان وانمود سازد كه ايرانيان براي مقابله با صهيونيستها و عربستان بايد به سمت آمريكا حركت كنند. از سوي ديگر با ادعاي نزديكي عربستان به رژيم صهيونيستي كه نمادي از تفكر كشورهاي عربي محسوب ميشود بر آن است تا چنان القا سازد كه منطقه نگاه منفي به ايران دارد تا با اين ادعا عدم لغو تحريمها و تشديد فشارها بر ايران را محقق سازد.