دو ديدگاه و ايدئولوژي بر سر موضوعاتي که اختلاف ۱۸۰ درجهاي با هم دارند، نميتوانند تعامل داشته باشند و به نتيجه مطلوب برسند.
گرچه ايران و آمريکا، بر سر موضوع هستهاي ايران به يک جمعبندي رسيدهاند تا از دل آن يک توافق جامع و کامل بيرون بيايد، اما همين توافق نهايي هم در آينده با چالشهايي همراه خواهد بود که قطعاً از سوي آمريکا ايجاد خواهد شد.
در واقع توافق هستهاي، ميتواند يک آزمون صداقت براي آمريکا باشد، تا جمهوري اسلامي ايران پس از تجربه اين همه بيصداقتي از سوي آمريکا، اندکي ديدگاهش نسبت به اين کشور و سياستهايي که تاکنون عليه جمهوري اسلامي ايران به کار برده است، تغيير کند. البته شايد.
اين روند، به رفتارهاي آمريکاييها بستگي دارد و اگر همچنان شاهد دشمنيهاي خصمانه آمريکا عليه ايران باشيم، مشارکت دو کشور براي حل مسائل منطقهاي غيرممکن خواهد شد.
مشکل اساسي و پايهاي منطقه غرب آسيا، خود آمريکاست. در صورتي که حاکمان آمريکا همچنان به اعمال سياستهاي خود در منطقه ادامه دهند، چگونه ميتوان با سرمنشاء مشکلات براي حل آنها گفتوگو داشت! کشوري که سرمنشاء فتنه و مشکلات به وجود آمده در منطقه و جهان است، اگر هم قصد تعامل و همکاري براي حل آن مشکلات را دارد، در واقع سعي دارد تا آن معضلات و مشکلات را افزايش دهد، به همين خاطر هدف او کشيدن پاي ايران به اين فرايندي است که خود تدارک ديده است.
بر کسي پوشيده نيست و شکي هم در آن وجود ندارد که بحرانهاي منطقهاي از سوريه گرفته تا عراق و يمن، ساخته و پرداخته فتنهگران آمريکايي صهيونيستي است که نتيجه آن، امنيت بيشتر براي رژيم صهيونيستي خواهد بود.
اختلافات ايران و آمريکا بر سر موضوعات و بحرانهاي منطقه، اساسي، ريشهاي و اعتقادي است. آنها اعتقادات خاص خود را در اسلام ستيزي، ايران هراسي و ضربه زدن به جهان اسلام و مسلمانان دنبال ميکنند و ما به عنوان جمهوري اسلامي ايران و کشوري انقلابي که چالشهاي جدي و ضربات مهلک و تأثيرگذار بر پيكر اهداف آمريکاييها وارد کرده، به مقابله با آنها ميپردازيم.
ابزار آنها جنگ، خونريزي و قتلعام انسانهاي بيگناه و مظلوم است که البته مسلمان بودن جرم آنهاست، چرا که نميخواهند، زير سلطه استکبار جهاني باشند و اينک انقلاب اسلامي براي آنها الگو و چراغ راه شده است و سلاح انقلاب اسلامي تفکر نابي است که از اسلام ناب محمدي(ص) سرچشمه گرفته و اعتقاد قلبي به وعده الهي دارد که حزبالله پيروز و غالب بر همه چيز در اين دنيا خواهد بود.
البته نميتوان چنين اتفاقي را مطلق ناممکن دانست، شرايط، زمان و مکان و احتمالات آينده، ميتواند تأثيرگذار باشد. اگر با چنين همکاري اي، مصالح و امنيت جهان اسلام تضمين شود و در صورت اذن رهبري به اين موضوع، ميتوان با درک شرايط و رعايت عزت ، حکمت و مصلحت، به گفتوگو پرداخت. مذاكره هم مرحلهاي از نبرد كفر و اسلام است، اما هيچگاه نبايد از خدعه و نيرنگ آمريکاييها غافل شد.
اما اکنون، سياست جمهوري اسلامي ايران، همکاري و مشارکت با دشمن اسلام بر سر بحرانهاي منطقهاي نيست، چرا که رهبر معظم انقلاب چنين نظري ندارند. ايشان نظر قاطع خود را در خطبههاي نماز عيد فطر امسال بيان کردند. حضرت آيتالله خامنهاي فرمودند; «با اين مذاکرات و با متني که تهيه شده، در هر صورت سياست ما در مقابل دولت مستکبر آمريکا هيچ تغييري نخواهد کرد و سياستهاي آمريکا در منطقه با سياستهاي جمهوري اسلامي ايران ۱۸۰ درجه اختلاف دارد.
اين موضع قاطع خطمشي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را در قبال حکومت آمريکا مشخص کرد. اگر ايران بر سر موضوع هستهاي که ساخته و پرداخته آمريکاييها و صهيونيستها بود، به مذاکره پرداخت، بخشي از مبارزه و نبردي است که ميان سرمنشاء فتنه و جنايت در دنيا، با نظام اسلامي که زمينهساز برقراري و استقرار دولت عشق و عدالت است، انجام شده است.
نتيجه مذاکرات هستهاي که تاکنون به يک جمعبندي از آن رسيده است،چه توافق بشود، چه نشود، تغييري در سياستها و آرمانهاي جمهوري اسلامي ايران ايجاد نخواهد کرد. حمايت از سوريه و مردم مظلوم آن ادامه خواهد داشت، حزبالله به عنوان نيروي جبهه مقاومت که سدي مقابل رژيم صهيونيستي است، از حمايت ايران بهره خواهد برد، حمايت از مردم مظلوم يمن که آماج حملات آلسعود هستند، دريغ نخواهد شد.
استواري، اقتدار و ماندگاري جمهوري اسلامي ايران به حمايت از مظلومان به ويژه مسلمانان چه سني و چه شيعه گره خورده است. اگر اين گره باز شود، دو طرف ضربه خواهند خورد و آنگاه آمريکا سرخوش از اين جدايي، به اعمال سياستهاي مستکبرانه و شيطاني خود خواهد پرداخت. آنهايي که چنين تفکري در سر دارند که ايران و آمريکا ميتوانند در کنار هم باشند و همکاريها را گسترش دهند، اشتباه راهبردي و تحليلي دارند. از اين خواب زمستاني بيرون بيايند و واقعيتهاي موجود صحنه بينالملل و دنيا را ببيند.