دامنه بحران در آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه رو به گسترش است. این یک واقعیت امروز صحنه پیشروی بینالمللی است که در صدر سوژههای رسانههای مطرح جهانی قرار دارد.
مهمترین محور دستنوشتههای تحلیلگران و کارشناسان آمریکایی، غربی و عربی را افزایش نارضایتی عمومی در این کشورها نسبت به گسترش موج ناامنیها، تیراندازیها و آدمکشیهای سریالی، وقوع جرایم مختلف و متعدد و همچنین بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی در این کشورها تشکیل میدهد.
این در حالی است که ایران اسلامی با بهرهمندی از الگوی بومی - ایرانی حکومت مردم بر مردم به عنوان یک منطقه استراتژیک با نقش میدانی و فرا میدانی در نقطه وسط این بحرانها قرار دارد اما ثبات رو به رشد، آرامش مثالزدنی و اقتدار مسحورکننده، « تهران» را فراروی نگاه افکارعمومی جهانی قرار داده و از دیگر سو، تئوریها و نظریههای برآمده از نزدیک به ۴۵۰۰ اندیشکده آمریکایی - اروپایی در مواجهه با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران را با چالش جدی مواجه کرده است.
به تازگی اسکات مودل، مشاور ارشد فرماندهی عملیاتهای ویژه آمریکا و افسر ارشد سیا در یک نشست تخصصی با اذعان به « نفوذ اطلاعاتی و امنیتی ایران در آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه» ،« حمایت بینالمللی از سیاستهای صلحطلبانه ایران» از ضرورت « تغییر در شیوه اجرای تاکتیکها» در مواجهه با ایران سخن گفته است.
اظهارات اخیر اسکات مودل را باید در راستای پیچیدهتر شدن لایههایی از «پروژه دلتا» یکی از مجموعه پروژههای مهار ایران اسلامی - هستهای تحلیل کرد.
پروژه دلتا مهمترین پروژه برآمده از اتاقهای فکر نزدیک به ۴۵۰۰ اندیشکده آمریکایی – اروپایی و حاصل تقلای به اصطلاح اندیشهورزان غربی و شرقی در طراحی روش برخورد با ایران اسلامی- هستهای بوده و تاکنون صدها میلیون دلار نیز هزینه در برداشته است.
شاید به جرات بتوان نوشت که پروژه دلتا از اولین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی علیه ایران اسلامی و در قالب سه سناریوی «مهار»، «نبرد رسانهای» و «نافرمانی مدنی» اجرایی شده و به مرور زمان دارای لایههای پیچیدهتری نیز شده است.
تحلیل چگونگی اجرا و ناکامی نظام سلطه در اجرای پروژه دلتا فرصت و مجال دیگری را طلب میکند اما به اجمال میتوان نوشت که ورود انقلاب اسلامی به دهه چهارم نشانی مستدل و متقن از شکست و فروپاشی کامل سناریوی اول یعنی «مهار» است. شکلگیری و گسترش امواج «بیداری اسلامی» گواه و مصداق بارزی از ناتوانی و درماندگی نظام سلطه در مهار صدور پیام و تئوری انقلاب اسلامی است. اما دو سناریوی دیگر همچنان در اشکال مختلف از سوی نظام سلطه در حال پیگیری است!
اظهارات مادل گواه این واقعیت است که نظام سلطه همچنان چشم به «نفوذ» و «تحرکات میدانی» دارد.
« تخریب وجهه سپاه و بسیج به انحای مختلف»، «بهرهبرداری از اختلافات درونی ایران»،« بهرهبرداری از تجمعات و اعتراضات کارگری، معلمان و زنان»،« توجه به خوشههای نارضایتی از هم گسیسته» مهمترین پیشنهادات اسکات مادل درباره نحوه مواجهه با ایران بوده که نکات قابل تاملی را فراروی سیاستپیشهگان و همچنین تصمیمسازان قوای سهگانه ایران اسلامی قرار میدهد.
پیشنهادات مادل نشان میدهد که نظام سلطه به ماههای آتی و تحولات سیاسی کشورمان چشم طمع دارد و باید هوشیارانه و مدبرانه صحنه را مدیریت کرد. در این باره گفتنی است؛
الف) اختلافات سلیقهای در کانونهای تصمیمسازی و تصمیمگیری نظام جمهوری اسلامی یکی از عوامل زایش فکری پیشران و مولد است. اما باید مراقب چشمان طماع نظام سلطه بود که با سؤاستفاده از اختلافات سلیقهای به تحریف و قلب آن به عنوان اختلافات درونی نظام اسلامی ایران و بزرگنمایی آن خواهد پرداخت. نکتهای که مادل بر آن تاکید و امید فراوان دارد!
راهکارهای متنوعی را میتوان در بیاثرگذاردن این بخش از تاکتیک نظام سلطه ارائه کرد اما اطلاعرسانی صحیح و موجه درباره چرایی و چگونگی به وجود آمدن مباحث اختلافی در بحث و بررسی پیرامون یک طرح و یک تصمیم و همچنین اعلام توافق کلیه تصمیمسازان با نتیجه نهایی برآمده از مجموعه مباحث مطروحه، سادهترین راه در ناکارآمدسازی این تاکتیک نظام سلطه است.
ب) گسترش دامنه رصد و اشراف اطلاعاتی نسبت به کانونهای تولید محتوای شبکههای اجتماعی نیز عامل مهمی در ناکامی نظام سلطه از تخریب ارکان مهم و تاثیرگذار نظام اسلامی ایران از جمله شورای نگهبان، قوه قضائیه و سپاه و بسیج است. تحرکات در شبکههای اجتماعی در قبل و حین و بعد از انتخابات ۹۶ افزایش قابل ملاحظهای خواهد داشت که باید با پایش لحظهای و مستمر این تحرکات مانع از فرصتسازی برای نظام سلطه شد. این مهم وقتی اهمیت مضاعف مییابد که بخوانیم و بدانیم که نزدیک به ۵۰ میلیون کاربر ایرانی روزانه در فضای شبکههای اجتماعی به رفت و آمد مشغولند!
ج) سروصداها و قیلوقالهای متن جامعه ایران از ماههای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران همواره مورد توجه نظام سلطه بوده و مادل باردیگر برآن تاکید موکد کرده است. بیتردید شکلگیری تجمعات اعم از صنفی و سیاسی امری مذموم نیست و بلکه به نوعی اوج دمکراسی را در حکومت مردم بر مردم به تصویر میکشد اما باید مراقب سؤاستفادههای احتمالی از آن نیز بود. این مراقبت دو سویه است از یکسو تجمعکنندگان باید مانع از شکلگیری انحرافات و فرصتطلبیها شوند و از دیگر سو مراکز مرتبط با این تجمعات باید نسبت به مدیریت اینگونه تجمعات فعالانهتر عمل کنند.
د) ایران اسلامی خود را برای برگزاری یکی دیگر از باشکوهترین و بیبدیلترین انتخابات جهان یعنی انتخابات ۹۶ آماده میکند. فضای جامعه به تدریج حال و هوای انتخاباتی به خود میگیرد و مردم برای انتخاب نمایندگان خود در تصمیمسازیهای شهر و روستا، مجلس شورای اسلامی و مهمتر از این دو انتخاب نماینده خود برای سپردن مسئولیت مدیریت اجرایی کشور آماده میشوند.
طبیعی است که در میدان تبلیغات و رقابتهای انتخاباتی شور و تحرک جریانهای سیاسی برای کسب آرای عمومی از یک سو و هیجانات و تحرکات هواداران آنان از دیگر سو را شاهد خواهیم بود اما باید سیاستپیشهگان با آرامشبخشی به هیجانات و احساسات حواشی رقابتهای انتخاباتی این شور و شوق افتخارآمیز میلی را با «شعور» و فهم وضعیت موجود و شرایط کنونی کشور و منطقه و جهان همراه سازند.
بیتردید استمرار مدیریت مدبرانه و هوشمندانه صحنه پیشروی باردیگر نظام سلطه را در بهرهگیری از پروژه دلتا و پروژههای مشابه دیگر ناکام میگذارد.
محمد کریمی