شانزدهمین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق ( منافقین) دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین «دهقانی» و مستشاران دادگاه «مرتضی تورک» و «امین ناصری» و«وزیری» نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) برگزار شد.
در ابتدای شروع دادگاه قاضی با تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه و تبریک روز خبرنگار، اظهار کرد: امروز ۲۳ مرداد ماه سال ۱۴۰۳ ادامه رسیدگی به کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهامات سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴ متهم آن انجام میشود.
امیر ملایی، وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جهت تشریح شکایت مطروحه و با تاکید بر عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست لایحهای تنظیم و تقدیم دادگاه شده است. در ادامه قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد تا لایحه تنظیمی وکیل شکات را ثبت کند. ملایی، وکیل شکات در ادامه با قرائت لایحه گفت: عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست متعدد بوده و توسط نماینده دادستان توضیحات کامل داده شده لذا درخواست دارم به اقدام تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ بپردازیم.
حادثهای که در آن نهایت سنگدلی و نهایت وطن فروشی گروهک منافقین در آن مشخص شده است؛ لذا درخواست دارم در ابتدای دادگاه مجروحی از حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ که در دادگاه حاضر است، در جایگاه قرار گیرد و توضیحات لازم را ارائه کند و به عنوان شاکی شکایت خود را ثبت کند.
در این جلسه سید محمد سجادی یکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی مجروح در انفجار دفتر جمهوری اسلامی در جایگاه قرار گرفت و گفت: در اثر انفجار کل سمت چپ بدنم آسیب دیده و از بین رفته است، دو مرتبه دیگر نیز ترور صورت گرفت که نافرجام بود. من همچنان به دلیل آسیبهای که دیدم در حال درمان هستم، از محضر دادگاه خواستار احقاق حق هستم، هم مادی و معنوی.
وکیل شکات بیان کرد: حادثه انفجار نه تنها منجر به آسیب آقای سجادی شد بلکه باعث شهادت ریاست دیوان عالی کشور وقت آیت الله بهشتی و ٧٢ تن دیگر نیز شد که نهایت دشمنی با ملت را نشان میدهد.
حجت الاسلام والمسلمین صداقت کارشناس فقهی با اشاره به کلام شیخ طوسی درباره بغی که شیعه و اهل سنت نیز به آن استناد میکنند، گفت: ۳ شرط برای محقق شدن عنوان فقهی بغی مطرح شده است؛ اول: بغات باید از استحکامات برخوردار باشند که دفع شر آنها به جز قتال ممکن نباشد؛ دوم: از محدوده امام مسلمین خارج باشند و گرد هم جمع شده باشند؛ سوم: شورش آنها بر مبنای تعبیر باطلی در عدم مشروعیت حکومت مستقر باشد و شمار آنها در حدی باشد که جز با تجهیز سپاه میسر نباشد. تک تک این شروط با سازمان مجاهدین خلق مطابقت دارد.
وی درباره باغیان، گفت: بحث اول در مورد باغیان فرد نیست بلکه بحث گروه است؛ بحث دیگر قیام در برابر اساس جمهوری اسلامی است نه مسائل جزئی و بحث دیگر موضوع قیام مسلحانه است.
صداقت ادامه داد: حکم قاضی در محاربه اختیار بین چهار امر است و در قانون مجازات اسلامی آمده است، اما در مورد بغی یک حکم داریم و آن هم اعدام است یعنی قاضی مخیر بین چند امر نیست.
وی افزود: وقتی که در اسلام صحبت از بغی و محاربه میشود، تعریفی که امروز در حقوق بین المللی کشورها آمده، با قانون ١۴٠٠ سال پیش بغی در اسلام مشابهت دارد، آنها اسم اش را قانون مبارزه با تروریسم گذاشته اند.
صداقت ادامه داد: در تعریف کنفرانس کشورهای اسلامی در مورد بغی آمده هر گونه عمل خشونت آمیز و یا تهدید کننده که علیرغم انگیزه آن به منظور طرح جنایی فردی یا گروهی که با هدف ایجاد رعب در بین مردم و به خطر انداختن جان و حیثیت و حقوق مردم شود یا به خطر انداختن منابع ملی و ثبات، تمامیت ارضی و سیاسی و حاکمیت کشورهای اسلامی انجام شود. بخش اول این تعریف با محاربه تطبیق دارد و بخش دوم آن که بحث ملی دارد با عنوان فقهی بغی مطابقت دارد.
وی افزود: کنوانسیون اروپا در خصوص تعریف تروریسم گفته است یک حمله جدی شامل اقدام علیه زندگی، سلامت جسمانی و آزادی اشخاص حفاظت شده از جمله دیپلماتها است و تهاجمی که با آدم ربایی، گروگانگیری و بازداشت غیرقانونی افراد همراه است. باز این تعریف با محاربه صدق میکند. کشوری در دنیا نداریم که تعریفی از تروریسم ارائه داده باشد که با عناوین فقهی ما مطابقت نداشته باشد. وقتی میگوئیم که فردی محارب و باغی است، تمام دنیا این موضوع را میگوید و حکم تمام دنیا نیز اشد مجازات است.
وی با بیان اینکه امام خمینی (ره) با این افراد با رأفت اسلامی برخورد کرد، گفت: در آن زمان هیئتهای سه نفر در هر استانی برای تعیین تکلیف این افراد تشکیل شد، علی القاعده طبق حکم فقه و قانون تمام این افراد باید اعدام میشدند.
صداقت ادامه داد: امام خمینی (ره) هیأتهای عفو تشکیل داد و نه هیئت مجازات، این هیئتها آمدند در زندانها و به هر بهانهای میخواستند بگویند این افراد توبه کردند.
ابراهیم خدابنده عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق گفت: ۲۳ سال عضو سازمان بودم و در بیست و چند کشور برای سازمان عملیات انجام دادم و از سال ۸۲ به کشور آمدم. یک نشست حقوقی در عراق برگزار شد که به نشست سه روزه معروف شد. در این نشست بحث انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شد. به یاد دارم مسعود رجوی در این جلسه گفت ما همه جا گفته ایم انفجار خشم خلق، کدام خلق این اتفاق انفجار مجاهد خلق بود.
خدابنده گفت: از مسعود رجوی شنیدم که انفجار دفتر از طریق عضو حزب صورت گرفته است. وی افزود: افرادی که عفو شده بودند دوباره به سازمان برگشتند و رجوی آنها را در نشستی آورد و جلوی همه گفت شما همه خیانت کردید و چرا بهانه دادید که شما را عفو کنند.
خدابنده گفت: تصمیم ترور آیت الله بهشتی توسط «تقی شهرام» گرفته شد. آیت الله بهشتی آینده جمهوری اسلامی بود و ما بین حال و آینده، آینده را انتخاب کردیم، فکر میکردند که اگر آیت الله بهشتی نباشد جمهوری اسلامی راحت تر از بین میرود.
وی گفت: طبق گفته مریم رجوی مجاهد خلق کسی است که اول اینکه تمایلات مسعود را بشناسد و دوم، به تمایلات مسعود عمل کند.
وی گفت: بازجوهای جمهوری اسلامی به من در زندان گفتند که ما به اطلاعات شما احتیاجی نداریم و سوالی نکردند و بلکه میگفتند که شما از ما سوال کنید. من هیچ شکنجهای در زندان نشدم. یک بار در زندان گفتم که شما یک زن باردار را اعدام کردید. مسئول زندان گفت اگر اثبات کنم که هیچ زن بارداری اعدام نشده است آیا از اعتقاد خودت دست میکشی که پاسخ منفی دادم. مسئولان زندان قصد آگاه کردن من را داشتند.
خدابنده افزود: کتابی در زندان به نام سخنرانی مسعود رجوی به مناسبت شبهای قدر که به من دادند که مطالعه کنم. مسعود رجوی در این سخنرانیها معیارهای رهبر را از نگاه حضرت علی گفته بود. وقتی این کتاب را خواندم دیدم مسعود رجوی کاملاً برعکس این حرفها عمل کرده بود. به عنوان مثال گفته بود رهبر تقصیرها را بر گردن میگیرد و پیروزی را به گروه، اما رجوی در عملیات فروغ جاویدان میگفت شما شکست خوردید.
وی ادامه داد: ما با انگیزههای زیادی جذب سازمان شدیم. در جلسهای احمد شاد بختی از اعضای سازمان به بعد از انقلاب به لندن آمد و سخنرانی کرد و گفت جمهوری اسلامی در آینده به سمت آمریکا میرود.
منیژه صفییاری جانباز ۶٧ درصد خانواده در جایگاه حاضر شد و گفت: طی بمب گذاری در ماشین من و مادرم قطع عضو شدیم و من از موهبت مادر شدن محروم شدم، در حالی که ما افراد عادی بودیم، من به عنوان شاکی به دنبال گرفتن حق ام خواستار دادخواهی هستم. من به مجاهد بودن این سازمان شک دارم.
وی ادامه داد: به غیر از این حادثه بمب گذاری در ماشین، در ١٧ سالگی نیز وقتی برای خرید به بازار رفته بودیم در اداره مخابرات آن زمان انفجاری صورت گرفت و موج انفجار به ما که در خیابان بودیم هم تأثیر گذاشت.
در ابتدای شروع دادگاه قاضی با تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه و تبریک روز خبرنگار، اظهار کرد: امروز ۲۳ مرداد ماه سال ۱۴۰۳ ادامه رسیدگی به کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهامات سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴ متهم آن انجام میشود.
امیر ملایی، وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جهت تشریح شکایت مطروحه و با تاکید بر عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست لایحهای تنظیم و تقدیم دادگاه شده است. در ادامه قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد تا لایحه تنظیمی وکیل شکات را ثبت کند. ملایی، وکیل شکات در ادامه با قرائت لایحه گفت: عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست متعدد بوده و توسط نماینده دادستان توضیحات کامل داده شده لذا درخواست دارم به اقدام تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ بپردازیم.
حادثهای که در آن نهایت سنگدلی و نهایت وطن فروشی گروهک منافقین در آن مشخص شده است؛ لذا درخواست دارم در ابتدای دادگاه مجروحی از حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ که در دادگاه حاضر است، در جایگاه قرار گیرد و توضیحات لازم را ارائه کند و به عنوان شاکی شکایت خود را ثبت کند.
در این جلسه سید محمد سجادی یکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی مجروح در انفجار دفتر جمهوری اسلامی در جایگاه قرار گرفت و گفت: در اثر انفجار کل سمت چپ بدنم آسیب دیده و از بین رفته است، دو مرتبه دیگر نیز ترور صورت گرفت که نافرجام بود. من همچنان به دلیل آسیبهای که دیدم در حال درمان هستم، از محضر دادگاه خواستار احقاق حق هستم، هم مادی و معنوی.
وکیل شکات بیان کرد: حادثه انفجار نه تنها منجر به آسیب آقای سجادی شد بلکه باعث شهادت ریاست دیوان عالی کشور وقت آیت الله بهشتی و ٧٢ تن دیگر نیز شد که نهایت دشمنی با ملت را نشان میدهد.
حجت الاسلام والمسلمین صداقت کارشناس فقهی با اشاره به کلام شیخ طوسی درباره بغی که شیعه و اهل سنت نیز به آن استناد میکنند، گفت: ۳ شرط برای محقق شدن عنوان فقهی بغی مطرح شده است؛ اول: بغات باید از استحکامات برخوردار باشند که دفع شر آنها به جز قتال ممکن نباشد؛ دوم: از محدوده امام مسلمین خارج باشند و گرد هم جمع شده باشند؛ سوم: شورش آنها بر مبنای تعبیر باطلی در عدم مشروعیت حکومت مستقر باشد و شمار آنها در حدی باشد که جز با تجهیز سپاه میسر نباشد. تک تک این شروط با سازمان مجاهدین خلق مطابقت دارد.
وی درباره باغیان، گفت: بحث اول در مورد باغیان فرد نیست بلکه بحث گروه است؛ بحث دیگر قیام در برابر اساس جمهوری اسلامی است نه مسائل جزئی و بحث دیگر موضوع قیام مسلحانه است.
صداقت ادامه داد: حکم قاضی در محاربه اختیار بین چهار امر است و در قانون مجازات اسلامی آمده است، اما در مورد بغی یک حکم داریم و آن هم اعدام است یعنی قاضی مخیر بین چند امر نیست.
وی افزود: وقتی که در اسلام صحبت از بغی و محاربه میشود، تعریفی که امروز در حقوق بین المللی کشورها آمده، با قانون ١۴٠٠ سال پیش بغی در اسلام مشابهت دارد، آنها اسم اش را قانون مبارزه با تروریسم گذاشته اند.
صداقت ادامه داد: در تعریف کنفرانس کشورهای اسلامی در مورد بغی آمده هر گونه عمل خشونت آمیز و یا تهدید کننده که علیرغم انگیزه آن به منظور طرح جنایی فردی یا گروهی که با هدف ایجاد رعب در بین مردم و به خطر انداختن جان و حیثیت و حقوق مردم شود یا به خطر انداختن منابع ملی و ثبات، تمامیت ارضی و سیاسی و حاکمیت کشورهای اسلامی انجام شود. بخش اول این تعریف با محاربه تطبیق دارد و بخش دوم آن که بحث ملی دارد با عنوان فقهی بغی مطابقت دارد.
وی افزود: کنوانسیون اروپا در خصوص تعریف تروریسم گفته است یک حمله جدی شامل اقدام علیه زندگی، سلامت جسمانی و آزادی اشخاص حفاظت شده از جمله دیپلماتها است و تهاجمی که با آدم ربایی، گروگانگیری و بازداشت غیرقانونی افراد همراه است. باز این تعریف با محاربه صدق میکند. کشوری در دنیا نداریم که تعریفی از تروریسم ارائه داده باشد که با عناوین فقهی ما مطابقت نداشته باشد. وقتی میگوئیم که فردی محارب و باغی است، تمام دنیا این موضوع را میگوید و حکم تمام دنیا نیز اشد مجازات است.
وی با بیان اینکه امام خمینی (ره) با این افراد با رأفت اسلامی برخورد کرد، گفت: در آن زمان هیئتهای سه نفر در هر استانی برای تعیین تکلیف این افراد تشکیل شد، علی القاعده طبق حکم فقه و قانون تمام این افراد باید اعدام میشدند.
صداقت ادامه داد: امام خمینی (ره) هیأتهای عفو تشکیل داد و نه هیئت مجازات، این هیئتها آمدند در زندانها و به هر بهانهای میخواستند بگویند این افراد توبه کردند.
ابراهیم خدابنده عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق گفت: ۲۳ سال عضو سازمان بودم و در بیست و چند کشور برای سازمان عملیات انجام دادم و از سال ۸۲ به کشور آمدم. یک نشست حقوقی در عراق برگزار شد که به نشست سه روزه معروف شد. در این نشست بحث انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شد. به یاد دارم مسعود رجوی در این جلسه گفت ما همه جا گفته ایم انفجار خشم خلق، کدام خلق این اتفاق انفجار مجاهد خلق بود.
خدابنده گفت: از مسعود رجوی شنیدم که انفجار دفتر از طریق عضو حزب صورت گرفته است. وی افزود: افرادی که عفو شده بودند دوباره به سازمان برگشتند و رجوی آنها را در نشستی آورد و جلوی همه گفت شما همه خیانت کردید و چرا بهانه دادید که شما را عفو کنند.
خدابنده گفت: تصمیم ترور آیت الله بهشتی توسط «تقی شهرام» گرفته شد. آیت الله بهشتی آینده جمهوری اسلامی بود و ما بین حال و آینده، آینده را انتخاب کردیم، فکر میکردند که اگر آیت الله بهشتی نباشد جمهوری اسلامی راحت تر از بین میرود.
وی گفت: طبق گفته مریم رجوی مجاهد خلق کسی است که اول اینکه تمایلات مسعود را بشناسد و دوم، به تمایلات مسعود عمل کند.
وی گفت: بازجوهای جمهوری اسلامی به من در زندان گفتند که ما به اطلاعات شما احتیاجی نداریم و سوالی نکردند و بلکه میگفتند که شما از ما سوال کنید. من هیچ شکنجهای در زندان نشدم. یک بار در زندان گفتم که شما یک زن باردار را اعدام کردید. مسئول زندان گفت اگر اثبات کنم که هیچ زن بارداری اعدام نشده است آیا از اعتقاد خودت دست میکشی که پاسخ منفی دادم. مسئولان زندان قصد آگاه کردن من را داشتند.
خدابنده افزود: کتابی در زندان به نام سخنرانی مسعود رجوی به مناسبت شبهای قدر که به من دادند که مطالعه کنم. مسعود رجوی در این سخنرانیها معیارهای رهبر را از نگاه حضرت علی گفته بود. وقتی این کتاب را خواندم دیدم مسعود رجوی کاملاً برعکس این حرفها عمل کرده بود. به عنوان مثال گفته بود رهبر تقصیرها را بر گردن میگیرد و پیروزی را به گروه، اما رجوی در عملیات فروغ جاویدان میگفت شما شکست خوردید.
وی ادامه داد: ما با انگیزههای زیادی جذب سازمان شدیم. در جلسهای احمد شاد بختی از اعضای سازمان به بعد از انقلاب به لندن آمد و سخنرانی کرد و گفت جمهوری اسلامی در آینده به سمت آمریکا میرود.
منیژه صفییاری جانباز ۶٧ درصد خانواده در جایگاه حاضر شد و گفت: طی بمب گذاری در ماشین من و مادرم قطع عضو شدیم و من از موهبت مادر شدن محروم شدم، در حالی که ما افراد عادی بودیم، من به عنوان شاکی به دنبال گرفتن حق ام خواستار دادخواهی هستم. من به مجاهد بودن این سازمان شک دارم.
وی ادامه داد: به غیر از این حادثه بمب گذاری در ماشین، در ١٧ سالگی نیز وقتی برای خرید به بازار رفته بودیم در اداره مخابرات آن زمان انفجاری صورت گرفت و موج انفجار به ما که در خیابان بودیم هم تأثیر گذاشت.