انتصاب کرمانپور این سوال را ایجاد میکند که آیا قرار است وزارت بهداشت محلی برای جاگیری عوامل مسئلهدار و زاویهدار با انقلاب در موقعیتها باشد و با وزارتخانهای حاشیهمدار مواجه خواهیم بود؟
به گزارش مهر، مجلس شورای اسلامی در روزهای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی روی سوابق برخی از وزرا بحثهای جدی داشت. موضوع هم این بود که قاعدتاً وزیر جمهوری اسلامی باید طبق فرمایشات رهبر انقلاب و حکم منطق، به انقلاب اسلامی ایمان راسخ داشته باشد. نکتهای که در سوابق برخی از وزرا از جمله وزیر پیشنهادی بهداشت محل سوال بود.
در همین زمینه همان زمان مالک شریعتی نماینده مردم تهران در مجلس گفته بود: «ما سیاسیترین و جناحیترین مواضع را از سوی ظفرقندی و حزبی که هدایت میکرد در ماجراهایی مانند کوی دانشگاه و فتنه ۸۸ شنیدیم و حتی سال گذشته وی بیانیه داد و از سران فتنه تمجید کرد در حالی که سران فتنه خط قرمز رهبر معظم انقلاب است. از سوی دیگر ظفرقندی اغتشاشات سال ۱۴۰۱ را جنبش پاک دانست.»
این نماینده مجلس میافزاید: «ظفرقندی در حالی امروز میخواهد از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد که همین چند ماه قبل سخنرانی کرد و گفت مجلس باید مشروعیت داشته باشد در حالی که انتخابات مجلس دوازدهم مهندسی شده و انتخابات در جمهوری اسلامی مفهوم خود را از دست داده است. با این حرف ظفرقندی یعنی هیچیک از ما مشروعیت سیاسی نداریم و با این شرایط کاش وی به مجلسی که سرتاپای آن را مشروع نمیداند، برای رأی اعتماد نمیآمد.»
برخی از مواضع خارج از ساختار ظفرقندی و حزب تحت مدیریتش در ذیل میآید ولی به دلیل اینکه موضوع گزارش بحث دیگریاست به اختصار به آن اشاره میشود.
گفتمان وفاق ملی و نوع تعامل شخص رئیس جمهور با مجلس شورای اسلامی اما باعث شد ظفرقندی هم با وجود همه این سوابق هرچند با تعداد رأی شکننده ۱۶۳ رأی ولی به هر صورت رأی اعتماد گرفت و وزیر شد. نمایندگان مجلس این تحلیل را داشتند که ثمره این اعتماد آن خواهد بود که وزیر بهداشت دیگر مشی سیاسی خود را کنار گذاشته و فقط وزیر بهداشت خواهد بود.
این خوش بینی تداوم داشت تا اینکه ظفرقندی دو روز پیش یکی از تندترین و ساختارشکنترین عناصر منتسب به حوزه بهداشت و درمان را سرپرست روابط عمومی و بین الملل این وزارتخانه کرد.
حسین کرمانپور را اهالی رسانه با توییتهای عموماً ضد امنیت ملی اش میشناسند تا یک فعال در زمینه بهداشت و درمان.
این اولین سمتی نیست که کرمانپور در آن فعال است و پیش از این او در کسوت مدیریت اورژانس بیمارستان سینا نیز در قالب خبرسازیهای غیرمعتبر و تحریک آمیز کنش رسانهای داشته است. در حقیقت کرمانپور مخصوصاً در سال ۱۴۰۱ مهمترین منبع تولید اخبار جعلی در حوزه بهداشت و درمان برای شعله ور تر کردن آتش فتنه بود.
برای مثال در حالی که در خلال اغتشاشات ۱۴۰۱ بیمارستانها و کادر درمان کشور به صورت عادی کار خود را ادامه میداد، کرمانپور در اظهار نظرات متعددی سعی میکرد القا کند که کادر درمان در اعتراض به آنچه سرکوب مردم عنوان میکرد اعتصاب کرده است. او ادعا کرد که داخل بیمارستان گاز اشک آور زده شده حال آنکه هیچ مستندی نداشت که این امر توسط حافظان امنیت صورت پذیرفته است. به همین دلیل هم همان موقع با وی قطع همکاری شد.
شلیک به اندام تناسلی نیز گزاره دیگری بود که توسط کرمانپور مطرح و در رسانههای معاند ضریب حداکثری یافت در صورتی که باز کرمانپور هیچ ادلهای برای مستند خود نداشت.
ورای همه این بحثها سوال اینکه آیا ساحت کادر درمان ورود به مسائل سیاسی و جناحی است یا درمان؟ یعنی یک پزشک در بحبوحه یک اغتشاش، جنگ و... وظیفه انتشار بیانیه سیاسی و تحریک کادر درمان برای اعتصاب دارد یا رسالتش این است که بدون ورود به علتها و معلولها با رعایت اصل بی طرفی به وظایف بهداشت و درمان بپردازد؟ آیا قرار است در سالهای آتی در بزنگاههای تاریخی باز مقامات وزارت بهداشت، این وزارتخانه را تبدیل به تریبونی برای تولید اخبار جعلی در راستای شعله ور کردن آتش کنند؟
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیأت دولت چهاردهم با تحسین نگاه کارشناسی به نکته ظریفی اشاره کرده و فرمودند: «گاهی اوقات، در مواردی، تهنشینهای ذهنیِ غلطِ یک کارشناس، با ادبیّات کارشناسی به میدان میآید، با لباس کارشناسی به میدان میآید، آنوقت مشکل درست میکند و آن نظرات غلط حاکم بر ذهن آن کارشناس را یا خصوصیّات اخلاقی او را به شما تحمیل میکند.»
در پس چنین انتصاباتی ممکن است وزیر بهداشت و یا هر مسئولی که چنین افرادی را در کار میگمارد، بهانه کارشناس بودن آنها را پیش بکشد حال آنکه پیش زمینههای اشتباه حاکم بر ذهن شخصیتهایی چون کرمانپور بی شک در مواقع حساس، در وهله اول سد راه رسالتهای اصلی وزارت بهداشت خواهد شد و در وهله دوم کل کشور را با مشکل مواجه خواهد کرد.
به گزارش مهر، مجلس شورای اسلامی در روزهای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی روی سوابق برخی از وزرا بحثهای جدی داشت. موضوع هم این بود که قاعدتاً وزیر جمهوری اسلامی باید طبق فرمایشات رهبر انقلاب و حکم منطق، به انقلاب اسلامی ایمان راسخ داشته باشد. نکتهای که در سوابق برخی از وزرا از جمله وزیر پیشنهادی بهداشت محل سوال بود.
در همین زمینه همان زمان مالک شریعتی نماینده مردم تهران در مجلس گفته بود: «ما سیاسیترین و جناحیترین مواضع را از سوی ظفرقندی و حزبی که هدایت میکرد در ماجراهایی مانند کوی دانشگاه و فتنه ۸۸ شنیدیم و حتی سال گذشته وی بیانیه داد و از سران فتنه تمجید کرد در حالی که سران فتنه خط قرمز رهبر معظم انقلاب است. از سوی دیگر ظفرقندی اغتشاشات سال ۱۴۰۱ را جنبش پاک دانست.»
این نماینده مجلس میافزاید: «ظفرقندی در حالی امروز میخواهد از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد که همین چند ماه قبل سخنرانی کرد و گفت مجلس باید مشروعیت داشته باشد در حالی که انتخابات مجلس دوازدهم مهندسی شده و انتخابات در جمهوری اسلامی مفهوم خود را از دست داده است. با این حرف ظفرقندی یعنی هیچیک از ما مشروعیت سیاسی نداریم و با این شرایط کاش وی به مجلسی که سرتاپای آن را مشروع نمیداند، برای رأی اعتماد نمیآمد.»
برخی از مواضع خارج از ساختار ظفرقندی و حزب تحت مدیریتش در ذیل میآید ولی به دلیل اینکه موضوع گزارش بحث دیگریاست به اختصار به آن اشاره میشود.
گفتمان وفاق ملی و نوع تعامل شخص رئیس جمهور با مجلس شورای اسلامی اما باعث شد ظفرقندی هم با وجود همه این سوابق هرچند با تعداد رأی شکننده ۱۶۳ رأی ولی به هر صورت رأی اعتماد گرفت و وزیر شد. نمایندگان مجلس این تحلیل را داشتند که ثمره این اعتماد آن خواهد بود که وزیر بهداشت دیگر مشی سیاسی خود را کنار گذاشته و فقط وزیر بهداشت خواهد بود.
این خوش بینی تداوم داشت تا اینکه ظفرقندی دو روز پیش یکی از تندترین و ساختارشکنترین عناصر منتسب به حوزه بهداشت و درمان را سرپرست روابط عمومی و بین الملل این وزارتخانه کرد.
حسین کرمانپور را اهالی رسانه با توییتهای عموماً ضد امنیت ملی اش میشناسند تا یک فعال در زمینه بهداشت و درمان.
این اولین سمتی نیست که کرمانپور در آن فعال است و پیش از این او در کسوت مدیریت اورژانس بیمارستان سینا نیز در قالب خبرسازیهای غیرمعتبر و تحریک آمیز کنش رسانهای داشته است. در حقیقت کرمانپور مخصوصاً در سال ۱۴۰۱ مهمترین منبع تولید اخبار جعلی در حوزه بهداشت و درمان برای شعله ور تر کردن آتش فتنه بود.
برای مثال در حالی که در خلال اغتشاشات ۱۴۰۱ بیمارستانها و کادر درمان کشور به صورت عادی کار خود را ادامه میداد، کرمانپور در اظهار نظرات متعددی سعی میکرد القا کند که کادر درمان در اعتراض به آنچه سرکوب مردم عنوان میکرد اعتصاب کرده است. او ادعا کرد که داخل بیمارستان گاز اشک آور زده شده حال آنکه هیچ مستندی نداشت که این امر توسط حافظان امنیت صورت پذیرفته است. به همین دلیل هم همان موقع با وی قطع همکاری شد.
شلیک به اندام تناسلی نیز گزاره دیگری بود که توسط کرمانپور مطرح و در رسانههای معاند ضریب حداکثری یافت در صورتی که باز کرمانپور هیچ ادلهای برای مستند خود نداشت.
ورای همه این بحثها سوال اینکه آیا ساحت کادر درمان ورود به مسائل سیاسی و جناحی است یا درمان؟ یعنی یک پزشک در بحبوحه یک اغتشاش، جنگ و... وظیفه انتشار بیانیه سیاسی و تحریک کادر درمان برای اعتصاب دارد یا رسالتش این است که بدون ورود به علتها و معلولها با رعایت اصل بی طرفی به وظایف بهداشت و درمان بپردازد؟ آیا قرار است در سالهای آتی در بزنگاههای تاریخی باز مقامات وزارت بهداشت، این وزارتخانه را تبدیل به تریبونی برای تولید اخبار جعلی در راستای شعله ور کردن آتش کنند؟
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیأت دولت چهاردهم با تحسین نگاه کارشناسی به نکته ظریفی اشاره کرده و فرمودند: «گاهی اوقات، در مواردی، تهنشینهای ذهنیِ غلطِ یک کارشناس، با ادبیّات کارشناسی به میدان میآید، با لباس کارشناسی به میدان میآید، آنوقت مشکل درست میکند و آن نظرات غلط حاکم بر ذهن آن کارشناس را یا خصوصیّات اخلاقی او را به شما تحمیل میکند.»
در پس چنین انتصاباتی ممکن است وزیر بهداشت و یا هر مسئولی که چنین افرادی را در کار میگمارد، بهانه کارشناس بودن آنها را پیش بکشد حال آنکه پیش زمینههای اشتباه حاکم بر ذهن شخصیتهایی چون کرمانپور بی شک در مواقع حساس، در وهله اول سد راه رسالتهای اصلی وزارت بهداشت خواهد شد و در وهله دوم کل کشور را با مشکل مواجه خواهد کرد.