مردم یمن در سال ۲۰۱۱ همزمان با آغاز بیداری اسلامی در تونس، لیبی، مصر، بحرین و... قیامی سراسری را برای دگرگونی در ساختار سیاسی حاکم بر کشورشان آغاز کردند و در نهایت به سرنگونی سه دهه حاکمیت علی عبدالله صالح منجر شد. بعد از این سرنگونی منصور هادی معاون وی با عنوان اداره امور کشور تا تشکیل دولت ملی، قدرت را در دست گرفت و ۲ سال در مسند قدرت بود. در سپتامبر ۲۰۱۴ مردم یمن فاز جدیدی از انقلابشان را با محوریت تحصنهای گسترده خیابانی آغاز کردند که رهبریت آن را انصارالله برعهده داشت.
شاید بتوان گفت مردم یمن تنها ملتی بودند که آسیبشناسی بیداری اسلامی را انجام داده و دوباره ابعاد جدید انقلابشان را آغاز کردند. حرکتی سراسری که نتیجه آن توافق تمام گروهها و جریانهای سیاسی برای تشکیل دولت ملی در قالب صلح و مشارکت بود بگونهای که از یکسو نمایندگانی از هر جریان در امر تصمیمگیری کلان کشور نقش داشته و از سوی دیگر تدوین قانون و مشارکت همگانی در دولت آینده مورد تایید همگان قرار گرفت.
این روند تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت تا اینکه منصور هادی در اقدامی مغایر با توافقات قانون اساسی جدید را که کشور را به ۶ منطقه تقسیم میکرد به پارلمان فرستاد اقدامی که موجب شد تا تمام جریانهای سیاسی و قبیلهای در برابر آن قرار گیرند. منصور هادی که از سوی آمریکا و سعودی برای بحرانسازی فضای کشور ماموریت داشت ابتدا استعفا داده و سپس به عدن گریخت و برخی از کشورهای عربی نظیر سعودی، قطر و امارات سفارت خود را به عدن منتقل کردند. منصور هادی که نتوانست در برابر مقاومت مردمی ایستادگی کند به عربستان گریخت تا زمینهساز فتنهای شود که بیش از دو سال و نیم است که یمن را گرفتار خود ساخته است.
ائتلاف آمریکایی- سعودی به بهانه حمایت از منصور هادی و مقابله با آنچه تروریسم نامیده لشگر کشی گستردهای را به یمن صورت داد. همزمان شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه عرب نیز با صدور بیانیههایی حمایت خود را از کشتار یمن اعلام کردند. شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامه ۲۲۱۶ را علیه ملت یمن صادر کرد که محور آن را توجیه کشتار مردم یمن و استمرار تجاوزات سعودی تشکیل میداد.
نکته قابل توجه آنکه پس از دو سال و نیم کشتار و جنایت روند تحولات نشان میدهد که عربستان نه تنها به اهداف خود دست نیافته بلکه چنان با بحران مواجه شده که اکنون به دنبال راهی برای فرار از یمن است. رویکرد به عراق و برخی تغییرات در رفتار سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران و نیز تحرکاتی که سعودی برای تبدیل خروجش از یمن به مطالبه جهانی صورت میدهد در این چارچوب قابل تعریف است. اخیرا مقامات انگلیس و فرانسه رسما خواستار پایان جنگ یمن شدهاند.
سعودی سعی دارد تا فرار خود از یمن را پنهان و چنان وانمود سازد که در چارچوب خواست جهانی برای صلح و امنیت از یمن خارج شده است حال آنکه تجاوز سعودی به یمن جز ویرانی و شیوع بیماری حاصلی به همراه نداشته است. با تمام این تفاسیر یک اصل آشکار است و آن اینکه مقاومت در برابر دشمن پیروز است چه مردم یمن باشد چه فلسطین.
نویسنده: قاسم غفوری