تنها با مبارزه است که میتوان حق خود را اثبات و دریافت کرد و تنها خوی انقلابیگری است که در برابر مستکبر مثمرثمر میشود، اعتماد و خوشبینی نسبت به کدخدا و عقبنشینی در برابر او چیزی جز از دست دادن منافع ملی برای کشور ما نخواهد داشت، پس در برابر امریکا بهعنوان کاملترین مصداق استکبار باید با زبان انقلابی و زبان مبارزه سخن گفت و نه زبان مذاکره و تعامل.
از همان روزهای نخستین که دولتمردان اعتدال با میلی وصفناپذیر در حال مذاکره با کدخدا برای پایهریزی برجام بودند و کلید رفع تمام مشکلات را بستن با غرب و امریکا و به سرانجام رساندن توافق قلمداد میکردند، تصور نمیکردند که چنین زود با چهره واقعی کدخدا روبهرو شده و برجام را نافرجام بیابند. با سخنرانی دیروز ترامپ آنچه دغدغه منتقدان دولت و همچنین مقام معظم رهبری بود بهخوبی آشکار شد و مهر تأیید دیگری بر غیرقابلاعتماد بودن امریکا زد.
مقام معظم رهبری در همان ایام مذاکره ضمن حمایت از دولتمردان بهصورت مکرر مسئله عدم اعتماد به غرب و بهخصوص امریکا را به مسئولین گوشزد کرده و با مشخص کردن خط قرمزهایی بر حراست از حقوق حقهی جمهوری اسلامی و مردم تأکید داشتند که البته این خواسته رهبری آنچنانکه باید و شاید از سوی دولتمردان اجابت نشد تا با ندید گرفتن این خطوط قرمز برجامی به ثمر بنشیند تا در ایام نزدیک به انتخابات برای دولت بیکارنامه حسن روحانی دستاوردسازی صورت گرفته باشد.
«بنده گفتم [که] مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضرری نمیکنیم. یک تجربهای در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ درزمینهی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، که آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنیسازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد.»
مبحث عدم اعتماد به غربِ در کلام حضرتِ آیتالله خامنهای در عرصه بینالملل، تنها به مسئله برجام و مذاکره محدود نمیشود و میتوان رد این نوع تفکر که نفی سلطهِ استکبار را سرلوحه قرار داده است در تمام بیانات ایشان مشاهده نمود و دنبال کرد.
ایشان تکیهبر تجربهی تاریخی را از علل اهمیت عدم اعتماد به امریکا دانسته و درستی در وفای به عهد را بهعنوان رمز تعامل سازنده معرفی میکنند که تابهحال از سوی دولتمردان آمریکایی به گواه تاریخ و تجربه رعایت نشده است.
آمریکایی که هیچگاه به دنبال منافع ملت و مردم ایران نبوده و میتوان لیستی از دخالتهای بیشمارشان نوشت، از کودتای ۲۸ مرداد و ملی شدن نفتی که به باد رفت و شاهی که با حمایت آمریکا توانست دولت مصدق را ساقط کند یا مقابله با انقلاب اسلامی و حمایت از شاه در ایام پیروزی انقلاب و جاسوسیهای پسازآن، دخالت نظامی ماجرای طبس، حمایت نظامی و اطلاعاتی از صدام در ۸ سال دفاعمقدس، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران، مداخله در آژانس و خارج کردن پرونده هستهای ایران از روال عادی و تصویب تحریمهای جدید در دوره بوش پسر یا تصویب تحریمهای فلجکننده علیه مردم ایران در دوره اوباما و نقض برجام و توافق که در اوباما آغاز شد و دوره ترامپ تشدید گردید، اینها مثالهایی اندک از عللی است که باید نسبت به غرب و امریکا خوشبین نبود و به علت همین تجربههای تاریخی است که رهبری بر عدم اعتماد به امریکا و غرب تأکید دارند.
البته باید اشاره کرد منظور ایشان از عدم اعتماد به غرب قطع رابطه نیست، بلکه ایشان به تعامل مشروط با غرب معتقدند: «تعامل با دنیا هیچ ایرادى ندارد، ما از اول هم اهل تعامل با دنیا بودیم، منتها در تعامل، طرف مقابل را باید شناخت.»
مقام معظم رهبری به شناختِ طرف مقابل براساس تجربه تاریخی تأکید دارند و این تجربه ثابت کرده که باید بهطرف غربی با دید بیاعتمادی نگریست و در تعامل با آنها احتیاطهای لازم را مدنظر قرارداد تا در صورت تعامل ضرری متوجه منافع جمهوری اسلامی و مردم ایران نشود. اگر خطوط قرمز نظام رعایت شود و منافع ملی مدنظر قرار گیرد تعاملی میتواند با غرب شکل بگیرد که تأمینکننده خواستهای ملت و نظام باشد «نمیگوییم از اینها [ظرفیتهای خارجی] استفاده نکنید، اما میگوییم اطمینان نکنید، اعتماد نکنید، چشم به آنجا ندوزید، چشم به داخل بدوزید.»
در پایان باید گفت مهمترین دلیل در عدم اعتماد به غرب خوی استکباری موجود در دول غربی است، در گفتمان انقلابی مدنظر مقام معظم رهبری ارتباط با دولتهایی که به دنبال اعمال زور و اعمال خوی استکباری خود هستند جایی ندارد، این نظام یک نظام انقلابی است و در یک نظام انقلابی مذاکره و اعتماد وقتی موضوعیت دارد که طرف مقابل به دنبال سلطهجویی نباشد، در گفتمان انقلابیِ تعامل با غرب عهدشکن جایی ندارد بلکه مقابله با اوست که موضوعیت پیدا میکند، اعتماد به امریکای مستکبر که مکرراً در طول تاریخ، شرارت و غیرقابلاعتماد بودن خود را به مردم ایران اثبات کرده محلی از اعراب ندارد.
تنها با مبارزه است که میتوان حق خود را اثبات و دریافت کرد و تنها خوی انقلابی گری است که در برابر مستکبر مثمر ثمر میشود، اعتماد و خوشبینی نسبت به کدخدا و عقبنشینی در برابر او چیزی جز از دست دادن منافع ملی برای کشور ما نخواهد داشت، پس در برابر امریکا بهعنوان کاملترین مصداق استکبار باید با زبان انقلابی و زبان مبارزه سخن گفت و نه زبان مذاکره و تعامل.
«مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچگاه تعطیلپذیر نیست و امروز امریکا کاملترین مصداق استکبار است، بارزه با استکبار جزء مبانی انقلاب و از کارهای اساسی است، اگر مبارزه با استکبار نباشد ما تابع قرآن نیستیم.»
مسعود امیری کلیائی - برهان