یمن در سال ۲۰۱۱ آغاز دورانی جدید را تجربه کرد که محور آن را قیام مردمی علیه سه دهه حاکمیت علی عبدالله صالح تشکیل میداد. این حرکت مردمی هر چند به سرنگونی حکومت وی منجر شد اما زمینه ساز به قدرت رسیدن معاون وی منصور هادی شد که تکرار دوران گذشته بویژه وابستگی این کشور به عربستان و آمریکا بود. در سال ۲۰۱۴ مردم یمن با تکیه بر تجربیات گذشته فاز جدید حرکت خود را آغاز کردند که با هدایت انصارالله توانستند توافقنامه صلح و مشارکت را اجرایی سازند. طراحیهای دشمنان استقلال یمن با محوریت تحرکات منصور هادی موجب شد تا این کشور با بحران داخلی مواجه شود که زمینهساز تجاوز گسترده ائتلاف آمریکایی-سعودی به یمن در فروردین ماه ۱۳۹۴ شد.
این ائتلاف با بهرهگیری از پیشرفتهترین جنگندهها و ادوات نظامی تهاجم به یمن را اجرا کردند که نتیجه آن کشتار صدهاهزار نفر، آوارگی میلیونها نفر و قحطی و گرسنگی برای دهها میلیون یمنی بوده است. جهانیان بارها اذعان کردهاند که این جنگ نسل کشی علیه بشریت بوده و ساکنان این کشور در آستانه مرگ تدریجی قرار دارند.
با تمام این تفاسیر ائتلاف سعودی نتوانسته است به اهداف خود برای سلطه بر یمن دست یابد که محور این ناکامی را ایستادگی مردم و اعتماد آنان به جریانهای سیاسی و ارتش تشکیل میدهد. آنچه در روند تحولات یمن قابل توجه است درگیریهای ایجاد شده میان ائتلافهای درونی یمنیها با محوریت انصارالله و علی عبدالله صالح است که فضایی تنشآلود را بر کشور حاکم کرده است. در کنار آنچه از دلایل و ریشههای این درگیریها مطرح میشود یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه حرکت تفرقه انگیز جریان صالح آیا میتواند دستاوردی برای آن به همراه داشته باشد و در نهایت آنکه چه کسانی از نزاع داخلی یمن سود میبرند؟ روند تحولات در یمن نشان میدهد که ساختار قدرت به نفع هیچ کدام از جریانها نخواهد بود و درگیری و نزاع صرفا به جنگی فرسایشی و نابودی بیشتر یمن منجر خواهد شد در حالی که از این نزاع صرفا یک طیف سود خواهد برد و آن ائتلاف سعودی است.
سعودی که با جنگ و کشتار نتوانسته به اهداف خود دست یابد سعی دارد از این درگاه وارد شده و یمن را به زانو زدن در برابر زیادهخواهیهای خود وادار سازد. نکته مهم آنکه این درگیری یک نتیجه مهم برای سعودی دارد و آن اینکه با ادعای داخلی بودن جنگ یمن پرونده سیاه خود در کشتار مردم این سرزمین را پنهان و از محاکمه جهانی خواهد گریخت. در شرایطی که افکار عمومی جهان و نهادهای حقوق بشری معطوف به جنایات سعودی شدهاند گرفتار شدن در نزاعداخلی صرفا به سود سعودی خواهد بود و دو سال و ۹ ماه ایستادگی یمنیها را نابود خواهد کرد.
نکته مهم دیگر آنکه علی عبدالله صالح که با دل بستگی به وعدههای سعودی و امارات برای رسیدن خود یا فرزندانش به قدرت به نزاع مذکور روی آورده دچار اشتباه محاسباتی سنگینی خواهد شد چراکه ملت یمن که منصور هادی را به خاطر وابستگی نخواسته و زمانی نیز عبدالله صالح را به خاطر همین امر سرنگون ساخته و نزدیک به سه سال با سعودی جنگیده قطعا پذیرنده حاکمیت وابستگان به سعودی نخواهد بود و سرنگونی آن را رقم خواهد زد. مردم یمن نشاندهندهاند که پذیرنده هیچ متجاوز و همراه متجاوزی نخواهند بود.
نویسنده: علی تتماج