دونالد ترامپ به یک سال ریاست جمهوریاش بر آمریکا نزدیک میشود در حالی که کارنامه وی شاید در حوزه اقتصاد آمریکا دستاوردهایی را ثبت کرده اما در عرصه سیاست داخلی و خارجی چندان دستاوردی نداشته است. در داخل آمریکا جریانهای سیاسی علیه او اقدام میکنند چنانکه او نتوانسته در کنگره طرحی را به تصویب رساند. در عرصه سیاست خارجی نیز ترامپ به رغم هوچیگریهای بسیار و سفرهای دورهای نتوانسته طرح احیای جایگاه آمریکا را محقق سازد و حتی متحدان آمریکا نیز با نگاه بیاعتمادی به این کشور مینگرند. شاید بتوان گفت که دستاورد مقاومت در پایان دادن به حاکمیت داعش بزرگترین شکست وی در این یک سال باشد.
در میان رفتارهای ترامپ یک نکته قابل توجه است و آن اصرارهای وی مبنی بر خروج از پیمانهایی است که آمریکا زمانی عضو آنها بوده است. اعلام خروج از اجلاس پاریس یا همان حمایت از آب و هوای جهان، ادعای لغو توافقاتی همچون نفتا با آمریکای شمالی و مرکزی، توافق آمریکا و اروپا و آمریکا و اقیانوس آرام، خروج از یونسکو و در نهایت اعلام خروج از بیانیه جهانی سازمان ملل درباره پناهجویان و مهاجرین را میتوان در کارنامه وی مشاهده کرد. حال این سوال مطرح است که چرا ترامپ این اقدامات را صورت میدهد و چه اهدافی را از آن دنبال میکند؟
برخی از این اقدامات برگرفته از شعارهای انتخاباتی وی است چنانکه او ادعای هزینه کرد درآمدهای آمریکا در داخل را مطرح کرده که نتیجه آن لغو توافقات تجاری با کشورهای دیگر است. در همین حال وی قوانین مهاجرتی خاصی را وضع کرده که بیانیه سازمان ملل در باب مهاجرین بر خلاف آن است لذا برای آنکه نشان دهد که پایبند به شعارهای انتخاباتی است این اقدامات را صورت میدهد. در کنار این مسائل یک نکته مهم در سخنان ترامپ مطرح است و آن اینکه تاکید دارد این توافقات مغایر با ارزشها و منافع آمریکاست. این جمله در وهله نخست برگرفته از این اصل است که آمریکایی که ادعا دارد همه کشورها باید وارد جامعه جهانی شوند خود پذیرنده این ادعا نیست و اصل منافع و ارزشهای خود را همواره لحاظ می کند.
لذا این رفتار نشان میدهد که عضویت در نهادهای جهانی یک امر الزامی نیست بلکه براساس منافع و امنیت ملی باید این رویکردها صورت گیرد. نکته دیگر در باب خروج آمریکا آنکه روند تحولات نشان میدهد که ساختار حاکم بر مجامع منطقهای و جهانی دیگر پذیرنده یکجانبهگرایی آمریکا نیست و عملا در حال حاشیه شدن در این نشستها است. آمریکا با خروج از این نهادها سعی دارد تا همچنان چهره مقتدر از خود نشان دهد.
نکته دیگر آنکه حضور در سازمانها و نهادهای جهانی هزینههای مالی بسیاری بر آمریکا تحمیل کرده در حالی که عملا توان تامین آنها برای آمریکا دیگر وجود ندارد. واشنگتن با خروج از این ساختارها به دنبال کاهش هزینهها و صرف هزینهها در عرصه داخلی است این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که آمریکا رسما اعلام میکند که اعضای ناتو باید هزینههای امنیت خود را بپردازند و آمریکا دیگر تامین کننده هزینههای آنها نخواهد بود.
نویسنده: فرامرز اصغری