وقتی کتاب دو جلدی و خوش چاپی را با عنوان «ریشههای رشد شاخههای شکوفایی» و عدد بزرگ ۱۲۷ بر وسط صفحه و عنوان ریز «نکوداشت صدو بیست و هفتمین سال تاسیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران» در پایین صفحه را دیدم، بی اختیار توجهم را جلب کرد. چرا که من از طرفی حدود ۴ سال به عنوان «مدیرکل روابط عمومی» در اتاق ایران به خدمت اشتغال داشتم و از طرف دیگر به عنوان یک روزنامه نگار با بیش از چهل سال سابقه و یک پژوهشگر با چند جلد تالیف، طبعا علاقمند بودم که در چنین زمانی به چنین کتابی توجه کنم.
قبلا البته مجموعه مقالاتی را در دو جلد با همین نام دیده بودم که در سال ۱۳۸۹ چاپ شده بود و بیشتر از آن نیز کتاب «از مجلس وکلای تجار تا اتاق ایران» را مطالعه نموده بودم. اما اینک این کتاب برایم جالب توجه بود که مطالعه کنم، شاید نامی و اثری از آن چهار سال تلاش بی وقفه ام بیابم، غافل از اینکه نه فقط نامی از من نیست...
بلکه با مطالعه کتاب دریافتم که متاسفانه، با بی انصافی کامل به تاریخ معاصر ایران و به ویژه تاریخ «اتاق بازرگانی، صنایع معادن و کشاورزی ایران» نام ارجمند یکی از پرسابقه ترین، موجه ترین و تاثیرگذارترین روسای اتاق نیز کلا حذف شده است.
اعجاب من آنجا بیشتر شد که دیدم بسیار آگاهانه و تعمدا، تحت نفوذ افکار جناحی ومغرضانهای باورنکردنی، همچون دوران ساسانیان که همه آثار دوران هخامنشی از بین رفته است، تلاش آگاهانه و عمدا به کار برده شده است که نامی از مهندس سیدعلینقی خاموشی، مردی که بیست و هفت سال عهده دار مسئولیت اتاق بازرگانی ایران بوده و از دوران حضرت امام خمینی(ره) به عنوان فرد مورد وثوق ایشان تا سال ۱۳۸۶ سکاندار اتاق بوده است نیز برده نشود!!
عجبا... براستی تعجب آور است که کسی خود بگوید: «هر ملتی که از تاریخ خود آگاهی داشته باشد آینده را تسخیر خواهد کرد»... در کتابی که با مقدمه او، زیر نظر او و با مسئولیت او چاپ و منتشر میشود، چنین عمدا و آگاهانه به تاریخ معاصر ایران بی اعتنایی شود!
البته از خانم دکتر سهیلا ترابی فارسانی به عنوان پدیدآورنده کتاب به ویژه و سرکار خانم دکتر منصوره اتحادیه، که خود از پژوهشگران بنام در عرصه تاریخ ایران هستند نیز کاملا جای گلایه و تعجب دارد که چرا آنان، چنین کار ناقصی را به عرصه پژوهش امروز تاریخ ایران عرضه نموده اند، بانویی که مجموعه اسناد زندگی عبدالحسین میرزا فرمانفرما را به پژوهشگران عرضه کرده است چرا بر چنین پژوهش صحه نهاده است.
ما میدانیم که در مرداد ماه ۱۲۶۳ یعنی بیست و دو سال قبل از صدور فرمان معروف تاسیس عدالتخانه یا به اصطلاح «فرمان مشروطیت» پادشاه ایران با تشکیل «مجلس وکلای تجار» موافقت و حکم مربوطه را به نام امین الضرب صادر نموده است.. و از آن پس طی این یکصد و بیست هفت سال (تا سال ۱۳۹۰) به تدریج اتاق بازرگانی ایران، روند تکاملیاش را ادامه داده است.
انجمن اقتصاد دانان ایران، در دورههای پهلوی اول و دوم، نقش تعیین کننده اش را در این میان بازی کرد... تا آنکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی در سا ل۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
در دوران نهضت اسلامی بازار نقش غیرقابل انکاری را در روند موفقیت انقلاب حمایت مالی از آن را به عهده داشت و کارآفرینان، کارخانه داران و تجار مومن وانقلابی، گام به گام انقلاب را به رهبری حضرت امام خمینی(ره) پیش میبردند.
در سال ۱۳۵۷ موضوع «اعتصابهای کارگری و کارمندی» به عنوان حربهای علیه اقتصاد رژیم ستمشاهی به کار گرفته شد و کمیتهای متشکل از بازاریان وجیه المله و تحصیلکرده و خوشنام، بر این برنامه نظارت داشت. پس از پیروزی انقلاب، وابستگان رژیم پیشین، سنگر اتاق بازرگانی را رها نمیکردند... تا آنکه به حکم مستقیم امام خمینی(ره) برخی از افراد مورد اعتماد ایشان سکان دار اتاق شدند، وابستگان پیشین را بیرون راندند و کم کم، اتاق بازرگانی به عنوان «وحدت بخشی امور بازرگانی بخش خصوصی» و رایزنی و همفکری با دولتهای انقلاب و همچنین «رابط تجاری ایران و دیگر کشورها» به جایگاه ارزشمندی دست یافت.
جالب است بدانیم که آقای دکتر نهاوندیان، در جایگاه رئیس اتاق ایران، در زمان تهیه کتاب مزبور، طی گفت وگویی که با آقای «ططری» داشتند چنین میگوید که: بعد از انقلاب با فضای فکری که در حوزه اقتصاد پیدا شد و همراه با سوء ظن نسبت به رژیم سابق بود، نسبت به نهادهای رژیم گذشته هم با یک بدبینی نظر میشد، بخصوص با توجه به اینکه بسیاری از امکانات اقتصادی در رژیم گذشته در اختیار وابستگان به دربار و وابستگان به حاکمیت بود. اصولا یک نگاه منفی نسبت به سرمایه داری وابسته، شکل گرفته بود که البته نقش غالب روشنفکران چپ گرا در محافل روشنفکری ایران بی تاثیر نبود. به این سبب همچنانکه در سیاستگذاریهای اقتصادی انقلاب میبینیم که البته با شرایط و اقتضائات جنگی هم این نظر تایید میشد نگاه نه چندان مثبتی نسبت به بخش خصوصی وجود داشت، به همین جهت اتاق زمینه مبسوط امیدی نداشت در اثرگذاری روی تصمیم گیریهای اقتصادی و در مواضع مختلفی با یک نگاه منفی نسبت به نظرات اتاق برخورد میشد اگرچه بلافاصله بعد از انقلاب با حکمی که از سوی مرحوم امام صادر شد، اصل اتاق حفظ شد و عدهای از افراد مورد وثوق عهده دار اداره اتاق شدند.
نگارنده با تشکر از ایشان، در باب جملات آخرشان میپرسد: «این افراد مورد وثوق امام چه کسانی بودند؟».. آیا جناب آقای سیدعلی نقی سیدخاموشی در راس آنها نبود؟!
من با حوصله کامل، ۱۵۰ صفحه آغاز جلد اول کتاب «ریشههای رشد شاخههای شکوفایی» را بررسی نمودم و دریغا که از یکی از باغبانان ارجمند این بوستان، حتی نامی هم برده نشده است!!
درست مانند آن که یک پژوهشگر به یک وزارتخانه وارد شده و نام مدیران کل و مدیران و کارمندان سرشناس را بنویسد اما از «وزیر» نامی نبرد!!
اگر در انتخابات سال ۱۳۸۶، با توجه به شرایط موجود به دنبال حرکتی در اتاق تهران که از سالها پیش شروع شده بود، گروهی جدید روی کار آمده و مسئولیتها را به دست گرفته اند، آیا آنها که صدها عکس و تصویر در کنار مهندس خاموشی به عنوان نایب رئیس اتاق ایران و رئیس اتاق تهران داشتهاند نباید به عنوان حق شناسی و انصاف در تاریخ نگاری از بیست و هفت سال حضور فعال مستمر و مثمر ایشان نامی ببرند؟!!
کافی است نگاهی به ماهنامه اتاق بازرگانی ایران بیفکنند و ببینند که: صاحب امتیاز اتاق بازرگانی ایران و مدیر مسئول مهندس سیدعلینقی خاموشی است!!
یک ناظر بی طرف و آگاه دلش میسوزد که دهها مسافرت مهندس خاموشی را که به کشورهای جهان اعم از اسلامی و غیراسلامی داشته است و خلاصه اخبارشان در همین ماهنامه چاپ شده ببیند ولی نامی از ایشان در گزارش رسمی سال ۱۳۸۹ (چاپ شده در سال ۱۳۹۰) نبیند.
نگارنده بطور اتفاقی، ماهنامههای سال ۱۳۸۴ را که در یک مجلد گردآمده است ورق میزند و میبیند که شماره فروردین ماه همان سال سفر هیات تجاری اتاق بازرگانی به الجزایر در صفحه ۱۶ درج گردیده و ریاست هیات به عهده مهندس خاموشی بوده است که تصویر آن نیز در ماهنامه درج گردیده و موجود است.
در صفحه ۵۳ همان شماره دیدار رئیس اتاق بازرگانی بین المللی، «ICC» آقای یانگ سونگ پارک با جناب مهندس خاموشی درج است (با تصویر)
در صفحه ۵۵ همان شماره، وابسته بین المللی وزارت اقتصاد و دارایی لوکزامبورگ در کنار ایشان است.
در شماره اردیبهشت صفحات ۲۴ و ۲۵ مصاحبه جناب مهندس خاموشی درباره «منابع مالی اتاق بازرگانی» درج است که ایشان توضیح کافی در مورد آن داده اند.
در صفحه ۶۵ همان شماره عکس و تفصیل کافی در مورد دیدارهای شریعتمداری به عنوان وزیر بازرگانی با جناب خاموشی است که وزیر بازرگانی وقت میگویند: «همکاری هشت ساله وزارت بازرگانی بااتاق ایران بسیار مثمر ثمر بوده است»
در شماره خرداد، در صفحه ۲۶ مصاحبه اختصاصی ایشان با روزنامه همشهری درج است و در صفحه ۳۰ همین شماره «اجلاس شورای مرکزی ایران وترکیه» با تصویر و توضیح مندرج گردیده است.
در شماره تیرماه در صفحه ۲۰ و ۲۱ شرح توافقنامه همکاری اتاق ایران با بنیاد شهید درج شده که اتفاقا در تصویر مربوطه شخص اینجانب نیز افتخار حضور دارم...
نگارنده، انصافا نیازی نمیبیند که بیش از این به ذکر نمونهها بپردازد بلکه هر محققی را به دیدن و مطالعه نشریات مهم ایران اعم از کیهان، اطلاعات، همشهری و روزنامههای اقتصادی دعوت میکند تا دریابد که نام نبردن از جناب مهندس خاموشی، عملا همانند «پوشاندن چهره خورشید» است...
دریغا که در عصر اطلاعات، IT و ثبت دقایق تاریخی، چگونه برخی از مسئولان به خود اجازه میدهند که حقیقتی به این مهمی، واضحی و درخشندگی را نادیده بگیرند.
اگر فرصتی بیشتر دست دهد، نگارنده با مراجعه به مدارک موجود، رئوس خدمات ایشان و پروژههای انجام شده در زمان تصدی ایشان بر اتاق بازرگانی ایران را یکایک برمیشمرد تا در یک نوشته منسجم، از این قلم باقی بماند.
ناگفته نماند که همین نشریه منظم و مهم ماهانه نیز در سالهای اخیر تعطیل شده و دیگر منتشر نمیشود و ظاهرا مسئولان محترم به داشتن سایت اتاق در فضای مجازی استفاده کرده اند... گویی نمیدانند که متاسفانه ظرفیت سایت محدود است و مطالب مندرج در این نیز پس از مدتی کوتاه از بین خواهد رفت.
در پایان ... نظر مسئولان را به «رفع نقص واضح» کتاب ۱۲۷ جلب میکنم!! گویا دست تقدیر هم ناخودآگاهانه طراح را واداشته تا بر روی جلد، «بیست وهفت» را جدا بنویسد و ثابت کند که بیست و هفت سال از تاریخ اتاق ایران، در گزارش رسمی آقایان از قلم افتاده است!!
دریغا... که آیندگان و دانایان امروز دراین زمینه چه قضاوتی خواهند نمود و «تقوای سیاسی علمی» مسئولان را چگونه ارزیابی خواهند کرد.
نویسنده: پرویز عطایی - مدیر کل اسبق روابط عمومی اتاق بازرگانی