بعد از پذیرش پرحاشیه استعفای محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران نه تنها شورای شهر بابت انتخاب چنین شهرداری به افکار عمومی پاسخ نداد بلکه سعی کرد این استعفا را سیاسی کند و آنقدر این سیاسیکاری بالا گرفت که حتی از سوی اصلاحطلبانی چون عطریانفر هشدارهایی به شورای شهر داده شد تا تجربه تلخ دوره اول را تکرار نکنند.
اما انگار اعضای شورای شهر از جوی که برای عدم پاسخگویی درباره انتخاب شهردار ایجاد کرده بودند خوششان آمده و تلاش دارند آن را ادامه دهند چراکه آنها در نخستین اظهارنظرها برای انتخاب شهردار جدید صحبت از انتخاب شهردار زن کردند.
اینکه شهردار آتی زن باشد اشکالی ایجاد نمیکند اما اینکه اعضای شورای شهر به جای صحبت درباره کارایی شهردار جدید و توانایی او در مدیریت کشور روی جنسیت شهردار در حال مذاکره هستند محل اشکالی است که نشان از نادیده گرفتن توانایی فرد میدهد.
اعضای شورای شهر اکنون باید روی توانایی افراد تمرکز کرده و اینطور بررسی کنند که چه کسانی توانایی اداره شهر را دارند و در بحرانهایی نظیر آنچه در دوره نجفی پیش آمد، میدان را خالی نمیکنند، اعضای شورای شهر باید بدانند که در صورت انتخاب شهردار ناتوان در اداره کشور و برگزیدن فردی که مانند نجفی در زلزله و برف پایتخت نتواند عملکرد مناسب را داشته باشد، خودشان به عنوان متهم نخست برای برگزیدن فردی نامناسب باید پاسخگوی افکار عمومی باشند.
پاسخگویی به افکار عمومی و دقت نظر در انتخاب فردی شایسته نکتهای است که اگر اعضای شورای شهر از آن غفلت کرده و بخواهند با ایجاد شور و هیجان درباره جنسیت شهردار تمرکز کنند، هشدار عطریانفر عملی شده و این شورا نیز فضاحتی بس خطرناکتر و بدتر از دوره نخست شورای شهر تهران را رقم میزند.
آنچه در این میان از هر نکتهای قابل اهمیتتر و قابل بررسی است انتخاب شهرداری شایسته و کاراست که بتواند تبعات این مسئولیت سنگین را بپذیرد.
این شهردار کارا، شایسته و مسئولیتپذیر میتواند بر حسب مورد زن، مرد، اصلاحطلب، اصولگرا باشد و در انتخاب او این قید ارزش زیادی نمیتواند داشته باشد. اگر شورای شهر تهران دغدغه کار برای مردم را دارد باید همین نظریه را مدنظر قرار داده و بدون نگاه سیاسی و حزبی، نگاه جناحی و جنسیتی فردی را برگزیند که بتواند در پایان دورهاش از عملکرد او دفاع کرده و خود را در موفقیتهای شهردار سهیم کند نه اینکه دنبال مقصری برای ناکامی احتمالی شهردار گشته و با بردن افکار عمومی به حاشیه تلاش کند که نقش خود را در ایجاد ناکامی کمرنگ کرده و افکار عمومی را به انحراف بکشاند.
نویسنده: محسن رجبی