بیداری اسلامی در اواخر سال ۲۰۱۰با جرقهای کوچک در تونس شکل گرفت که به سرعت مصر، یمن و دیگر کشورهای منطقه را در برگرفت و تهدید کرد. در این تحولات عمیق که دیدگاههای منطقهای و بین المللی دخیل بودند، دو دیدگاه منطقهای و دو دیدگاه بینالمللی بیش از همه نمود داشت. در دیدگاه منطقه ای ایران به عنوان جریان ساز اندیشه بیداری اسلامی از سرنگونی حکومتهای آمریکا محور حمایت میکرد زیرا معتقد بود که با خروج قدرت از دست دیکتاتورها و برگزاری انتخابات، در هر صورت مردم منطقه پیروز خواهند شد. زیرا از یک سو مردم سیاستهایی را انتخاب خواهند کرد که منافع ملی آنها را تامین کرده و آمریکا را در تنگنا قرار می دهند و از سوی دیگر تمایلات مردم سالارنه در دیگر کشورهای منطقه نیز نفوذ می کند.
در مقابل سعودیها که همواره از انتخابات و روشهای مردم سالارانه وحشت دارند، و نگران این هستند که مبادا پای انتخابات به عربستان نیز باز شود از ابتدا با بیداری اسلامی مخالفت کرده و دیکتاتورهای سرنگون شده را به ریاض دعوت می کردند تا در شرایط مناسب آنها را بر کرسی قدرت بازگردانند. البته در این میان رقابت دیگری بین برخی از کشورهای منطقه نیز وجود داشته که با گرایشات فکری یا منافع ملی و سرزمینی خود وارد عمل شدهاند که به پیچیدهتر شدن مسئله منجر شده است.
از جمله ورود ترکیه و قطر که هم از نگاه اخوانی مطرح بوده و هم منافع و تقابلهای ملی و سرزمینی را در بر میگیرد. به عنوان مثال ترکیه برای حفظ سرزمین و قومهای حاضر در خاک خود وارد این تحولات شده که البته نگاه رهبری جریان خود را نیز به همراه دارد که با پشتوانه اندیشه اخوانی به ماجرا می نگرد. قطر نیز با همین مبنای فکری و همچنین تقابل سرزمینی و سیاسی با سعودیها، به مسئله نگاه می کند به این دلیل که سعودی همواره نسبت به همسایگان کوچک تر شبه جزیره چشم داشته و خواهان انضمام آن به خاک عربستان بوده اند. قطر برای خروج از این بحران، سیاستی را انتخاب کرده است که دیدگاههای ضد سعودی در آن نمایان است و همین مسئله ترکیه و قطر را به هم نزدیک کرده است.
اما در نگاه بینالمللی نسبت به بیداری اسلامی، آمریکا به همراه متحدان خود، در پی آن بودهاند که مسیر انقلابات را از افول دیکتاتورهای متحد غرب، تغییر داده و به سمت دولتهای پیش ببرند که حامی مقاومت و علیه رژیم صهیونیستی بودهاند. بزرگ ترین عاملی که تبدیل به بحران عمیق در سوریه شد. اما روسیه و حتی در نگاهی چین به ثبات منطقه بدون حضور داعش و تروریستهای بینالمللی علاقه مند بودند که تا منافع اقتصادی و امنیتی آنها تامین شود. این تقابل دو اتحاد و ائتلاف را ایجاد کرد که در یک طرف ایران، روسیه و ترکیه نمود داشت و در طرف دیگر آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی. به همین منظور هر اندازه که آمریکا به دنبال آشوبسازی و داعش پروری در سوریه و منطقه بوده، اتحاد بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی علیه ایران و محور مقاومت بیشتر شده است. اتحادی که افکار عمومی مسلمانان را علیه سعودیها برخواهد انگیخت.
نویسنده: علی تتماج