حاصل سپری شدن نزدیک شش سال از پوشیدن ردای سیاست خارجی کشور، محک تجربه تازهای بود که نشان داد وزیر اهل تعامل، کمترین بهرهای از گذشته خود در امور خارجه به همراه نداشته بلکه تمام اوقات سپری شده را نیز همچون امروز به ابزار فرار به جلو واگذار کردهاند تا فرصتها برای شناخت بهتر افرادی دیگر سوخته شود!
امروز هم زمان آن فرارسیده تا سلاح ناز کردن را برای ادامه راه از غلاف سیاست خارج نمایند و از رو ببندند تا اگر مؤثر واقع شد امتیازات و مطالبات تازه مطرح شود که بتوان به حساب ارزشها به منظور احراز صلاحیت در کاندیداتوری ریاست جمهوری دوره سیزدهم گذاشت و اگر با کنارهگیری موافقت شد نیز همین سود را اما براساس شهید جاوید کسب کنند! تا اینگونه بتوان به محبوبیت مضاعف دست یافته و بازهم آرایی از عواطف جامعه کسب نمود.
این به نوعی همان بازی پشت پرده پولیتیسم است که روی صحنه میآید تا توسط افکار عمومی نظرسنجی و تطهیر گردد و آنگاه به پشت ویترین برود تا همگان و حتی کسانی که نام وزیر امور خارجه را هم تا این زمان نمیدانستند چه رسد چهره او را دیده باشند لختی از فکر نانوآب و مشکلات معیشتی که حاصل بعضی از سیاستهای غلط در دامنه برجام کاشته این ارگان است، بیرون آیند و گذشتهها را به فراموشی بسپارند تا روز از نو و روزی از نو باشد!
امروز و پس از ۵ سال و به روایتی بیست سال دوندگی بیهوده و صرف هزینههای کلان و از کف دادن امتیازات فراوان فرصتهای اقتصادی و اجتماعی در دیگر نقاط دنیا که خارج از حیطه تسلط آمریکا و اتحادیه اروپا است، مردم ایران از خرد و کلان و پیر و جوان مجاب شدهاند تا آخرین میخ را علیرغم محتویات تئوری تعامل بر تابوت برجامی که درون آن از آغازین روزهای ابداع تنها استخوانهای پوسیده سیاست منحوس غرب را جا داده بودند کوبیدهاند و میروند تا بار دیگر منشور انقلاب دوم را آویزه گوش خود قرار داده که بار دیگر از سوراخ این افعی گزیده نشوند.
حتی اگر یکی دیگر از آحاد جامعه همراه با وجاهت ناشناخته سیاسی وساطت نماید زیرا خیانتها و فشارهای ناجوانمردانه بیگانگان طی این چهل سال توانسته آنها را قانع کند که تنها آیین الهی و پشتوانه تواناییهای مادی و معنوی کشور خود به تنهایی میتواند برجامی تازه خلق کرده و زورگویان قرون را در دوران فطرت تاریخ، غلامان حلقه به گوش خود نمایند.
آقای ظریف اگرچه شخصیتی وارسته از متانت و انسانیت به تمام معناست اما نباید از یاد ببرند آن مرغی که انجیر میخورد نوکش کج است! و سلطان حسین صفویها نیز فرهیخته و متواضع بودند اما اداره کشوری چون ایران علاوه بر مزیتهای فوق نیازمند اراده و شجاعت کلان است تا بتوان با پشتوانه مجموع این تواناییها رسالت خود را به انجام رساند.
شکست تلاشهای یک سویه شما در مقام وزیر امور خارجه طی این سالها که براساس اعتماد تدوین شده بود، اگر چه در آغاز با شک و تردید توأم با یقین بزرگان روبهرو گردید اما امروز باید درس عبرتی باشد برای آحاد جامعه کشوری متحول و عبور کرده از بحرانها که چشمهایشان را بیشتر باز کنند که خدای ناخواسته اشتباهی در انتخاب ریاست جمهوری برای دوره بعد پیش نیاید زیرا شاهدند که مشت نمونه خروار است!
این به اصطلاح قهر و آشتیهای چند ساعته در کابینه تشابه قریبی با استعفای دسته جمعی نمایندگان مجلس یکی ار استانها به منظور اعتراض به مشکل حقآبهها داشت که بیسر و صدا بار دیگر بر صندلیهای خود جلوس نمودند تا مانوری به انجام رسیده باشد و نباید از دید مجلس مقننه دور بماند که برجام طی این سالها چه مقدار از اعتبارات مادی و معنوی کشور را بلعیده و موفق نبوده است!
بنابراین میطلبد تا عنایت بیشتری به پیامدهای خارجی و داخلی آن معطوف داشت و اجازه نداد مجریان آن لباس مطالبهگری بر تن کنند و با ابزارهایی همچون استعفا فرار به جلو را اختیار نمایند!
نویسنده: حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت