مناظره سوم دکتر زاکانی و مصطفی تاجزاده، در حالی برگزار شد که به نسبت دو مناظره قبلی داغتر و جذابتر بود و میتوان گفت برخی از مهمترین اظهارات ناگفتهی چند سال اخیر میان جریان اصولگرا و اصلاحطلب در مواجه رودرو با یکدیگر گفته شد. اما در درون این مناظره چند واقعیت و دوگانه شفاف و غیرقابل انکار نیز بوجود آمد که بسیار قابل تامل است.
یک: گفتوگوی روز سهشنبه به معنای واقعی مناظره دوگانه انقلابی و غیرانقلابی بود. گرچه تاجزاده و بسیاری از اصلاحطلبان دیگر خود را انقلابی نمیدانند و اعلام هم میکنند ولی دیروز ماهیت واقعی اختلاف نظر و جدال دو جناح اساسی کشور را نشان داد. قرائتهای دو طرف از فتنهها و سیاست خارجه به معنای واقعی تقابل دو دیدگاه انقلابی و غیر انقلابی بود. البته دیروز تاجزاده که در جلسات قبل به صراحت ولایت فقیه وامام خمینی نیز نقد کرده بود، اینبار درباره رهبرمعظم انقلاب نیز متعرض شد ولی نکته جالب این بود که یکبار دیگر نشان داد چقدر دست جریان اصلاحات برای تخریب رهبری خالی و صدالبته بیمنطق است.
دو: دوگانه آزادگی و قبیلهگرایی؛ روز سهشنبه تاجزاده به صراحت گفت هدفش دفاع همهجانبه از اصلاحات و هم حزبیهایش است. این قبیلهگرایی آنقدر مشمئزکننده بود که او حتی از محمدعلی نجفی که تنها بخشی از فساد مالی و اخلاقی او نمایان شده، به عنوان مدیر پاکدست و منتخب اصلاحطلبان یاد کرد! این را مقایسه کنید با موارد متعددی که دکتر زاکانی برخی اشتباهات صورت گرفته از برخی افراد در درون جریان اصولگرایی و یا حتی نهادهای انقلابی را قبول و اتفاقا در نقد آنها همراهی هم کرد. اوج منطق جالب زاکانی نیز در این جمله طلایی نهفته بود: اگر یک فرد انقلابی تخلف کرد باید دو برابر مجازات شود
سه: در مناظره روز سهشنبه دوگانه عزت و منطق در برابر دوگانه ذلت و سادهانگاری در سیاست خارجه یکبار دیگر شفاف به نمایش گذاشته شد. وقتی اینک حتی دیپلماتهای مورد حمایت صد درصد اصلاحطلبان امروز اعتقادی مذاکره با آمریکا و به خصوص با فرد هتاکی همانند ترامپ ندارند، تاجزاده یکباردیگر از بازگشت ذلیلانه به میز مذاکره با آمریکا در همین شرایط دفاع کرد! تاج زاده و دوستانش به حق به گفته زاکانی، اصلاحطلبی به روش بنسلمان را دنبال میکنند. روشی که نهایتا میخواهد ایران عزیز و باعزت امروز را به یک گاوشیرده برای آمریکا تقلیل دهد.
چهار: دوگانه معیشت و سیاستزدگی؛ دولت کنونی که ارکان آن را اصلاحطلبان تشکیل میدهند، وضعیت معیشتی را به جایی رسانده که سفره مردم در حال برچیده شدن است، تاجزاده نه تنها علاقهای به طرح بحث درباره معیشت مردم از خود نشان نداد و حتی لحظهای هم برای احترام به مردم حاضر نشد حتی مقدار ناچیزی از مسئول بودن اصلاحطلبان در وضعیت معیشتی کنونی مردم را بپذیرد. بدتر از این بیصداقتی، عدم داشتن نسخه و راهکار برای بهبود معیشت زندگی مردم بود که تاجزاده فقط روش شش سال اخیر - یعنی مذاکره با آمریکا - را پیشنهاد داد. جالب آنکه در مناظره علی رغم درخواست دکتر زاکانی، تاج زاده یک دستاورد نیز برای برجام بیان نکرد!
پنچ: دوگانه صداقت و دروغ! اینکه تاجزاده بارها مواردی را به دروغ بیان کرد که فی المجلس زاکانی بخشی از آنها دروغها را برملا کرد به کنار! اما اصرار به دروغ بزرگ ده ساله "تقلب" که همچنان همه اصلاحطلبان حتی یک ورق سند نیز درباره ادعای خود برای آن ارائه نداده اند، بسیار عجیب و اوج صداقت اصلاحطلبان با مردم را نشان میدهد. در صداقت زاکانی هم همین بس که در هیچکدام از سه مناظره خود با تاجزاده درباره فتنه ۷۸ هیچگاه ژست سیاسی نگرفت و به صراحت گفت که هم دانشجویی که سنگ زد و هم بخشی از نیروی انتظامی اشتباه کردند، این در حالیست که بسیاری فرصت خودشیرینی غیرصادقانه برای جامعه دانشجویی را در این مواقع از دست نمیدهند!
نویسنده: مهدی جهانتیغی