طبق روال هر ساله که روسای جمهور آمریکا در کنگره عملکرد یک ساله و برنامه سال بعد خود را طی یک سخنرانی مطرح میکنند، ترامپ نیز به کنگره رفت. در کنار مباحثی که از سوی ترامپ مطرح شده، نکته مهم و قابل تاملتر حاشیههایی است که در زمان سخنرانی ترامپ در کنگره روی داده است. در یک سوی معادله ترامپ در زمان دادن متن نطق سخنرانی به نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان از دست دادن با او خودداری کرد و در سوی دیگر پلوسی نیز متن سخنرانی پاره کرد. در همین حال عدهای از دموکرات ها نیز در سخنرانی ترامپ حاضر نشده و عدهای نیز به هو کردن و تمسخر ترامپ پرداختند. این نوع رفتارها از سوی ترامپ به عنوان نماد جمهوریخواهان و پلوسی به عنوان نمادی از جریان دموکرات در حالی صورت گرفت که برخی این اقدامات را برگرفته از رقابتهای انتخاباتی میان دو حزب میدانند.
آنها تاکید دارند که حساسیتهای انتخاباتی موجب شده تا طرفین به دنبال قدرت نمایی پیش دوربینها باشند. رفتاری که البته در ماههای اخیر به کرات از سوی طرفین به عناوین مختلف صورت گرفته و هر کدام تلاش کردهاند تا طرف مقابل را در برابر افکار عمومی ضعیف و ناتوان نشان دهند چنانکه ترامپ، پلوسی را ناتوان و پلوسی نیز سخنرانی او را مانیفست دروغ عنوان کرد. هر چند که تاثیر رقابت انتخاباتی در رفتار ترامپ جمهوریخواه و دموکراتها امری قابل پذیرش است اما یک اصل مهم را باید در نظر داشت و آن اینکه در گذشته نیز این رقابت انتخاباتی وجود داشته اما نکته اینجاست که این رقابت به تقابل و درگیری آشکار آن هم به سخنرانی سالیانه رئیس جمهور نرسیده بود. طرفین همواره بر آن بودهاند که نمادی واحد از سیاست را از آمریکا به نمایش گذارند لذا در مواقع حساس همچون سخنرانی رئیس جمهور در کنگره از رفتارهای تقابلی آشکار خودداری کرده و نوعی حفظ ظاهر تعاملی را نشان میدادند. آنچه در سخنرانی اخیر ترامپ روی داد، کنار نهادن تمام ملاحظات و عرفهای سیاسی بوده است که بیانگر یک اصل مهم میباشد و آن زوال سیاسی ساختار حاکم بر آمریکاست.
این رفتارها نشان میدهد که آن عقلانیت و پختگی که در سیاستمداران گذشته آمریکا بوده دیگر در نسل جدید دولتمردان این کشور وجود ندارد و کسب قدرت مطلق جایگزین اصل توجه به منافع ملی شده است.
فرومایگان سیاسی که در کاخ سفید و کنگره گردهم آمدهاند که تنها هدفشان کسب قدرت و ثروت بیشتر است و منافع ملی و حتی پرستیژ جهانی آمریکا برایشان اهمیتی ندارد. آمریکاها همواره بر این اصل پایبند بودند که دعواهای سیاسی را پشت درهای بسته انجام دهند و پیش دوربینها لبخند یکپارچگی بزنند اما این ساختار از هم فروپاشیده و جدالها به تریبونها و جلوی دوربینها رسیده است و این یعنی عمیقتر شدن دره بحران سیاسی در آمریکا که نشات گرفته از تهی شدن ساختار آمریکا از عقلانیت سیاسی و افتادن کار به دست کوتولههای سیاسی است.
نویسنده: قاسم غفوری