بیستوچهار ساعت شبانهروز برای اداره کردن زندگیهای امروز بسیار محدود است زیرا درصد بالایی از جامعه مدنی ناچارند برای تأمین هزینههای متعدد و گسترده که قسمتی از آنها برج است نه خرج، قانون هشت ساعت کار، هشت ساعت تفریح، مکاشفه و انجام دیگر امور جاری و ۸ ساعت بهحساب آمده برای خواب و استراحت را نادیده گرفته و زیر پا بگذارند و تلاش کنند تا حداقل ۱۲ ساعت از شبانهروز را به تلاش برای کسب درآمد و تأمین معاش سپری کنند. حالا میماند ۱۲ ساعت باقیمانده که بالطبع نیاز است تا رقم قابلتوجهی از آن صرف استراحت و خواب برای تجدید انرژی روز بعد شود و قسمتی نیز به مسائل خانوادگی اختصاص یابد که البته تفریح، تفرج، مطالعه و کاوش پیرامون فلسفه خلقت موجودی به نام انسان به حاشیه خواهد رفت! از تفریح میتوان گذشت که نیاز مطلق زندگی است زیرا ممکن است یک فرد بهخودیخود معتقد به صرفهجویی و قناعت باشد و از کمترین امکانات با اتکا به سیره معصومان بهره جوید اما جواب اهل خانواده را پیرامون توجیه آنها چه باید داد که چشمبهراه خوراک، پوشاک، امکانات زندگی و حداقل تفریحات سالم هستند؟
همین امر کافی است تا نانآور همه تفکرات را به کسب درآمد هرچه بیشتر متمرکز کند و توفیق در آن است که در این برهه از زندگی مراقب باشد تا حداقل آنچه به دست میآید حلال و طیبوطاهر بوده و خدشه و انگی به آن وارد نباشد. حالا چه باید کرد که حداقل زمانی را بهمرور زندگی و تکرارهای شبانهروز بیشتر اندیشید تا در لابهلای آن اوقات هدررفته را پیدا و به امور رفع دین انسانیت اختصاص داد. نگاهی گذرا به زندگی همسایه، دوست و فامیل انداخت و تلاش نمود تا برای رفع مشکلات آنها به راهکارهایی به دست آورد. شاید یکی از فلسفههای ارزشمند ماه صیام همین است که روزهدار خواهناخواه فرصتهایی ناب در طول شبانهروز و بخصوص اوقاتی از زمان عبادت ذهنی را که دهان از همهچیز بسته است به دست آورد که باید این شکار ناب را محکم چسبید که نگریزد و دراینبین به کمبود و کاستی دیگران و داشتههای خود بیندیشد که آیا میتواند این دو را به نحوی باهم تهاتر کند؟ یا بازهم در حال اندوختن مالومنال است تا اگر نیمهشبی بیخبر، عزرائیل به سراغ او آمد و سپس به میهمانی خود دعوتش کرد آنچه بهجا میماند خیر از او باشد نه شر او! معلوم نیست برای هریک از ما رمضان دیگری در راه باشد و شاید همین مانده اندک هم وصال ندهد تا باقیات ما به صالحات برسند بنابراین ثانیهها باید غنیمت شمرده شوند تا به تفکر برسند که چگونه میشود ظلم و تعدیهای خواسته و ناخواسته به دیگران جبران گردد.
ترازوهای رنگورورفته و زنگزده را از زیرزمین غبار روح بیرون بکشیم و کرده و ناکرده را در دو کفه آن قرار دهیم و قیاس کنیم بازندهایم یا برنده؟ در این میان فرصتهای زیادی سوختهاند که قابل بازگشت نیستند اما ضربالمثل معروفی است که میگوید: «جلوی ضرر را از هرکجا بگیریم نفع است»؛ بنابراین هیچوقت دیر نیست همانگونه که «حر ابن یزید ریاحی» در آخرین دقایق جهنم خود را در دشت کربلا با یک تصمیم و همت بالا به بهشت ابدی تبدیل کرد، درها بهسوی خداوند نیمهباز است و تنها نیازمند یک اشاره میباشد تا کاملاً گشوده شود، حالا ماه رمضان روزهای پایانی خود را طی میکند و غرق در شکوه شبهای قدر است که هریک میتواند کلید قفل مشکلات متعدد جامعه باشد. کافی است آحاد جامعه ۸۵ میلیون نفری کشور تصمیم بگیرند روزانه یک قرص نان از قوت لایموت خود را به مستضعفان حتی در کشورهای مدعی جهان اول اختصاص دهند آنوقت رقم این هدیه بهظاهر ناچیز در پایان سال به عدد ۰۰۰/۰۰۰/۰۲۵/۳۱ قرص نان میرسد که بهصورت میانگین توانسته است یک نوبت در روز جمعیت دنیا را اطعام کند!
حالا اگر ایثارها بیش از این باشد آحاد جامعه کشور به دلیل نعمتهای فراوانی که در اختیار دارند میتوانند با استعانت از مکتب صرفهجویی و نظارت بر حذف اسراف در خانواده، مسئولیت اطعام چند کشور فقیر جهان را به عهده گیرند و یا توانمندانی پیدا شوند تا مازاد مصرف از تولید واکسنهای داخلی را که این روزها به پنجاه میلیون دوز توسط شش تولیدکننده رسیده است خریداری و در اختیار کشورهایی قرار دهند که بعضی از آنها به دلیل تهیدستی هنوز موفق به دریافت دوز اول آن هم نشدهاند!
همه این ادعاها شدنی است اگر بخواهیم زیرا شفاف کردن اسامی بدهکاران بانکی که حداقل ارقامی حدود یکصد میلیارد تومان را بهعنوان تسهیلات دریافت کرده و در پرداخت آن استنکاف میکنند تا نظام اقتصادی کشور به چالش کشیده شود؛ بنابراین چهبهتر تا گذشت و ایثار را در ماه رمضان آموخته و از خود، خانواده، فامیل، محله، شهر و کشور شروع کنیم و درنهایت به جهان بسط دهیم زیرا رخصتهای اینچنین میتوانند تکرار نشوند تا زهی تأسف برای فرصت سوخته باشند!
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
همین امر کافی است تا نانآور همه تفکرات را به کسب درآمد هرچه بیشتر متمرکز کند و توفیق در آن است که در این برهه از زندگی مراقب باشد تا حداقل آنچه به دست میآید حلال و طیبوطاهر بوده و خدشه و انگی به آن وارد نباشد. حالا چه باید کرد که حداقل زمانی را بهمرور زندگی و تکرارهای شبانهروز بیشتر اندیشید تا در لابهلای آن اوقات هدررفته را پیدا و به امور رفع دین انسانیت اختصاص داد. نگاهی گذرا به زندگی همسایه، دوست و فامیل انداخت و تلاش نمود تا برای رفع مشکلات آنها به راهکارهایی به دست آورد. شاید یکی از فلسفههای ارزشمند ماه صیام همین است که روزهدار خواهناخواه فرصتهایی ناب در طول شبانهروز و بخصوص اوقاتی از زمان عبادت ذهنی را که دهان از همهچیز بسته است به دست آورد که باید این شکار ناب را محکم چسبید که نگریزد و دراینبین به کمبود و کاستی دیگران و داشتههای خود بیندیشد که آیا میتواند این دو را به نحوی باهم تهاتر کند؟ یا بازهم در حال اندوختن مالومنال است تا اگر نیمهشبی بیخبر، عزرائیل به سراغ او آمد و سپس به میهمانی خود دعوتش کرد آنچه بهجا میماند خیر از او باشد نه شر او! معلوم نیست برای هریک از ما رمضان دیگری در راه باشد و شاید همین مانده اندک هم وصال ندهد تا باقیات ما به صالحات برسند بنابراین ثانیهها باید غنیمت شمرده شوند تا به تفکر برسند که چگونه میشود ظلم و تعدیهای خواسته و ناخواسته به دیگران جبران گردد.
ترازوهای رنگورورفته و زنگزده را از زیرزمین غبار روح بیرون بکشیم و کرده و ناکرده را در دو کفه آن قرار دهیم و قیاس کنیم بازندهایم یا برنده؟ در این میان فرصتهای زیادی سوختهاند که قابل بازگشت نیستند اما ضربالمثل معروفی است که میگوید: «جلوی ضرر را از هرکجا بگیریم نفع است»؛ بنابراین هیچوقت دیر نیست همانگونه که «حر ابن یزید ریاحی» در آخرین دقایق جهنم خود را در دشت کربلا با یک تصمیم و همت بالا به بهشت ابدی تبدیل کرد، درها بهسوی خداوند نیمهباز است و تنها نیازمند یک اشاره میباشد تا کاملاً گشوده شود، حالا ماه رمضان روزهای پایانی خود را طی میکند و غرق در شکوه شبهای قدر است که هریک میتواند کلید قفل مشکلات متعدد جامعه باشد. کافی است آحاد جامعه ۸۵ میلیون نفری کشور تصمیم بگیرند روزانه یک قرص نان از قوت لایموت خود را به مستضعفان حتی در کشورهای مدعی جهان اول اختصاص دهند آنوقت رقم این هدیه بهظاهر ناچیز در پایان سال به عدد ۰۰۰/۰۰۰/۰۲۵/۳۱ قرص نان میرسد که بهصورت میانگین توانسته است یک نوبت در روز جمعیت دنیا را اطعام کند!
حالا اگر ایثارها بیش از این باشد آحاد جامعه کشور به دلیل نعمتهای فراوانی که در اختیار دارند میتوانند با استعانت از مکتب صرفهجویی و نظارت بر حذف اسراف در خانواده، مسئولیت اطعام چند کشور فقیر جهان را به عهده گیرند و یا توانمندانی پیدا شوند تا مازاد مصرف از تولید واکسنهای داخلی را که این روزها به پنجاه میلیون دوز توسط شش تولیدکننده رسیده است خریداری و در اختیار کشورهایی قرار دهند که بعضی از آنها به دلیل تهیدستی هنوز موفق به دریافت دوز اول آن هم نشدهاند!
همه این ادعاها شدنی است اگر بخواهیم زیرا شفاف کردن اسامی بدهکاران بانکی که حداقل ارقامی حدود یکصد میلیارد تومان را بهعنوان تسهیلات دریافت کرده و در پرداخت آن استنکاف میکنند تا نظام اقتصادی کشور به چالش کشیده شود؛ بنابراین چهبهتر تا گذشت و ایثار را در ماه رمضان آموخته و از خود، خانواده، فامیل، محله، شهر و کشور شروع کنیم و درنهایت به جهان بسط دهیم زیرا رخصتهای اینچنین میتوانند تکرار نشوند تا زهی تأسف برای فرصت سوخته باشند!
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت