کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

از آن‌سوی بام افتادن‌ها!

درحالی‌که آخرین بارقه امید برای تأمین هزینه‌های بحرانی یعنی صندوق توسعه ملی دیگر ریالی به‌منظور کمک به اضطرارها ذخیره ندارد و...

29 ارديبهشت 1402 ساعت 20:58


درحالی‌که آخرین بارقه امید برای تأمین هزینه‌های بحرانی یعنی صندوق توسعه ملی دیگر ریالی به‌منظور کمک به اضطرارها ذخیره ندارد و ابر بدهکار آن دولت‌ها طی سال‌های گذشته هستند دیگر دستگاه‌های حساس خصولتی باید به این مسئله توجه خاص داشته باشند تا دست‌به‌عصا راه بروند؛ اما انگار هنوز بعضی همچنان در خواب اصحاب کهف جامانده‌اند تا وقتی بیدار شدند خودشان را در عالم هپروت ببینند! مدیریت کلان‌شهر اصفهان قبلا و تلویحا اشاره کرده بود که وارث پرداخت دیون اسلاف خود است و دیگر توانی برای برداشتن گام‌های بزرگ ندارد درحالی‌که یکی از بااهمیت‌ترین آن‌ جامانده‌ها در این زمینه تسریع در اتمام خط دو مترو است که شهرداری مشهد مقدس به‌رغم اینکه پروژه را بعد از اصفهان شروع کرد اما امروز می‌رود تا در آینده نزدیک خطوط دوم و سوم را نیز تکمیل و به اتمام برسانند! بهانه می‌آورند و توجیه می‌کنند خراسان رضوی را با استان اصفهان قیاس نکنید که آنجا آستان مقدس ثامن‌الائمه است و مسلمانان جهان سالانه هزاران میلیارد تومان نذر آن می‌کنند یا در قالب زیارت توسط زائران هزینه می‌شود که باید جواب داد اصفهان هم کمتر از آن نیست زیرا دو پایگاه درآمدی کلان به‌اضافه صدها منابع تولیدی همراه با توریست‌های بسیاری را از داخل و خارج کشور دارد و بیشترین ساخت‌وساز آن که اصلی‌ترین منبع درآمد شهرداری‌هاست در قالب مسکن و صنعت متعلق به این استان است و تراکنش‌های بانکی بهترین دلیل این ادعاست، ضمنا میزان عوارض‌های متنوع در آن هم کمتر از شهرداری مشهد نمی‌باشد اما مخارج فراوان این شهر مزید بر درآمدهای آن است و این امر نشان می‌دهد شورای های اسلامی اصفهان در تمام طول بیست‌وچهار سال گذشته در زمان تنظیم بودجه سالانه برای شهرداری به‌نوعی کپی پیست کرده و چشم‌هایشان را می‌بندند و پروژه‌های پیشنهادی شهرداری را امضاء می‌کنند! تا بیشترین میزان آن در بخش فرهنگی حیف‌ومیل شود درحالی‌که آن انتظاری که آحاد پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی از آن دارند عملیاتی نمی‌شود؟!
اصولا شهرداری ارگانی است خدماتی تا امکانات مناسب را برای آسایش شهرنشینان فراهم کند و این خواسته چیزی نیست جز محیط آرام، هوای خوب فاقد آلودگی، ترافیک روان، نظافت قابل‌قبول و رفع موانع تردد برای عبور و مرور پیاده و سواره و درنهایت امنیت مناسب ازهرجهت که با راهنمایی و مساعدت‌های نیروی انتظامی قابل انجام است. البته ایجاد مکان‌های تفریحی و فرهنگی را هم می‌توان به شهرداری‌ها نسبت داد اما اداره اینگونه اماکن پس از ایجاد می‌بایست به عهده نهادهای دیگر ازجمله فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش‌وپرورش واگذار شود. همانگونه که بحث ترافیک و کنترل رفت‌وآمد و ترددهای وسایل نقلیه را قانون به عهده بخش راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی گذاشته و تنها شهرداری‌ها می‌توانند ازنظر ایجاد امکانات مساعدت نمایند چنانکه از قبل اینگونه عمل شده تا دوربین‌های ترافیکی توسط شهرداری نصب گردد و پلیس راهور از آن استفاده نماید اما معلوم نیست نقش اداره‌ای به همین عنوان با هزینه و پرسنل بسیار در شهرداری چیست تا مدیریت و کارمندان آن پشت میزهای خود به تماشا رفت‌وآمدها در سطح کلان‌شهر بنشینند؟! که این سوأل را برای شهروند مطالبه گر مطرح می‌کند چرا شهرداری در همه امور کاسه داغ‌تر از آش است تا خود نیز ضمن ایجاد مرکز کنترل ترافیک، نیروهایی را در آن مستقر و از وضعیت تردد در سطح کلان‌شهر باخبر باشد؟ حال‌آنکه هیچگونه قدرت اجرایی در امر مدیریت ترافیک ندارد که اگر هم داشته باشد در وقت محدود اداری است اما پلیس در تمام مدت شبانه‌روز به‌صورت احسنت این وظیفه را با کمترین هزینه انجام می‌دهد و بازهم نوعی خرج زائد و بیهوده بر دوش اعتبارات این ارگان همچون ایجاد تالار هنر، کانون‌های فرهنگی، کتابخانه مرکزی و امثالهم می‌باشد تا نیازمند شاخه وسیع‌تر معاونت فرهنگی همراه با خدم‌وحشم فراوان و بودجه‌ای قابل‌اعتنا باشد!
اگر اکثریت بالاتفاق اداره شهرها در کشورهای اروپایی تحت سیطره شهرداری‌ها هستند به این دلیل است که مدیریت یکپارچه را این ارگان عهده دارد شده و با اداراتی دیگر همچون تربیت‌بدنی، آموزش‌وپرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، راه و شهرسازی و غیره موازی کاری نمی‌کند تا کشور با دو بودجه و دو هزینه که قسمتی تحت عنوان مالیات و بقیه از محل عوارض و هردو از یک جیب یعنی جامعه برداشته می‌شود، اداره گردد تا امروز وزارت نیرو یا ارتباطات یا آب و فاضلاب خیابان و کوچه را گودبرداری کنند و روز بعد نوبت شهرداری باشد که به‌عنوان ایجاد گذر آب‌های باران همان محل را مجددا حفاری کند! و ایضا از سوی آموزش‌وپرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی جشن و مراسم‌های مختلف و هزینه‌دار برگزار و از این‌سو هم معاونت فرهنگی شهرداری به تکرار و بازهم به‌صورت کپی پیست از گذشته، پروژه‌هایی نخ‌نما، فرسوده و پرهزینه دراین‌باره بپردازد درحالی‌که مدیریت شهری قبل از هر اقدام باید مراقب پایدار بودن زیرساخت‌های آرامش و آسایش شهروندان پیرامون حداقل‌های ذکرشده در بالا بوده و اگر تصمیم بر تلطیف روح جامعه دارد معطوف به بخش‌های کم برخوردار کلان‌شهر ازجمله شمال شرقی باشد و اجازه دهد دهک‌های پایین از آن بهره‌مند شوند و تنها حوزه عوامل شهرداری و وابستگان در مراسم‌ متنوع طی هفته فرهنگی اصفهان مشترکا هم میزبان و هم میهمان نباشند!
اجرای برنامه‌های گسترده فرهنگی قبل از نیاز به اعتبار مالی محتاج تخصص، تجربه و تبحر است تا این بودجه بجا هزینه گردد. درحالی‌که شهرداری آنگونه که باید به زیروبم امور فرهنگی وارد نیست بنابراین می‌طلبد ضمن نظارت، مدیریت استفاده صحیح و منطقی بودجه مربوطه را در اختیار دیگر سازمان‌های متولی تعلیم و تربیت ازجمله آموزش‌وپرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و درنهایت سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی قرار دهد تا آن‌ها با استفاده از توانایی‌ها عوامل و زیرمجموعه خود بهره‌وری و نتیجه لازم را به دست آورند و معاونت پرورشی آموزش‌وپرورش بهترین گزینه به‌منظور انجام فعالیت‌های فرهنگی کودکان، نوجوانان و جوانان شهر در طول تابستان است تا با استفاده از کانون‌های خود و شهرداری این رسالت را به نحو مطلوب انجام دهد که اگر برگزاری هفته فرهنگی اصفهان هم به میراث فرهنگی، آموزش‌وپرورش و ارشاد اسلامی به‌صورت مشترک و با پشتیبانی شهرداری واگذار می‌شد، نتیجه‌ای بس مطلوب‌تر از این داشت که با اجرای چند شب‌نشینی و تزیین خیابان چهارباغ سرهم‌بندی و خاتمه یابد!
اگرچه عدم دریافت کامل اعتبارات هزینه‌ای معاونت فرهنگی در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ را می‌توان یک افتخار دانست. امروز شهردار اصفهان که با شهامت تمام، صندوق بدهکار چندمیلیاردی شهر را از اسلاف خود تحویل گرفته باید بر بالاترین ارتفاع خدمات شهری جلوس کند که بازار در گذشته به اعتبار شهرداری مساعدت کرده و نسیه می‌دهد زیرا می‌داند طلب از این ارگان خصولتی تب دارد اما مرگ ندارد! پیرامون تبلیغات آنچه در این معامله دو سر برد نصیب شهرداری و صداوسیمای مرکز اصفهان شده کمک به اعتبارات نیم‌بند رادیو و تلویزیون شهر است تا در مقابل به انجام پروپاگانداهای پانزده‌دقیقه‌ای در فواصل برنامه‌ها برای شهرداری بپردازند بنابراین نمی‌توان اسم افزایش ظرفیت را برای صداوسیما بر این پروژه نهاد که یک بده و بستان تجاری بیش نبوده و در آینده هم نیست، زیرا به‌مجرد قطع پرداخت‌ها اجراهای تبلیغاتی هم کنسل خواهند شد! اما پیرامون نشر معاونت فرهنگی شهرداری در یکسال و نیم گذشته با اعداد و ارقام فراوان ای برخورد می‌کنیم که در حقیقت انجام آن‌ها وظیفه سازمان کتابخانه‌های کشور و زیرمجموعه وزارت ارشاد است نه شهرداری اصفهان که بر اساس گفته‌های مدیر انتشارات سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری طی سال گذشته ۶۵ عنوان کتاب در آن به مرحله چاپ و انتشار رسیده و در سال جاری نیز ۴۰ عنوان به آن افزوده شده که در هفته فرهنگی اصفهان رونمایی شدند و در ادامه تا پایان امسال ۲۰ عنوان دیگر اضافه می‌شود که مجموع انتشار کتاب در این حوزه به ۱۲۵ جلد برسد و البته رقم بودجه کلانی را از خدمات شهری می‌طلبد!
حالا باید مطالبه کرد که آیا شهرداری یک ارگان خدمت رسان به شهروندان است یا حامی نشر، ورزش و هنرهای نمایشی و موارد متعدد دیگر در این زمینه؟ درحالی‌که هنوز هم اکثر کوچه‌های بافت قدیمی شهر و حتی مکان‌هایی در مناطق برخوردار، کیفیت لازم را برای زندگی وهم زیستی مسالمت‌آمیز ندارند و هوای شهر همچنان آلوده است و درختان تنومند به‌ جای اصلاح و ترمیم بریده می‌شوند. اگرچه می‌توان این هزینه‌های غیرضروری را به نام فرهنگ و به کام دیگران صرف ضرورت‌ها کرد و متولی فرهنگی شهرداری هم افتخار خود را به‌عنوان یک ناشر به بعد از پایان حضور در سازمان خدمات شهری واگذار نماید و به بخش سینمایی زیرمجموعه تذکر دهند تا همچون روال گذشته همچنان در حق مستندسازان ظلم نکنند؟! و منتظر باشند تا شهرداری به‌ جای خدمت به آحاد مظلوم شمال و شرق کلان‌شهر در مسیر فراهم کردن تجهیزات و اعتبارات به‌منظور برگزاری جشنواره سینمایی کودکان و نوجوانان باشد که این هم از وظایف دیگر ارگان‌ها ازجمله کانون پرورش فکری و سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌باشد و ربطی به مدیریت خدمات شهری و معاونت فرهنگی آن ندارد و ورود به این خدمات، هزینه کردن از حقوق دیگر شهروندانی است که نیازمند خدمات بهداشتی بهتر حداقل حواشی و حداکثر در تمامی کلان‌شهر هستند. درآمدهای شهرداری از محل بودجه عمومی کشور تأمین نمی‌شود که به‌راحتی به باد فنا داده شود بلکه برای به دست آمدن هر یک ریال آن توسط بندبازان بخش‌های مالی این ارگان هزاران ترفند زده شده تا درحالی‌که حقوق کارکنان رسمی و بازنشسته دولت ۲۰ درصد و بیمه‌شدگان تأمین اجتماعی ۲۷ درصد افزایش در سال جاری داشته باشد، بلیط اتوبوس‌های واحد و مترو ۴۰ درصد و خدمات از دست رفتگان در آرامستان ها ازجمله باغ رضوان ۳۰ درصد بر ارقام خرید قبر و هزینه‌های کفن‌ودفن افزوده شود تا از این‌سو خرج اتینا در معاونت فرهنگی شهرداری پیرامون برگزاری جشن‌ها و جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان که مربوط به سراسر کشور است، بشود و درنهایت پاسخگوی اینگونه مظلمه‌ها متولی خدمات شهری باشد که نه سر پیاز و نه ته آن بوده است! سوأل آخر اینجاست که آیا رأی‌دهندگان به اعضای شورای فعلی اسلامی شهر از نتایج این انتخاب راضی هستند و در دوره بعد هم احدی از این آحاد در شورای آینده حضور خواهند داشت؟
اما ادامه سخن با شهردار فرهنگی و فرهیخته کلان‌شهر اصفهان است که بالطبع خود را موظف به اجرای مصوبات شورا می‌داند اما آیا بهتر نیست انسان‌های عاقل برای اعتباری که در گذشته برای خود کسب کرده‌اند ارزش و احترام قائل باشند و اگر مسلم شد، ممکن است به این اعتبار در آینده خدشه‌ای وارد شود عزم خود را بر عذرخواهی از شهروندان و هجرت از این کاخ جزم کنند مگر اینکه شورای اسلامی شهر و مدیران جدید و رسوب‌کرده شهرداری اصفهان قدر شهردار خود را بدانند زیرا نمونه‌ای برای آن همچون ستاره سهیل است که به‌سختی پیدا می‌شود زیرا می‌تواند با سعه‌صدری که دارد بسیاری از چالش‌های به‌جامانده از گذشته را حل‌وفصل نماید، به شرطی که در مسیر حرکتشان چاه‌های عمیق حفر نشده باشد و همگان همراهی کرده تا آنچه در گذشته پیرامون بازسازی زیرساخت‌های فرسوده اتفاق نیفتاده طی دو سال و نیم آینده عملیاتی شود تا دعای خیر کوخ نشینان شهر همراه اعضای شورا، شهردار و مدیران خالص و خدمتگزار باشد و اجازه دهند بودجه‌ها تنها در چهار خیابان و میادین مرکزی و جنوبی شهر خرج چراغانی و برگزاری جشن و جشنواره و نشر کتاب نشود!

حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت


کد مطلب: 125887

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/note/125887/آن-سوی-بام-افتادن-ها

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir