اگر منظور از بخش فرهنگی در معاونت امور اجتماعی- ورزشی شهرداری اصفهان تنها بحث کتاب و کتابخانه داری است که این تعداد مکانهای قابلتوجه سالهاست بدون نیاز به آقابالاسر در محیطهایی با مدیریتهای خودشان که همه امکاناتش متعلق به شهرداریهاست در حال تلاش هستند. اما بحث فرهنگ در شهری چون اصفهان گستردهتر از آنست تا به کتاب و کتابخانه داری خاتمه یابد که حداقل این قسمت ویژه توسط افراد خبره و کارکشته در امور و فرهیخته در برخورد مدیریت شود و امروز با معضلات عدیده بعضی هنجارشکنیها روبرو نباشیم که حاصل عدم تشویق و ندادن انگیزه و امکانات. به نسل جدید وبی توجهی در انتخاب افراد مناسب برای بس مشکل و استراتژیکی در مجموعه معاونت امور اجتماعی، فرهنگی و ورزشی است و انجام آن در مدیریت خدمات شهری اشتباه تازهای نیست زیرا شهرداران در طول همه این سالها، بارها به آن مبادرت کردهاند و توجه نداشتهاند.
برخلاف دیگر قسمتهای شهرداری که نیازمند کادر و نیروی جوان و ورزید بهمنظور مقابله با پدیدههای آب و هوایی وعدم سهلانگاری در نگهداری محیط است، بخش اجتماعی و فرهنگی آن بهجز تربیتبدنی را باید به فرهیختگان باتجربه که مویی در این راه سفید کردهاند سپرد تا اندوختههای خود را برای ارتقاء نسل جدید هزینه کنند، اما متأسفانه این اتفاق هرگز نیفتاد تا پیاپی اشتباهات مدیریتی تکرار شوند و عمر یک معاونت در این بخش یکسال بیشتر دوام نیاورد و در ادامه بازهم این آزمونوخطا تکرار شود و همچنان شاه سلطان حسین را برگزیند که امروز نزدیک به سه ماه میشود هیچگونه اتفاق شگفتانه ای بهرغم تعطیلات تابستانی دانش آموزان در این معاونت و بخصوص بخش فرهنگی آن نیفتاده تا قابلذکر باشد! اگرچه مدیریت خدمات شهری در دوران شورای اسلامی پنجم با نواقصی در اجرا مواجه بود که هزینهها و بدهیهای بالایی را برای مدیران بعضی قسمتها بهجا گذاشته اما حداقل در بخش فرهنگی و اجتماعی توانست تا حدودی به وظایف خود جامه عمل بپوشاند که البته با توجه به امکانات موجود و بودجه درخور توجه اما آنگونه که باید نبود و حالا طی دو سال شهرداری اصفهان با اختصاص قسمت اعظمی از درآمدها و نیروهای خود در این معاونت و تأسیسات پراکنده آن اما با چالش رکود کاری مواجه میشود؛ اما علل این نابسامانیها بهرغم اینکه شهرداری ازنظر امکانات و بودجه با کمبود درآمد روبرو نیست را چگونه میتوان توجیه نمود که در بخش فرهنگ و امور اجتماعی و حتی ورزشی رکود قابلاعتنایی داشته باشد؟
قطعا به تعویض و انتخابهای نسنجیده برمیگردد که تنها بر محور سلیقه و شاید فشار در بخش اجتماعی و برخلاف دیگر قسمتهای شهرداری که مسئولیتپذیری در آن بر اساس دارا بودن تخصص و تبحر میباشد. استوار است که در اینجا اینچنین نیست تا معاونت و اکثر مدیران اتوبوسی جابجا و منصوب شوند و ندانند سروته این طناب گرهخورده را در کجا پیدا کنند که البته تضاد در عقاید اعضای شورای اسلامی ششم هم بهرغم یکپارچه بودن در آغاز کار از دیگر پاشنه آشیلهای مشکلات موجود در این بخش از زیرمجموعه مدیریت خدمات شهری بهحساب میآید. سوأل اساسی اینجاست که چگونه بخش فرهنگی در معاونت اجتماعی شهرداری اصفهان امتیازات معنوی و فرصت بهدستآمده این دو ماه پربرکت یعنی محرم و صفر را بهآسانی ازدستداده و نتوانسته است پا به پای جامعه مؤمن و متعهد کلانشهر اصفهان مراسم مذهبی و آیینهای ویژه را بهصورت گسترده و فراگیر مدیرت نماید و در اعزام هرچه بهتر و بیشتر راهیان اربعین با عنایت به اینکه با تعطیلات تابستانی دانش آموزان و دانشجویان مصادف شده، این فرصت فرهنگی ناب را صرف هزینههای پرورش کند و قسمتی از زمان و مکان کانونها و سراها و باشگاههای متعدد زیرمجموعه معاونت اجتماعی را در بخش فرهنگی به برگزاری عزاداری و روضهخوانی اختصاص دهند و بر اساس سلیقه نوجوانان و جوانان آنها را به این محافل جذب کنند تا فاصله نسلهای جدید را با واقعیات عاشورا کمتر نمایند و به پیامدهای مطلوب دینداری بیشتر آشنا سازند؟
تلاش فکری شخص شهردار اصفهان برای ارتقاء هرچه بیشتر فرهنگ کلانشهر بر کسی پوشیده نیست اما مدیریت دوگانه توسط شورای اسلامی و خدمات شهری بر این منطقه مخاطب را به یاد «در یک پوست نگنجیدن دو پادشاه» میاندازد تا دود تعدد عقاید پیرامون یک موضوع واحد چشم شهروندان را بسوزاند! که نمونه آن برکناری بجای معاونت قدیم اجتماعی و فرهنگی توسط مدیریت خدمات شهری و بهکارگیری بیدلیل معاونت جدید به توصیه شورای اسلامی ششم که درمجموع انتخاب هر دو نفر از آغاز اشتباه بوده زیرا تخصص آنها با وظیفه که برایشان تعریف میشود فاصله بسیار داشته که متولی این معاونت باید از میان فرهیختهترین افراد فرهنگی و اجتماعی جامعه اصفهان صورت میگرفت تا با چالشهای امروز مواجه نباشد!
برخلاف دیگر قسمتهای شهرداری که نیازمند کادر و نیروی جوان و ورزید بهمنظور مقابله با پدیدههای آب و هوایی وعدم سهلانگاری در نگهداری محیط است، بخش اجتماعی و فرهنگی آن بهجز تربیتبدنی را باید به فرهیختگان باتجربه که مویی در این راه سفید کردهاند سپرد تا اندوختههای خود را برای ارتقاء نسل جدید هزینه کنند، اما متأسفانه این اتفاق هرگز نیفتاد تا پیاپی اشتباهات مدیریتی تکرار شوند و عمر یک معاونت در این بخش یکسال بیشتر دوام نیاورد و در ادامه بازهم این آزمونوخطا تکرار شود و همچنان شاه سلطان حسین را برگزیند که امروز نزدیک به سه ماه میشود هیچگونه اتفاق شگفتانه ای بهرغم تعطیلات تابستانی دانش آموزان در این معاونت و بخصوص بخش فرهنگی آن نیفتاده تا قابلذکر باشد! اگرچه مدیریت خدمات شهری در دوران شورای اسلامی پنجم با نواقصی در اجرا مواجه بود که هزینهها و بدهیهای بالایی را برای مدیران بعضی قسمتها بهجا گذاشته اما حداقل در بخش فرهنگی و اجتماعی توانست تا حدودی به وظایف خود جامه عمل بپوشاند که البته با توجه به امکانات موجود و بودجه درخور توجه اما آنگونه که باید نبود و حالا طی دو سال شهرداری اصفهان با اختصاص قسمت اعظمی از درآمدها و نیروهای خود در این معاونت و تأسیسات پراکنده آن اما با چالش رکود کاری مواجه میشود؛ اما علل این نابسامانیها بهرغم اینکه شهرداری ازنظر امکانات و بودجه با کمبود درآمد روبرو نیست را چگونه میتوان توجیه نمود که در بخش فرهنگ و امور اجتماعی و حتی ورزشی رکود قابلاعتنایی داشته باشد؟
قطعا به تعویض و انتخابهای نسنجیده برمیگردد که تنها بر محور سلیقه و شاید فشار در بخش اجتماعی و برخلاف دیگر قسمتهای شهرداری که مسئولیتپذیری در آن بر اساس دارا بودن تخصص و تبحر میباشد. استوار است که در اینجا اینچنین نیست تا معاونت و اکثر مدیران اتوبوسی جابجا و منصوب شوند و ندانند سروته این طناب گرهخورده را در کجا پیدا کنند که البته تضاد در عقاید اعضای شورای اسلامی ششم هم بهرغم یکپارچه بودن در آغاز کار از دیگر پاشنه آشیلهای مشکلات موجود در این بخش از زیرمجموعه مدیریت خدمات شهری بهحساب میآید. سوأل اساسی اینجاست که چگونه بخش فرهنگی در معاونت اجتماعی شهرداری اصفهان امتیازات معنوی و فرصت بهدستآمده این دو ماه پربرکت یعنی محرم و صفر را بهآسانی ازدستداده و نتوانسته است پا به پای جامعه مؤمن و متعهد کلانشهر اصفهان مراسم مذهبی و آیینهای ویژه را بهصورت گسترده و فراگیر مدیرت نماید و در اعزام هرچه بهتر و بیشتر راهیان اربعین با عنایت به اینکه با تعطیلات تابستانی دانش آموزان و دانشجویان مصادف شده، این فرصت فرهنگی ناب را صرف هزینههای پرورش کند و قسمتی از زمان و مکان کانونها و سراها و باشگاههای متعدد زیرمجموعه معاونت اجتماعی را در بخش فرهنگی به برگزاری عزاداری و روضهخوانی اختصاص دهند و بر اساس سلیقه نوجوانان و جوانان آنها را به این محافل جذب کنند تا فاصله نسلهای جدید را با واقعیات عاشورا کمتر نمایند و به پیامدهای مطلوب دینداری بیشتر آشنا سازند؟
تلاش فکری شخص شهردار اصفهان برای ارتقاء هرچه بیشتر فرهنگ کلانشهر بر کسی پوشیده نیست اما مدیریت دوگانه توسط شورای اسلامی و خدمات شهری بر این منطقه مخاطب را به یاد «در یک پوست نگنجیدن دو پادشاه» میاندازد تا دود تعدد عقاید پیرامون یک موضوع واحد چشم شهروندان را بسوزاند! که نمونه آن برکناری بجای معاونت قدیم اجتماعی و فرهنگی توسط مدیریت خدمات شهری و بهکارگیری بیدلیل معاونت جدید به توصیه شورای اسلامی ششم که درمجموع انتخاب هر دو نفر از آغاز اشتباه بوده زیرا تخصص آنها با وظیفه که برایشان تعریف میشود فاصله بسیار داشته که متولی این معاونت باید از میان فرهیختهترین افراد فرهنگی و اجتماعی جامعه اصفهان صورت میگرفت تا با چالشهای امروز مواجه نباشد!
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت