26 فروردین 1403 سرنوشت تازه ای را برای غرب آسیا رقم زد که شاید پس از این دیپلماسی جهان، وضعیت و موقعیت غرب آسیا را به قبل و بعد از تاریخ 26 فروردین (14 آوریل) تقسیم و تفسیر کند. برخی رخدادها و اتفاقات را میتوان به زمان و مکان خاصی مرتبط ندانست، چرا که تأثیر و تأثر آن حتی میتواند سرنوشت یک جامعه را برای سالهای بعد تغییر دهد.
دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران از کیان کشور و عزت سیاسی خود یک امر پسندیده در عرف جهان و مطابق با قوانین بینالمللی است.
پاسخ به یک اقدام تروریستی و تجاوز آشکار به خاک کشورمان و به شهادت رساندن سربازان دلاور ایران، حق مسلمی بود که هیچ آزاد اندیش منصفی نمیتواند آن را نفی و نادرست بداند.
طی دو سه روز گذشته که از اقدام قانونی ایران گذشته است، مطالب و تحلیلهای زیادی منتشر شده لذا در این فرصت برآنیم که به موضوعات خاصی پیرامون این اقدام شجاعانه بپردازیم.
1- ایران از زمان حمله صهیونیستها به کنسولگری خود در سوریه «1 آوریل تا 14 آوریل» بدون این که دست به اقدام عجولانهای بزند حق دفاع مشروع از خود را از طریق دیپلماسی برای جهان تبیین، تشریح و پیگیری کرد و آنها را بر سر یک دوراهی قرار داد.
2- اقدامات دیپلماتیک ایران طی 13 روز قبل از حمله به اسرائیل نشان داد که دیپلماسی و میدان با هم هماهنگاند و در یک مسیر و بر اساس یک برنامه منسجم عمل میکنند.
3- دفاع 14 آوریل، در حقیقت خروج ایران از دوران صبر استراتژیک چند دهه قبل است، صبری که باعث خوف و رجا در منطقه شده بود و این خروج پیروزمندانه از دوران صبوری، باعث شد کشورهای منطقه پاسخ مقتدرانه ایران را به خوبی درک کنند.
4- اسرائیلیها پس از حمله ایران، میگویند موشکها و پهپادهای ایرانی را رهگیری و منهدم کردهاند، در این ادعا یک نکته اساسی وجود دارد، اگر حمایتهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و اردن نبود، حتی قادر نبودند حتی یکی از موشکهای ایران را هدف قرار دهند، پس مشخص است که اسرائیل بدون حمایتهای غرب هیچ است. کما این که شاهد هستیم صهیونیستها طی 6 ماه گذشته با تجاوز خونین به غزه و کشتار بیش از 32 هزار تن که 15 هزار تن آنها کودک هستند، از سوی سازمان ملل محکوم نشد. اما بلافاصله پس از حمله ایران برای مجازات تروریسم، دبیرکل سرسپرده سازمان ملل اقدام مشروع ایران را محکوم کرد و جلسه شورای امنیت سازمان ملل را برپا کرد که البته هیچ دستاوردی هم برای صهیونیستها و حامیانش نداشت.
5- در جنگ طلبی و جنگ افروزی نتانیاهو شکی نیست و همه دنیا میدانند که او و مشاورانش به دنبال بحران زایی و تنش هستند و بقای اسرائیل را در تداوم بحرانهای منطقهای و بینالمللی میدانند، اما اینگونه نیست که حمله ایران به بقای نتانیاهو کمک میکند چرا که اگر ایران در دفاع از حقوق قانونی خود مقابله به مثل نمیکرد، ضمانتی وجود نداشت که صهیونیستها مجدداً دست به حملات دیگری علیه ایران نزنند، لذا اقدام تروریستی نتانیاهو، ایران را مجبور کرد که طبق بند 51 منشور سازمان ملل از خود دفاع کند. بلافاصله هم اعلام شد که عملیات وعده صادق از نظر ایران پایان یافته است. مگر آن که اسرائیل بخواهد بار دیگر اقدامی بکند.
6- بر خلاف بعضی از دیدگاهها و نظرات منتقدان مخالف جنگ، اگر به فهرست اقدامات تروریستی صهیونیستها طی دو سال گذشته علیه ایران که به شهادت فرزندان کشور در سوریه و لبنان منجر شده نگاهی بیندازیم، در مییابیم که طبق فهم عمومی از امنیت ملی، اقدام سپاه پاسداران یک اقدام درست، به موقع و در راستای منافع ملی و امنیت دراز مدت ایران صورت گرفته است و اگر ایران طی این همه سال صبوری کرده و پاسخ مناسبی به رژیم اسرائیل نمیداد، از نقطه نظر سیاسی و نظامی چه بسا در آینده، کشورهای ضعیف تر هم برای ما گردن کشی کنند.
7- نکته بسیار مهم و تأثیر گذار که نباید از دید افکار عمومی جهان پنهان بماند نوع اهداف در نظر گرفته شده برای حمله تلافی جویانه ایران است.
عقلانیت جهانیان باید به این سمت برود که اقدام نظامی ایران در 26 فروردین بیشتر جنبه اثبات توانایی و اقتدار ایران را داشت و به شیوهای عمل شد که تلفات انسانی غیر نظامی وجود نداشته باشد چرا که اگر شهرها و مناطق مسکونی هدف قرار میگرفت ماهیت اقدام ایران کشتار و جنایت تلقی میشد. در حالی که اکنون فقط چند پایگاه نظامی مشخص و معلوم هدف قرار گرفته و ایران به آن چه که میخواست دست یافته است.
دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران از کیان کشور و عزت سیاسی خود یک امر پسندیده در عرف جهان و مطابق با قوانین بینالمللی است.
پاسخ به یک اقدام تروریستی و تجاوز آشکار به خاک کشورمان و به شهادت رساندن سربازان دلاور ایران، حق مسلمی بود که هیچ آزاد اندیش منصفی نمیتواند آن را نفی و نادرست بداند.
طی دو سه روز گذشته که از اقدام قانونی ایران گذشته است، مطالب و تحلیلهای زیادی منتشر شده لذا در این فرصت برآنیم که به موضوعات خاصی پیرامون این اقدام شجاعانه بپردازیم.
1- ایران از زمان حمله صهیونیستها به کنسولگری خود در سوریه «1 آوریل تا 14 آوریل» بدون این که دست به اقدام عجولانهای بزند حق دفاع مشروع از خود را از طریق دیپلماسی برای جهان تبیین، تشریح و پیگیری کرد و آنها را بر سر یک دوراهی قرار داد.
2- اقدامات دیپلماتیک ایران طی 13 روز قبل از حمله به اسرائیل نشان داد که دیپلماسی و میدان با هم هماهنگاند و در یک مسیر و بر اساس یک برنامه منسجم عمل میکنند.
3- دفاع 14 آوریل، در حقیقت خروج ایران از دوران صبر استراتژیک چند دهه قبل است، صبری که باعث خوف و رجا در منطقه شده بود و این خروج پیروزمندانه از دوران صبوری، باعث شد کشورهای منطقه پاسخ مقتدرانه ایران را به خوبی درک کنند.
4- اسرائیلیها پس از حمله ایران، میگویند موشکها و پهپادهای ایرانی را رهگیری و منهدم کردهاند، در این ادعا یک نکته اساسی وجود دارد، اگر حمایتهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و اردن نبود، حتی قادر نبودند حتی یکی از موشکهای ایران را هدف قرار دهند، پس مشخص است که اسرائیل بدون حمایتهای غرب هیچ است. کما این که شاهد هستیم صهیونیستها طی 6 ماه گذشته با تجاوز خونین به غزه و کشتار بیش از 32 هزار تن که 15 هزار تن آنها کودک هستند، از سوی سازمان ملل محکوم نشد. اما بلافاصله پس از حمله ایران برای مجازات تروریسم، دبیرکل سرسپرده سازمان ملل اقدام مشروع ایران را محکوم کرد و جلسه شورای امنیت سازمان ملل را برپا کرد که البته هیچ دستاوردی هم برای صهیونیستها و حامیانش نداشت.
5- در جنگ طلبی و جنگ افروزی نتانیاهو شکی نیست و همه دنیا میدانند که او و مشاورانش به دنبال بحران زایی و تنش هستند و بقای اسرائیل را در تداوم بحرانهای منطقهای و بینالمللی میدانند، اما اینگونه نیست که حمله ایران به بقای نتانیاهو کمک میکند چرا که اگر ایران در دفاع از حقوق قانونی خود مقابله به مثل نمیکرد، ضمانتی وجود نداشت که صهیونیستها مجدداً دست به حملات دیگری علیه ایران نزنند، لذا اقدام تروریستی نتانیاهو، ایران را مجبور کرد که طبق بند 51 منشور سازمان ملل از خود دفاع کند. بلافاصله هم اعلام شد که عملیات وعده صادق از نظر ایران پایان یافته است. مگر آن که اسرائیل بخواهد بار دیگر اقدامی بکند.
6- بر خلاف بعضی از دیدگاهها و نظرات منتقدان مخالف جنگ، اگر به فهرست اقدامات تروریستی صهیونیستها طی دو سال گذشته علیه ایران که به شهادت فرزندان کشور در سوریه و لبنان منجر شده نگاهی بیندازیم، در مییابیم که طبق فهم عمومی از امنیت ملی، اقدام سپاه پاسداران یک اقدام درست، به موقع و در راستای منافع ملی و امنیت دراز مدت ایران صورت گرفته است و اگر ایران طی این همه سال صبوری کرده و پاسخ مناسبی به رژیم اسرائیل نمیداد، از نقطه نظر سیاسی و نظامی چه بسا در آینده، کشورهای ضعیف تر هم برای ما گردن کشی کنند.
7- نکته بسیار مهم و تأثیر گذار که نباید از دید افکار عمومی جهان پنهان بماند نوع اهداف در نظر گرفته شده برای حمله تلافی جویانه ایران است.
عقلانیت جهانیان باید به این سمت برود که اقدام نظامی ایران در 26 فروردین بیشتر جنبه اثبات توانایی و اقتدار ایران را داشت و به شیوهای عمل شد که تلفات انسانی غیر نظامی وجود نداشته باشد چرا که اگر شهرها و مناطق مسکونی هدف قرار میگرفت ماهیت اقدام ایران کشتار و جنایت تلقی میشد. در حالی که اکنون فقط چند پایگاه نظامی مشخص و معلوم هدف قرار گرفته و ایران به آن چه که میخواست دست یافته است.
فرهاد خادمی