بی بی سی جهانی برای خود رسوایی خرید هر چند تصور می کرد که می‌تواند خط خبری جهان را تغییر دهد اما نتوانست.
پرونده سازی برای مرگ «نیکا شاکرمی» آن هم پس از 2 سال، از آن جهت بود تا افکار عمومی جهان را از سر خط خبری غزه و اعتراضاتی که در دانشگاه‌های بسیاری از کشورهای دنیا به ویژه آمریکا و اروپا به جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت‌های غرب از این رژیم در جریان است، فروکش کند.
چنین روشی از تکنیک های رسانه‌ای است که البته بیشتر در رسانه‌های کشورهایی به کار می‌رود که احساس خطر کرده‌اند و زنگ این خطر برای غرب به صدا در آمده است.
اکنون شرایط غرب به واسطه تحصن، اعتراض و راهپیمایی مردم جهان علیه اسرائیل، بغرنج گشته و این پیام را دریافت کرده‌اند که امکان آن وجود دارد که تحولات درونی این کشورها، به تغییرات جدی بینجامد.
موجی که آغاز شده، این پیش‌بینی را به دست می‌دهد که غرب با یک خیزش و بیداری روبرو است، عامل این وضعیت نیز حمایت بی چون و چرا و کور کورانه‌ای است که غرب از رژیم جعلی اسرائیل دارد.آیا این رژیم ارزش این همه هزینه را دارد؟
مردم آمریکا و کشورهای غربی، پرسش‌های زیادی در سر دارند. چرا میلیاردها دلار پول ما باید خرج اسرائیل شود؟
چرا دولت‌های ما از رژیمی حمایت می‌کنند که دست به جنایت می‌زند؟
اینها مهمترین پرسش‌هایی است که اکنون مردم کشورهای غربی در پی پاسخ آن هستند، اما سردمداران و حاکمان آنها پاسخی منطقی و قانع کننده ندارند و تاکنون نیز مردم خود را در این باره فریب داده‌اند.
در چنین شرایطی یک شبکه پرمخاطب جهانی همچون بی‌بی‌سی با پرونده‌سازی و اسناد جعلی که بسیار واضح است، تلاش می‌کند تا با طرح آن، تمرکز افکار عمومی جهان را به سوی مرکز تحولات و تغییرات هدایت کند.
ایران با سیاست‌های منطقی، انسانی و اعتقادی خود در حمایت از مظلومان جهان باعث بیداری وجدان‌های خفته شده و چه راهکاری بهتر از دروغ پراکنی و جعل اسناد می‌تواند سد راه آن شود.
نیکا شاکری در یکی از شب‌های وقایع آشوب و اغتشاش در یکی از کوچه‌های اطراف خیابان لبافی‌نژاد تهران خودکشی کرده بود و پیکرش در حیاط خانه مجاور پیدا شد.
همه فیلم ها و تصاویر آن منطقه در همان زمان رصد و منتشر شد، اما بی‌بی‌سی جهانی در گزارش جعلی خود منطقه‌ای که پیکر او پیدا شده حاشیه بزرگراه یادگار معرفی می‌کند.
با این وجود توجهات به سوی این گزارش جعلی جلب نشد و آبروی حرفه‌ای یک شبکه جهانی در افکار عمومی ریخت و جالب است مدیران این شبکه همچنان بر اشتباه خود اصرار دارند.
پرونده سازی برای مرگ «نیکا شاکرمی» آن هم پس از 2 سال، از آن جهت بود تا افکار عمومی جهان را از سر خط خبری غزه و اعتراضاتی که در دانشگاه‌های بسیاری از کشورهای دنیا به ویژه آمریکا و اروپا به جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت‌های غرب از این رژیم در جریان است، فروکش کند.
چنین روشی از تکنیک های رسانه‌ای است که البته بیشتر در رسانه‌های کشورهایی به کار می‌رود که احساس خطر کرده‌اند و زنگ این خطر برای غرب به صدا در آمده است.
اکنون شرایط غرب به واسطه تحصن، اعتراض و راهپیمایی مردم جهان علیه اسرائیل، بغرنج گشته و این پیام را دریافت کرده‌اند که امکان آن وجود دارد که تحولات درونی این کشورها، به تغییرات جدی بینجامد.
موجی که آغاز شده، این پیش‌بینی را به دست می‌دهد که غرب با یک خیزش و بیداری روبرو است، عامل این وضعیت نیز حمایت بی چون و چرا و کور کورانه‌ای است که غرب از رژیم جعلی اسرائیل دارد.آیا این رژیم ارزش این همه هزینه را دارد؟
مردم آمریکا و کشورهای غربی، پرسش‌های زیادی در سر دارند. چرا میلیاردها دلار پول ما باید خرج اسرائیل شود؟
چرا دولت‌های ما از رژیمی حمایت می‌کنند که دست به جنایت می‌زند؟
اینها مهمترین پرسش‌هایی است که اکنون مردم کشورهای غربی در پی پاسخ آن هستند، اما سردمداران و حاکمان آنها پاسخی منطقی و قانع کننده ندارند و تاکنون نیز مردم خود را در این باره فریب داده‌اند.
در چنین شرایطی یک شبکه پرمخاطب جهانی همچون بی‌بی‌سی با پرونده‌سازی و اسناد جعلی که بسیار واضح است، تلاش می‌کند تا با طرح آن، تمرکز افکار عمومی جهان را به سوی مرکز تحولات و تغییرات هدایت کند.
ایران با سیاست‌های منطقی، انسانی و اعتقادی خود در حمایت از مظلومان جهان باعث بیداری وجدان‌های خفته شده و چه راهکاری بهتر از دروغ پراکنی و جعل اسناد می‌تواند سد راه آن شود.
نیکا شاکری در یکی از شب‌های وقایع آشوب و اغتشاش در یکی از کوچه‌های اطراف خیابان لبافی‌نژاد تهران خودکشی کرده بود و پیکرش در حیاط خانه مجاور پیدا شد.
همه فیلم ها و تصاویر آن منطقه در همان زمان رصد و منتشر شد، اما بی‌بی‌سی جهانی در گزارش جعلی خود منطقه‌ای که پیکر او پیدا شده حاشیه بزرگراه یادگار معرفی می‌کند.
با این وجود توجهات به سوی این گزارش جعلی جلب نشد و آبروی حرفه‌ای یک شبکه جهانی در افکار عمومی ریخت و جالب است مدیران این شبکه همچنان بر اشتباه خود اصرار دارند.
محمد صفری