استان برخوردار و این دکترینی است که از آغاز در ذهن مدیران کلان کشور و حتی نمایندگان مجلس نقش بسته تا حتی منتخبان آن را هم شستشوی مغزی دهد و بااینکه که خود سالها در آن زندگی کردهاند اما تحت تأثیر القائات پایتختنشینها قرار گیرند و به خود تلقین کنند، برخوردار هستند! در حالی که اگر چه از همه نظر بخصوص مواهب جغرافیایی و نیروی انسانی فعال و کمتوقع مستغنی و معین چند استان دیگر را هم به عهده دارد؛ اما در بحث دریافت اعتبارات مالی فقیر است و بیشترین چوب بیتدبیری توسط مدیران و تصمیم گیران را هم ب لاشه اقتصاد بیمار خود تحمل میکند.
این استان وسیع اگرچه قسمت اعظمش را کویر خشک تشکیل داده و باقیمانده محدود و قابلاستفادهاش ازنظر آبوهوا، تحت تأثیر آلودگی صنایع سنگین قرار گرفته اما با چنگ و دندان توانسته است در تولید ارقام استراتژیک کشور مقامهای خوبی داشته باشد که فولاد آن رتبه جهانی را به دست آورده و در تولید شیر و لبنیات مقام اول کشور را دارد و درزمینه گوشت سفید هم چنین پایگاهی پیدا کرده و اگر حداکثر مدیر باتدبیری را داشت میتوانست از محل توریسم خارجی برای بازدید از فرهنگ و تمدن و شهر موزههای کوچک و بزرگ خود به اندازه درآمد صادرات نفت، گاز و دیگر میعانات، عایدی داشته باشد اما همچنان بیمار است و حتی قادر نیست هزینههای مستمر حداقلی زندگی را از محل بهرهوری درونسازمانی به خود اختصاص دهد زیرا حاصل آنچه تولید یا صادر میکند درآمدی است که مستقیما به حساب خزانه واریز میشود.
اگرچه نفت و گاز ندارد اما ازنظر ارزشافزوده در همه زمینهها جایگاهی قابلملاحظه کسب کرده که دانشبنیانها و علمی کاربردیهای آن نیز پا بهپای پایتخت در رقابتاند و همه اینها جدا از نیروی فعال و شاغل آن در بخش عمومی است، زیرا از کودک 7 ساله تا کهنسالان مرز صدسال مشغول به کار و تلاش شبانهروزی هستند و یکلحظه توقف ندارند. نگاهی عمیق به جایجای این استان پهناور، شاهد همه مدعاها پیرامون مظلومیتی ازدسترفته آن ازجمله زایندهرود و حقابه ایست که چهار دهه غصب صنعت شده یا به یغما رفته اما هنوز هم با خصلت صرفهجویی اهالی آن، خم به ابرو نیاورده تا شهرهایش همچنان سرسبز و پاکیزهترین باشند و این خاصیت شش میلیون اهالی این استان همیشه بیدار است و ارتباط چندانی با تصمیمگیریهای مقطعی مدیریتهای محلی و کلان ندارد.
اگرچه معدودی از محلیهای آنها جانفشانی میکنند اما سدهایی از بیتدبیری توسط بعضی از ناظران بالادستی امان این تلاشگران را هم میبرد و برای برنامهریزی یک پروژه کلان عمرانی در کلانشهر، قسمتهای مختلف شهرداری در یک فاصله زمانی حداقل یکساله بهصورت شبانهروزی کار میکنند تا نتیجه شستهورفته را به شورای اسلامی شهر بفرستند که تصویب شود که بالطبع این نهاد هم باید حداقل همین فرجه زمانی را صرف بررسی کند و به حذف و اضافه چالشهای آن بپردازد و در ضمن مخاطرات بعدی آن را هم ببیند اما با یک نشستوبرخاست به تصویب میرسد و یا رد میشود! تا اگر در حال اجرا با هر بنبستی ناگشودنی مواجه شد توپ این خطا را مستقیما به زمین نفر سوم این ماجرا یعنی شهردار بیندازند! و بازهم چوب بیتدبیری بر لاشه اقتصاد بیمار اصفهان بر خورد.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود زیرا وسعت میراث فرهنگی و آثار ماندگار تاریخی این شهر موزه در جهان بیبدیل است درحالیکه دستگاه متولی حراست از آنها ضعیف بوده تا بازهم اگر کوتاهی پیش آمد توپ آن مستقیما در زمین شهردار باشد! این استان اگرچه در ظاهر برخوردار به نظر میرسد اما هر آنچه به دست میآورد حاصل همت اهالی آن است تا یک نفر بتواند با اتکا به هوش و درایتی که دارد، بدون اتکا به دولت و بیتالمال کار خود را با به ثمر رساندن بزرگترین الگوی تجاری، فرهنگی و هنری در حاشیه آن شروع و با سرعتی باورنکردنی در ادامه اولین شهرک درمانی مدرن و بینظیر در سطح منطقه غرب قاره را نیز تاسیس و عملیاتی نماید تا پذیرای گردشگری درمانی از اقصا نقاط جهان باشد و گروهی از پزشکان و بخش درمان را متقاعد سازد که به جای مهاجرت به کشورهای دیگر، بیماران را برای انجام عملهای جراحی متنوع ازجمله قلب، کلیه و چشم به اینسو بکشانند تا اقتصاد آن پویاتر شده و شاید به مرحله برخورداری که شعار سه قوه است نائل شود.
اگرچه هنوز هم بنبستهایی چون مالیات و عوارض و بیمه فراتر از قوانین سد راه اینگونه فعالان میباشد و اعضای شورای اسلامی کلانشهر بهنوبت هرکدام چند وقت یکبار پشت تریبون رفته تا چوبی تازه را برای دیوار کوتاه شهردار بلند کنند و به نقد کسی بپردازند که توانسته است با سعهصدر مثالزدنی و تجربههای تلخ و شیرینی که از گذشته کار خود دارد مسیر این ارگان پر نقد را بهسوی خدمت به آحاد جامعه آن بهصورت مساوات رهنمون باشد. اگرچه شورای اسلامی بالادستی آن تنها نقش مشاور متذکر را دارد و هرگز نتوانستهاند کمکی درخور برای برونرفت از مشکلات شهری داشته باشد. امروز اصفهان را میتوان از هر نظر کلید مشکلگشا و همراه موفقیتهای کشور دانست، به شرطی که در ادامه میزان جمع مدیریتهای بیتدبیر از آن کاسته شود!
این استان وسیع اگرچه قسمت اعظمش را کویر خشک تشکیل داده و باقیمانده محدود و قابلاستفادهاش ازنظر آبوهوا، تحت تأثیر آلودگی صنایع سنگین قرار گرفته اما با چنگ و دندان توانسته است در تولید ارقام استراتژیک کشور مقامهای خوبی داشته باشد که فولاد آن رتبه جهانی را به دست آورده و در تولید شیر و لبنیات مقام اول کشور را دارد و درزمینه گوشت سفید هم چنین پایگاهی پیدا کرده و اگر حداکثر مدیر باتدبیری را داشت میتوانست از محل توریسم خارجی برای بازدید از فرهنگ و تمدن و شهر موزههای کوچک و بزرگ خود به اندازه درآمد صادرات نفت، گاز و دیگر میعانات، عایدی داشته باشد اما همچنان بیمار است و حتی قادر نیست هزینههای مستمر حداقلی زندگی را از محل بهرهوری درونسازمانی به خود اختصاص دهد زیرا حاصل آنچه تولید یا صادر میکند درآمدی است که مستقیما به حساب خزانه واریز میشود.
اگرچه نفت و گاز ندارد اما ازنظر ارزشافزوده در همه زمینهها جایگاهی قابلملاحظه کسب کرده که دانشبنیانها و علمی کاربردیهای آن نیز پا بهپای پایتخت در رقابتاند و همه اینها جدا از نیروی فعال و شاغل آن در بخش عمومی است، زیرا از کودک 7 ساله تا کهنسالان مرز صدسال مشغول به کار و تلاش شبانهروزی هستند و یکلحظه توقف ندارند. نگاهی عمیق به جایجای این استان پهناور، شاهد همه مدعاها پیرامون مظلومیتی ازدسترفته آن ازجمله زایندهرود و حقابه ایست که چهار دهه غصب صنعت شده یا به یغما رفته اما هنوز هم با خصلت صرفهجویی اهالی آن، خم به ابرو نیاورده تا شهرهایش همچنان سرسبز و پاکیزهترین باشند و این خاصیت شش میلیون اهالی این استان همیشه بیدار است و ارتباط چندانی با تصمیمگیریهای مقطعی مدیریتهای محلی و کلان ندارد.
اگرچه معدودی از محلیهای آنها جانفشانی میکنند اما سدهایی از بیتدبیری توسط بعضی از ناظران بالادستی امان این تلاشگران را هم میبرد و برای برنامهریزی یک پروژه کلان عمرانی در کلانشهر، قسمتهای مختلف شهرداری در یک فاصله زمانی حداقل یکساله بهصورت شبانهروزی کار میکنند تا نتیجه شستهورفته را به شورای اسلامی شهر بفرستند که تصویب شود که بالطبع این نهاد هم باید حداقل همین فرجه زمانی را صرف بررسی کند و به حذف و اضافه چالشهای آن بپردازد و در ضمن مخاطرات بعدی آن را هم ببیند اما با یک نشستوبرخاست به تصویب میرسد و یا رد میشود! تا اگر در حال اجرا با هر بنبستی ناگشودنی مواجه شد توپ این خطا را مستقیما به زمین نفر سوم این ماجرا یعنی شهردار بیندازند! و بازهم چوب بیتدبیری بر لاشه اقتصاد بیمار اصفهان بر خورد.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود زیرا وسعت میراث فرهنگی و آثار ماندگار تاریخی این شهر موزه در جهان بیبدیل است درحالیکه دستگاه متولی حراست از آنها ضعیف بوده تا بازهم اگر کوتاهی پیش آمد توپ آن مستقیما در زمین شهردار باشد! این استان اگرچه در ظاهر برخوردار به نظر میرسد اما هر آنچه به دست میآورد حاصل همت اهالی آن است تا یک نفر بتواند با اتکا به هوش و درایتی که دارد، بدون اتکا به دولت و بیتالمال کار خود را با به ثمر رساندن بزرگترین الگوی تجاری، فرهنگی و هنری در حاشیه آن شروع و با سرعتی باورنکردنی در ادامه اولین شهرک درمانی مدرن و بینظیر در سطح منطقه غرب قاره را نیز تاسیس و عملیاتی نماید تا پذیرای گردشگری درمانی از اقصا نقاط جهان باشد و گروهی از پزشکان و بخش درمان را متقاعد سازد که به جای مهاجرت به کشورهای دیگر، بیماران را برای انجام عملهای جراحی متنوع ازجمله قلب، کلیه و چشم به اینسو بکشانند تا اقتصاد آن پویاتر شده و شاید به مرحله برخورداری که شعار سه قوه است نائل شود.
اگرچه هنوز هم بنبستهایی چون مالیات و عوارض و بیمه فراتر از قوانین سد راه اینگونه فعالان میباشد و اعضای شورای اسلامی کلانشهر بهنوبت هرکدام چند وقت یکبار پشت تریبون رفته تا چوبی تازه را برای دیوار کوتاه شهردار بلند کنند و به نقد کسی بپردازند که توانسته است با سعهصدر مثالزدنی و تجربههای تلخ و شیرینی که از گذشته کار خود دارد مسیر این ارگان پر نقد را بهسوی خدمت به آحاد جامعه آن بهصورت مساوات رهنمون باشد. اگرچه شورای اسلامی بالادستی آن تنها نقش مشاور متذکر را دارد و هرگز نتوانستهاند کمکی درخور برای برونرفت از مشکلات شهری داشته باشد. امروز اصفهان را میتوان از هر نظر کلید مشکلگشا و همراه موفقیتهای کشور دانست، به شرطی که در ادامه میزان جمع مدیریتهای بیتدبیر از آن کاسته شود!
حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت