آیا میزان خدمات بخشهای دولتی و خصوصی طی نیم قرن اخیر به یک اندازه بوده و یا یکی بر دیگری موفقتر است که این سوال تنها با تحقیق و تفحص عادلانه وبی طرفانه محقق میشود.
تعجب نکنیم از این تیتر که عنوان یکی از شخصیتهای برجسته وکارآفرین کشوری وحتی بین المللی است که از پنجاه سال پیش تا به امروز یک تنه بیش ازچند وزیر صمت برای سرزمینش تلاش کرده که بتواند امروز زمینه را برای برون رفت از یک وابستکی کلان یه ابزاری فرهنگی از بیگانگان فراهم کند در حالی که حاج اصغر از دهه چهل و زمانی که نوجوانی بیش نبود وحکام وقت وسرسپرده ایران نه تنها در اندیشه قطع نیاز از شرق وغرب نبودند بلکه پیش پا افتادهترین محصولاتی را که خودشان یکی از بهترین ومرغوب ترین آنها یعنی آب معدنی را به وفور در جای جای سرزمین داشتند؛ از اروپا وبخصوص فرانسه وارد میکردند در اندیشه و تفکر تامین استراتژیک ترین ابزار ونیاز دانش آموزان یعنی دفترچه مشق شب دانش آموزان بود که این تلاش قبل از آغاز دهه پنجاه شروع شد وبه سرعت ادامه یافت تا با گذشت نیم قرن «اصغر تجدد» یعنی آن نوجوان ایده پرداز را به سلطان تولید این نیاز مبرم و ضروری نه تنها برای ایران بلکه در سطح منطقه تبدیل کند تاجایی که امروزکشور چنین دفاترتکلیف دانش آموزان را با آرم ساخت ایران تولید وبه اقصا نقاط جهان صادرمی کند.
حاج اصغر تجدد میگوید: کودکی بیش نبودم که با صنعت صحافی و کاغذ وتولید دفاتر مشق وتکلیف دانش آموزان توسط پدرم به شاگردی برادران اعتصامی در بازار بزرگ اصفهان رفتم وآشنا شدم و بدلیل علاقه وافری که به این حرفه پیدا کردم به سرعت پیشرفت نمودم تادر آغاز جوانی شریک همان استاد خود شوم وتلاش کنم تولید سنتی را به صنعتی تبدیل نمایم وبواسطه آن ضمن بالابردن میزان تلاش شبانه روزی در گام اول به صرفه جویی در دورریزها برسم. سرمایه اولیه من همان دستمزدهای مختصری بود که بعنوان یک کودک شاغل ودر ادامه نوجوان دریافت میکردم تا بتوانم روی پای خود بایستم .
خوشحالم که استادی چون حاج آقا اعتصامی داشتم که این روزها به سن یک قرن نزدیک میشوند وهنوزهم راهنما وراه گشای من هستند تا پلههای ترقی وارتقا صنعت تولید کاغذ کشور را بدون لطمه زدن به محیط زیست به سرعت طی کنم. اگرچه من هم پا به دوران کهولت گذاشتهام اما همچنان کار وتلاش شبانه روزی سرلوحه زندگی من است. حاج اصغر تجدد کارگاه کوچک دفتر چه سازی را طی نیم قرن به کارخانه ای عظیم وپیشرفته در شهرک صنعتی جی اصفهان تبدیل کرده وکنار آن در اندیشه تولید کاغذ در کشور بود که تاحدودی هم موفق شده است . اما این مختصر اورا راضی نمی کرد تا به یکی از کار آفرینان برتر تبدیل شود که توانست در سه سال دولت سیزدهم ادعای تامین دفترچههای مورد نیار را واقعیت بخشد واین افتخار را نصیب کشور کند اما نوجوانی که روزگاری شاگرد استاد اعتصامی بوده بازهم به این توفیقات قناعت نمیکند وطرحای شکیل روی جلد دفاتر تولیدی را با استفاده از اعتقادات مذهبی ومیراث فرهنگی آنچنان تغییر میدهد تا نظر دیگر کشورهای جهان را از شرق تا غرب به این سو جلب وکار به صادرات انبوه بکشد ومشتریان بیرونی پس ازتامین نیاز داخل درصف انتظار باقی بمانند و البته از این چهره ماندگار فرهنگی و آموزشی هنوز هم آنگونه که باید تکریم نشده در حالیکه گامهای بلند وارزنده دیگری چون احداث تعداد قابل توجهی مدرسه و تاسیسات ورزشی وپهلوانی را درقالب مجمع خیران برداشته که همچنان ادامه دارد زیرا یکی از فعالان مجمع خیران ساخت وساز در هیئت مدیره آن است.
اما گام طلایی این اسطوره تلاش وخستگی ناپذیرصنعت در بستر آموزش را طی سالهای اخیر میتوان فضای باز فکری ایشان دانست که چقدر در اندیشه ارتقا کشور است زیرا سرمایه قابل ملاحظهای را صرف ایجاد نهالستانهای بزرگ در جنوب کشور یعنی حاشیه خلیج فارس و استان ساحلی نموده تا به کشت درختان اوکالیپتوس بپردازد که این اقدام هم محقق شده زیرا از یک کیلو بذراوکالیپتوس میتوان پانصد هزار نهال بدست آورد ودر آینده نیاز تولید کاغذرا از چوب داخلی تامین کرد در حالیکه نه تنها خسارتی برای محیط زیست ندارد بلکه علاوه بر کار آفرینی هوا را هم لطافت میبخشد. درحقیقت حاج اصغر تجدد را باید مردی برای تمام فصول دانست که در چهره ورفتار این شخصیت پا به سن گذاشته واستخوان ترکانده خستگی و نا امیدی مفهوم ندارد که صدها نیروی زیر دستش او را یک شهید رئیسی کوچک میدانند زیرا در بدو ورود به جمع و کارخانه و کارگاه وتاسیسات تولیدی چوب و کاغذ با یک به یک نیروهای در مسیر مصاحفه میکند ودست میدهد و هیچ زمان لبخند از چهرهاش محو نمیشود.پیرامون اینگونه انسانهای کمیاب نیاز به نگارش مثنوی هفتاد من است و فردوسیها را میطلبد که در این محدوده بیش از این نمیگنجد ومقتضی است تا مدیران کلان وتصمیم گیران نهایی حداقل سالی یک بار با آنها نشست آموزش پذیری داشته باشند واز نظرات موفق وافکار بازشان بهره رایگان ببرند ضمن اینکه با اهدا نشان چهرههای ماندگاروملی به آنها جوانان را نیز انگیزهدار نمایند که راه آنها را ادامه دهند. اگرچه قبل از آن تولید کنندگان برند کاغذ در کشورهای اروپایی و آسیایی وآفریقایی در فرصتهای ناب ومناسب بارها با این چهره ماندگاربه رایزنی پرداخته اند.اما فراموش نکنیم چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است.
تعجب نکنیم از این تیتر که عنوان یکی از شخصیتهای برجسته وکارآفرین کشوری وحتی بین المللی است که از پنجاه سال پیش تا به امروز یک تنه بیش ازچند وزیر صمت برای سرزمینش تلاش کرده که بتواند امروز زمینه را برای برون رفت از یک وابستکی کلان یه ابزاری فرهنگی از بیگانگان فراهم کند در حالی که حاج اصغر از دهه چهل و زمانی که نوجوانی بیش نبود وحکام وقت وسرسپرده ایران نه تنها در اندیشه قطع نیاز از شرق وغرب نبودند بلکه پیش پا افتادهترین محصولاتی را که خودشان یکی از بهترین ومرغوب ترین آنها یعنی آب معدنی را به وفور در جای جای سرزمین داشتند؛ از اروپا وبخصوص فرانسه وارد میکردند در اندیشه و تفکر تامین استراتژیک ترین ابزار ونیاز دانش آموزان یعنی دفترچه مشق شب دانش آموزان بود که این تلاش قبل از آغاز دهه پنجاه شروع شد وبه سرعت ادامه یافت تا با گذشت نیم قرن «اصغر تجدد» یعنی آن نوجوان ایده پرداز را به سلطان تولید این نیاز مبرم و ضروری نه تنها برای ایران بلکه در سطح منطقه تبدیل کند تاجایی که امروزکشور چنین دفاترتکلیف دانش آموزان را با آرم ساخت ایران تولید وبه اقصا نقاط جهان صادرمی کند.
حاج اصغر تجدد میگوید: کودکی بیش نبودم که با صنعت صحافی و کاغذ وتولید دفاتر مشق وتکلیف دانش آموزان توسط پدرم به شاگردی برادران اعتصامی در بازار بزرگ اصفهان رفتم وآشنا شدم و بدلیل علاقه وافری که به این حرفه پیدا کردم به سرعت پیشرفت نمودم تادر آغاز جوانی شریک همان استاد خود شوم وتلاش کنم تولید سنتی را به صنعتی تبدیل نمایم وبواسطه آن ضمن بالابردن میزان تلاش شبانه روزی در گام اول به صرفه جویی در دورریزها برسم. سرمایه اولیه من همان دستمزدهای مختصری بود که بعنوان یک کودک شاغل ودر ادامه نوجوان دریافت میکردم تا بتوانم روی پای خود بایستم .
خوشحالم که استادی چون حاج آقا اعتصامی داشتم که این روزها به سن یک قرن نزدیک میشوند وهنوزهم راهنما وراه گشای من هستند تا پلههای ترقی وارتقا صنعت تولید کاغذ کشور را بدون لطمه زدن به محیط زیست به سرعت طی کنم. اگرچه من هم پا به دوران کهولت گذاشتهام اما همچنان کار وتلاش شبانه روزی سرلوحه زندگی من است. حاج اصغر تجدد کارگاه کوچک دفتر چه سازی را طی نیم قرن به کارخانه ای عظیم وپیشرفته در شهرک صنعتی جی اصفهان تبدیل کرده وکنار آن در اندیشه تولید کاغذ در کشور بود که تاحدودی هم موفق شده است . اما این مختصر اورا راضی نمی کرد تا به یکی از کار آفرینان برتر تبدیل شود که توانست در سه سال دولت سیزدهم ادعای تامین دفترچههای مورد نیار را واقعیت بخشد واین افتخار را نصیب کشور کند اما نوجوانی که روزگاری شاگرد استاد اعتصامی بوده بازهم به این توفیقات قناعت نمیکند وطرحای شکیل روی جلد دفاتر تولیدی را با استفاده از اعتقادات مذهبی ومیراث فرهنگی آنچنان تغییر میدهد تا نظر دیگر کشورهای جهان را از شرق تا غرب به این سو جلب وکار به صادرات انبوه بکشد ومشتریان بیرونی پس ازتامین نیاز داخل درصف انتظار باقی بمانند و البته از این چهره ماندگار فرهنگی و آموزشی هنوز هم آنگونه که باید تکریم نشده در حالیکه گامهای بلند وارزنده دیگری چون احداث تعداد قابل توجهی مدرسه و تاسیسات ورزشی وپهلوانی را درقالب مجمع خیران برداشته که همچنان ادامه دارد زیرا یکی از فعالان مجمع خیران ساخت وساز در هیئت مدیره آن است.
اما گام طلایی این اسطوره تلاش وخستگی ناپذیرصنعت در بستر آموزش را طی سالهای اخیر میتوان فضای باز فکری ایشان دانست که چقدر در اندیشه ارتقا کشور است زیرا سرمایه قابل ملاحظهای را صرف ایجاد نهالستانهای بزرگ در جنوب کشور یعنی حاشیه خلیج فارس و استان ساحلی نموده تا به کشت درختان اوکالیپتوس بپردازد که این اقدام هم محقق شده زیرا از یک کیلو بذراوکالیپتوس میتوان پانصد هزار نهال بدست آورد ودر آینده نیاز تولید کاغذرا از چوب داخلی تامین کرد در حالیکه نه تنها خسارتی برای محیط زیست ندارد بلکه علاوه بر کار آفرینی هوا را هم لطافت میبخشد. درحقیقت حاج اصغر تجدد را باید مردی برای تمام فصول دانست که در چهره ورفتار این شخصیت پا به سن گذاشته واستخوان ترکانده خستگی و نا امیدی مفهوم ندارد که صدها نیروی زیر دستش او را یک شهید رئیسی کوچک میدانند زیرا در بدو ورود به جمع و کارخانه و کارگاه وتاسیسات تولیدی چوب و کاغذ با یک به یک نیروهای در مسیر مصاحفه میکند ودست میدهد و هیچ زمان لبخند از چهرهاش محو نمیشود.پیرامون اینگونه انسانهای کمیاب نیاز به نگارش مثنوی هفتاد من است و فردوسیها را میطلبد که در این محدوده بیش از این نمیگنجد ومقتضی است تا مدیران کلان وتصمیم گیران نهایی حداقل سالی یک بار با آنها نشست آموزش پذیری داشته باشند واز نظرات موفق وافکار بازشان بهره رایگان ببرند ضمن اینکه با اهدا نشان چهرههای ماندگاروملی به آنها جوانان را نیز انگیزهدار نمایند که راه آنها را ادامه دهند. اگرچه قبل از آن تولید کنندگان برند کاغذ در کشورهای اروپایی و آسیایی وآفریقایی در فرصتهای ناب ومناسب بارها با این چهره ماندگاربه رایزنی پرداخته اند.اما فراموش نکنیم چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است.
حسن روانشید