کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

فقط افسوس خوردیم یا درسی هم آموختیم؟

12 مرداد 1403 ساعت 19:02


امام خمینی «ره» اسطوره آموختن در رفتار، کردار و کلام بود که برگرفته از اسلام ناب محمدی «ص» و سیره نبوی است تا از جدشان یعنی سید احمد آقا و پدرشان سید مصطفی که هردو از علمای با تقوا در دوران قاجار و پهلوی بودند به ایشان برسد و در ادامه توانستند به شاگردان خود در طول یک قرن ارائه دهند اما به‌ درستی چند نفر از این جمعیت میلیاردی مسلمان، قطره‌ای از دریای معرفت این رهبر فقید را به دست آوردند تا بتوانند برگرفته از این رطوبت، به اشاعه آن بپردازند؟
شاید در سطح جهان فراوان باشند اما در کشور ما نمونه‌های بارز مقام معظم رهبری، شاگردانی هستند که توفیق پیدا کنند رجایی‌ها و باهنرها و رئیسی‌ها شوند تا ضمن خدمت صادقانه به جامعه اسلام و حتی بشریت، سپاسگزار کسانی باشند که در طول زندگی افتخارآمیز خود خادم مظلومان و جان‌نثار سرزمینشان بشوند تا در زمان خود مورد تفقد قرار گیرند؟ می‌گفت بر اساس سجل قدیمی و شناسنامه فعلی 105 سال از عمر بابرکتش می‌گذرد که از 19 سالگی و حدود 90 سال تا به امروز نان‌خور صنعت نفت بوده است زیرا دوران خدمتش را از اواسط سلطنت پهلوی اول تا اواخر پهلوی دوم راننده اولین پالایشگاه و شهر نفتی یعنی آبادان بوده است و با آن آب‌وهوای گرم و آلوده و امکانات محدود توانسته است نشان افتخار خدمت را برای خود در ذهن مجسم کند. امروز هم علی‌رغم کهنسالی و پیامدهایی که این پدیده دارد اگرچه زمین‌گیر شده اما هنوز هم مغزی به فعالی کامپیوتر دارد و می‌تواند تمام دوران 105 سال گذشته را چون یک فیلم سینمایی بزرگ با جزییات آن برای مخاطبان مجسم نماید.
آن روزها یعنی تا دهه سی و چهل نامی از عنوان رسته سازمانی برای کارکنان صنعت نفت نبود و نیروهای آن تنها از مزیت بیمه اجتماعی برای دوران بازنشستگی استفاده می‌کردند درحالی‌که تمام توانایی نیروها برای ارتقاء صنعت نفت در جهت فرار از خام‌فروشی در تنها پالایشگاه ایران یعنی آبادان هزینه می‌شد. به این امید که شاید در دوران ناتوانی و زمین‌گیر شدن حداقل سالی یکبار مورد تفقد مدیران جوان و وارثان تلاش‌هایشان قرار گیرند اما زهی تأسف که از سال 1348 به بعد یعنی با گذشت 55 سال از خانه‌نشینی یک نیروی جان‌برکف سنگر نفت در پالایشگاه آبادان حتی یک خدمه وزارت عریض و طویل نفت در خانه او و دیگر همکارانش را نزده‌اند تا با اهداء یک شاخه گل ناقابل از خدماتشان در بحرانی‌ترین روزهای کشور تقدیر کنند! و بازهم زهی تأسف از رفتار خشک و بی‌روح مدیریتی‌هایی در این مجموعه که همه‌چیز را از دریچه مادیات نگاه می‌کنند اگرچه هزینه‌های کلان به‌منظور ایجاد اداراتی گسترده و به مقدار فراوان از این منبع در جریان است تا ساختمان‌های بلندمرتبه تحت عنوان صندوق بازنشستگی و رفاه کارکنان را علم کنند اما دریغ از عدم تفکر به مادیات و رفتن به‌سوی معنویت‌ها که از نیازهای عاطفی اقشار ازکارافتاده این صنعت است!
شخصا پیگیری این مسئله مهم از طریق یکی از مدیریت‌های این صندوق‌ها در اصفهان بودم اما بازهم بدون توجه به واقعیت‌ها که موضوع مستندات فراوانی را به همراه دارد، از زیر بار پذیرفتن این چالش در سطح کشور شانه خالی می‌کردند و درنهایت موضوع را به روابط عمومی صنعت نفت احاله می‌دادند که همان داستان پاس پاسی در ادارات دولتی است! از کارکنان اولین فاز پالایشگاه آبادان به‌عنوان قدیمی‌ترین واحد تولید مشتقات نفتی کشور هنوز هم معدودی در قید حیات هستند که می‌توان اینگونه از چهره‌های ماندگار و مستندهای ارزشمند برای امیدوار کردن نسل‌های جدید انگیزه گرفت و به تکریمشان پرداخت که اینقدر بی‌تفاوت نمانیم و افسوس نخوریم که چرا درس‌های معرفت را از بزرگان خود نیاموختیم.
آن‌هایی که بنیان‌گذار صنعت نفت بودند و امروز که نیازمند شده‌اند تنها می‌توانند به خدمات دست‌وپاشکسته تامین اجتماعی رضایت دهند تا تسهیلات پیشرفت ازنظر تنها به نسل‌های بعد از آن‌ها اختصاص یابد! آیا این عین یکی از ده‌ها بی‌عدالتی نیست که روسای جمهور در تبلیغات انتخاباتی‌شان بر حذف آن مانور می‌دهند اما به‌مجرد دریافت رأی تنفیذ به فراموشی سپرده می‌شود؟
حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت


کد مطلب: 130257

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/note/130257/فقط-افسوس-خوردیم-یا-درسی-هم-آموختیم

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir