۲۳ مرداد در تقویم روز مقاومت اسلامی نامگذاری شده است. دلیل این نیز دستاورد بزرگ حزبالله لبنان در 33 روزه بوده است. در سال 2006 آمریکا در چارچوب خاورمیانه جدید به حمایت از رژیم صهیونیستی برای حمله به لبنان پرداخت. این رژیم بر این تصور بود که میتواند در چند روز حزب الله را نابود و سلطه بر لبنان را تکرار نماید.
جنگ ۳۳ روزه براساس یک نقشه جامع که به وسیله آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و برخی احزاب لبنان طراحی شده بود به اجرا درآمد. این جنگ چنان برای آمریکا اهمیت داشت که رایس وزیر خارجه وقت آمریکا از آن با عنوان زایش خاورمیانه جدید یاد کرد. در نهایت پس از 33 روز این زایش انجام شد اما نه بر اساس مولفههای صهیونیستی- آمریکایی بلکه این جبهه مقاومت با محوریت حزب الله بود که فاتح جنگ شد و رسما تحولات منطقه را رقم زد. دستاوردهای حزبالله چنان بود که در نهایت غربیها سراسیمه برای نجات رژیم صهیونیستی دست به دامان شورای امنیت شدند و با قطعنامه 1701 برای پایان جنگ اقدام کردند. هر چند که این خواسته با قطعنامه مذکور محقق شد اما در پیامدهای آن باقی ماند چنانکه در سال 2008 صهیونیستها مجبور به تبادل اسرا بر اساس شروط حزب الله شدند و غزه نیز در جنگهای 22، 3 ، 51 روزه شکستهای سنگینی را به رجیم صهیونیستی تحمیل کردند.
آنچه در جنگ 33 روزه رقم خورد فروپاشی بخش دیگری از هیمنه نظامی رژیم صهیونیستی در کنار آگاهی بیشتر منطقه از ماهیت تروریستی و جنایتکارانه آمریکا بود. پنج سال بعد آمریکایی برای به اصطلاح جبران شکست 33 روزه با تروریسم نیابتی سوریه را هدف قرار دادند تا کمر مقاومت را به اصطلاح ویران سازند حال آنکه در این عرصه نیز مقاومت در نهایت توانست به پیروزی دست یابد.
امروز در حالی هجده سال از آن جنگ میگذرد که ثمره نهایی آن مقاومت را در طوفان الاقصی و مقاومت 10 ساله مردم غزه در برابر رژیم صهیونیستی و غرب میتوان مشاهده کرد. در جنگ 33 روزه غرب تا حدود زیادی مدیریت افکار عمومی را در دست داشت حال آنکه در طوفان الاقصی از دستاوردهای مهم غزه، همراهی ملتهای جهان حتی در قلب اروپا و آمریکا با مقاومت بوده که برگزاری 22 هزار تظاهرات در اروپا نمودی از این پیروزی است. جنگ 33 روزه هیمنه رژیم صهیونیستی و ادعاهای بشر دوستی آمریکا را شکست و طوفان الاقصی خط بطلانی کامل بر اقتدار نظامی، سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش بوده است که میتواند تعیین کننده سرنوشت کل منطقه باشد.
جنگ ۳۳ روزه براساس یک نقشه جامع که به وسیله آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و برخی احزاب لبنان طراحی شده بود به اجرا درآمد. این جنگ چنان برای آمریکا اهمیت داشت که رایس وزیر خارجه وقت آمریکا از آن با عنوان زایش خاورمیانه جدید یاد کرد. در نهایت پس از 33 روز این زایش انجام شد اما نه بر اساس مولفههای صهیونیستی- آمریکایی بلکه این جبهه مقاومت با محوریت حزب الله بود که فاتح جنگ شد و رسما تحولات منطقه را رقم زد. دستاوردهای حزبالله چنان بود که در نهایت غربیها سراسیمه برای نجات رژیم صهیونیستی دست به دامان شورای امنیت شدند و با قطعنامه 1701 برای پایان جنگ اقدام کردند. هر چند که این خواسته با قطعنامه مذکور محقق شد اما در پیامدهای آن باقی ماند چنانکه در سال 2008 صهیونیستها مجبور به تبادل اسرا بر اساس شروط حزب الله شدند و غزه نیز در جنگهای 22، 3 ، 51 روزه شکستهای سنگینی را به رجیم صهیونیستی تحمیل کردند.
آنچه در جنگ 33 روزه رقم خورد فروپاشی بخش دیگری از هیمنه نظامی رژیم صهیونیستی در کنار آگاهی بیشتر منطقه از ماهیت تروریستی و جنایتکارانه آمریکا بود. پنج سال بعد آمریکایی برای به اصطلاح جبران شکست 33 روزه با تروریسم نیابتی سوریه را هدف قرار دادند تا کمر مقاومت را به اصطلاح ویران سازند حال آنکه در این عرصه نیز مقاومت در نهایت توانست به پیروزی دست یابد.
امروز در حالی هجده سال از آن جنگ میگذرد که ثمره نهایی آن مقاومت را در طوفان الاقصی و مقاومت 10 ساله مردم غزه در برابر رژیم صهیونیستی و غرب میتوان مشاهده کرد. در جنگ 33 روزه غرب تا حدود زیادی مدیریت افکار عمومی را در دست داشت حال آنکه در طوفان الاقصی از دستاوردهای مهم غزه، همراهی ملتهای جهان حتی در قلب اروپا و آمریکا با مقاومت بوده که برگزاری 22 هزار تظاهرات در اروپا نمودی از این پیروزی است. جنگ 33 روزه هیمنه رژیم صهیونیستی و ادعاهای بشر دوستی آمریکا را شکست و طوفان الاقصی خط بطلانی کامل بر اقتدار نظامی، سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش بوده است که میتواند تعیین کننده سرنوشت کل منطقه باشد.
فرامرز اصغری