در میان اهالی هنر و قلم و رسانه هم مانند دیگر قشرهای اجتماعی، جماعتی نفوذ و جاخوش کردهاند که با واژههایی چون ملت،خدمت و وطن بیگانهاند و تنها چیزی که برایشان مهم است منافع است.اینان که از مریدان حزب باد هستند، برایشان اهمیت ندارد که سکانداران مملکت و فرهنگ و هنر کیانند، همین اندازه که پذیرای مجیز گویان،ملیجکها،بیهنران و قلم فروشان باشند و این جماعت، بار خود را ببندند، کافی است!
با تغییر دولت و ریاست جمهوری و وزرا، امروز نیز مانند دیروزهمه چیز و از جمله این جماعت هزار رنگ،باز رنگ عوض کرده و با شمایلی تازه که دیگر پشت و رویشان برای ملت آشکار است به خوشرقصی پرداختهاند.نگاه کنید به تیپها و آنها که تا دیروز دکمه بالای پیراهن را میبستند،امروز تیشرت مارکدار تن کردهاند؛ رسانهها و از جمله برخی نشریات و روزنامهها را بنگرید که تا دیروز از مسئولان دولت قبل،تصاویر پوستری چاپ میکردند وتیترهای ارزشی! درج مینمودند و امروز همان کار را با دولتیهای جدید و پزشکیان میکنند؛فلان و بهمان خبرگزاریها را سیاحت نمایید که آنچه تا دیروز در رثای شهید جمهور میگفتند،اکنون درباره پزشکیان میگویند، تصاویراتاقها و دفاتر دولتی و غیردولتی را از نظر بگذرانید که تا دیروز عکسهای دیگران را بر روی میز و در و دیوار نصب کرده بودند و امروز...
فیلمنامه نویس محترمی! که یک فیلمنامه عاشقانه بازاری در بستردفاع مقدس نوشته بود، برای پسند متولیان جدید سینما،فرهنگ و هنر دولت جدید، بستر و فضای داستان را تغییر و آن را از فضای دفاع مقدسی به اجتماعی تبدیل کرده است تا به نان و نوایی برسد، کارگردانی از او محترم تر! که با خم و راست شدن مجوز ساخت یک فیلم ارزشی! را دریافت کرده بود، حالا از ساخت آن بیخیال و منصرف شده و درخواست ساخت یک فیلم کمدی به روز داده است! تهیه کننده محترم تر از دو محترم قبلی! شال و کلاه کرده تا برای خوشایند کسانی! فیلمی جنجالی درباره محبوسان سیاسی خانگی بسازد و...
ژاین همه، یعنی در بر همان پاشنه معیوب قبل خواهد چرخید و باز هم اهالی راستین و شریف هنر و قلم و رسانه و البته این بار به گونهای دیگر مظلوم، منزوی و بیکار خواهند بود، چرا که جماعت منافق یاد شده در همه جا، جای دارند و دوباره ملیجک وار کنار سلاطین خواهند نشست! مگر اینکه دولت چهاردهم به راستی ملی و مردمی و در اجرا خادم جامعه باشد و جامعه و حوزههای فرهنگ و هنر و سینما را از وجود انگلهای مورد اشاره پاک کند و هوایی تازه در کشور و میان ملت و هنرمندان و اهالی قلم و هنر و رسانه جریان سازد. آیا این اتفاق، انجام شدنی است یا باز هم جزو آرزوهاست؟!
با تغییر دولت و ریاست جمهوری و وزرا، امروز نیز مانند دیروزهمه چیز و از جمله این جماعت هزار رنگ،باز رنگ عوض کرده و با شمایلی تازه که دیگر پشت و رویشان برای ملت آشکار است به خوشرقصی پرداختهاند.نگاه کنید به تیپها و آنها که تا دیروز دکمه بالای پیراهن را میبستند،امروز تیشرت مارکدار تن کردهاند؛ رسانهها و از جمله برخی نشریات و روزنامهها را بنگرید که تا دیروز از مسئولان دولت قبل،تصاویر پوستری چاپ میکردند وتیترهای ارزشی! درج مینمودند و امروز همان کار را با دولتیهای جدید و پزشکیان میکنند؛فلان و بهمان خبرگزاریها را سیاحت نمایید که آنچه تا دیروز در رثای شهید جمهور میگفتند،اکنون درباره پزشکیان میگویند، تصاویراتاقها و دفاتر دولتی و غیردولتی را از نظر بگذرانید که تا دیروز عکسهای دیگران را بر روی میز و در و دیوار نصب کرده بودند و امروز...
فیلمنامه نویس محترمی! که یک فیلمنامه عاشقانه بازاری در بستردفاع مقدس نوشته بود، برای پسند متولیان جدید سینما،فرهنگ و هنر دولت جدید، بستر و فضای داستان را تغییر و آن را از فضای دفاع مقدسی به اجتماعی تبدیل کرده است تا به نان و نوایی برسد، کارگردانی از او محترم تر! که با خم و راست شدن مجوز ساخت یک فیلم ارزشی! را دریافت کرده بود، حالا از ساخت آن بیخیال و منصرف شده و درخواست ساخت یک فیلم کمدی به روز داده است! تهیه کننده محترم تر از دو محترم قبلی! شال و کلاه کرده تا برای خوشایند کسانی! فیلمی جنجالی درباره محبوسان سیاسی خانگی بسازد و...
ژاین همه، یعنی در بر همان پاشنه معیوب قبل خواهد چرخید و باز هم اهالی راستین و شریف هنر و قلم و رسانه و البته این بار به گونهای دیگر مظلوم، منزوی و بیکار خواهند بود، چرا که جماعت منافق یاد شده در همه جا، جای دارند و دوباره ملیجک وار کنار سلاطین خواهند نشست! مگر اینکه دولت چهاردهم به راستی ملی و مردمی و در اجرا خادم جامعه باشد و جامعه و حوزههای فرهنگ و هنر و سینما را از وجود انگلهای مورد اشاره پاک کند و هوایی تازه در کشور و میان ملت و هنرمندان و اهالی قلم و هنر و رسانه جریان سازد. آیا این اتفاق، انجام شدنی است یا باز هم جزو آرزوهاست؟!
جبار آذین - منتقد سینما