لطفا همین اول کاری توپ را درزمین قوای دیگراز جمله دادگستری نیندازید چون خانه قوه مجریه پیش از دولت سیزدهم از پای بست ویران شده واین دولت هم که وارث انبوهی از خرابیهابود فرصت نکرده تا به رفع ورجوع آن بپردازد حل که این مسئله حیاتی آحاد جامعه آش کار خودتان میباشد زیرا قبل از آن نماینده چهار5 دوره از مجلس بوده اید وامروزهم رئیس جمهور شده اید تا به استفاده از تجربیات طبابت و سیاست به اهم معضلات سروسامان ببخشید که بخش درمان آن را اسلاف شما سالهاست به حال خود رها کرده اند زیرا همیشه کفه سیاست را سنگین ترمی دیدند وهمچنان میبینند! از این نظردرگام اول پیرامون حرفه مقدس طبابت با شما سخن میگوییم که اتفاقا از افتخارات ائمه اطهاری چون امام صادق«ع» بوده درحالیکه امروزبه یک تجارت تمام عیارو پرمنفعت تبدیل گردیده است نه انجام خدمت عاشقانه وصادقانه؛ زیرا ما که سنی ازمان گذشته بیاد میآوریم حکیمانی چون میرزا موسی وپسرمیرزاموسی را که در مبحث گیاه درمانی وطب سنتی؛ آنهم بصورت رایگان به معالجه بیماران میپرداختند تا توشه راه پر پیچ وخمی باشد که به آخرت ختم میشود والبته از راویان شنیده ایم شما هم تا حدودی اینچنین بوده اید که در ادامه این صواب به کباب ختم گردیده وبه مرور زمان به شغل وحرفه آنهم از نوع پردرآمدش تبدیل گردید تا معنویات چایش را به مادیات بدهد وامروز تقلب در آن روی معرفت وپول گذشته را سفید کند که جسم وروح انسانها به ابزاری برای خالی کردن جیبشان تبدیل شود ! پزشک حق ویزیت خود را خارج از هر تعرفه ای نقدی یا بصورت کارت به کارت آن هم از نوع اجاره ای مطالبه میکند وجراح برای دستمزد اعمالی که توسط اینترن ورزندنت کپی فیس میشو د سکه ودلار میطلبد و بیمارستانها یک به یک به هتلهای لاکچری تبدیل میشوند تا معالجات در مراحل واولویاتهای بعدی باشند و اگر پای درمانهای سخت پیش آید بیمار خانه و خودروی خود رابفروشد واز بانکهای شما تسهیلات چند صد درصدی دریافت کند که هزینه درمانش تامین شود! حواستان باشد اوقات شمارا را معطوف معیشت جامعه نکنند که این خود ترفندی نخ نما شده از سوی مافیاهای گذشته و موجود است وبالطبع رفع ورجوع آنها در تخصص شما نیست وآنها یی هم که ادعا دارند؛ در دولتهای قبل از شما هم موفقیت چندانی نداشتند چنانکه نهادهای بالا دستی همین یکی دوماه پیش صلاحیت اینها را برای کاندیداتوری ریاست جمهوری تایید نکردند اما بادور زدن همه قوانین باز هم متولی اقتصاد از هم گسیخته کشور شدند تا قوه بالا دستی دیگری با شعاروفاق رای نهاد قبلی را بشکند و دلها را به درد آورد! که برای شما بهتر است به کاری که در تخصصتان است یعنی بهداشت چند پاره شده کشور برسید ودرآغاز بساط پول درمانی را زیر وزبر نمایید تا فرمایش مقام معظم رهبری پیرامون اینکه بیمار به جز تحمل درد نگرانی دیگری نداشته باشد تحقق یابد ومعضلات وچالشهای تازه ای به آن افزوده نگردد. قصد گزافه گویی نداریم ودر پایان عین تازه ترین شکوائیه پر پیچ وخمی که همین چند روز پیش توسط فرزندان یک مادراز دست رفته بر اثر سهل انگاری پزشکان وکادر درمانی بیمارستانی به ظاهر خیریه به دادگاهی در اصفهان تقدیم شده و به شماره پیگیری 1403220674922712ثبت گردید؛ تقدیم حضورتان میگردد تا حل این معضلات از همین جا کلیدزده شود.
بسمه تعالی
شکواییه قصور پزشکی و کادر درمان بیمارستان عسکریه
با سلام و احترام،
به عرض میرساند، متوفی خانم زهره جعفری 63 ساله، با کد ملی 1280897491 با بیماری شناخته شده کانسر روده، در زمان حیات به مطب آقای دکتر مدیر گلستان مراجعه کردند و با اخذ شرح حال (تاریخچه بیماری و دارو)، بنابر جراحی در تاریخ 17/04/1403 گذاشته شد. در روز جراحی به دلیل مساعد نبودن حال جراح حین عمل (آقای دکتر مدیر گلستان) ادامه جراحی به آقای دکتر اصلان پور واگذار شد و سایر جراحیهای بیماران دیگر کنسل شده است و بیمار با دستورات بعد از عمل به بخش منتقل شده است(بدون اطلاع از لیست داروهای مصرفی بیمار) تا 3 روز، ویزیت توسط آقای دکتر گلستان انجام نشده است و این در حالی بوده است که بیمار علاوه بر داشتن دیابت شیرین به دیابت بیمزه مبتلا بوده و اسپری دسموپرسین مصرف میکرده است، و این دارو در دستورات دارویی گنجانده نشده بود.
همچنین همراهان بیمار چند نوبت از پرسنل پرستاری خواسته بودند که اسپری ایشان داده شود اما پرستار ذکر کرده است که فقط دستورات دارویی نوشته شده توسط پزشک معالج، اجرا میشود و نیازی به این دارو نمی باشد و اگر لازم بود دکتر در دستورات دارویی بعد از عمل ذکر میکرد و حتی در این خصوص پرستاران بخش هم تماسی با پزشک معالج نداشتند.
دو روز بعد از عمل، بیمار به دلیل کاهش سطح هوشیاری ناگهانی به ICU منتقل میشود که ابتدا تشخیص عفونت احتمالی محل عمل جراحی ذکر میشود، اما با بررسیهای انجام شده این تشخیص منتفی شد و طی مشاورههای مختلف از جمله سرویس نرولوژی و مشکلات مغزی، ورم مغز برای بیمار تشخیص داده میشود.
CT اسکن و MRI های لازم انجام شده چیزی جز این نکته را نشان نمی دهد. و البته طی بررسیهای بعدی متوجه سدیم بالای 200 بیمار میشود و هوشیاری در سطح 8 تا 10 قرار میگیرد.
چند روز طول میکشد تا سدیم به محدوده نرمال برسد و طی این مدت سطح هوشیاری بیمار کمتر شده و به حدود 3 میرسد و مجبور به لوله گذاری نای و سپس تراکستومی میشود و دچار عوارض مختلف و سایر وقایع مربوط به بستری طولانی مدت و... شده و متاسفانه در نهایت بیمار در تاریخ 26/05/1403 در ICU فوت میکند.
طی مدت بستری متوفی ، مشاوره با پزشکان متعددی از جمله دکتر پیمان رحمانی، دکتر سعادت نیا و دکتر خوروش و... و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و برخی پزشکان دیگر انجام و پرونده ایشان بررسی و علت کاهش سطح هوشیاری را کما ناشی از بالا بودن سدیم خون، بدلیل عدم مصرف اسپری دسموپرسین ذکر کردند و البته علت اصلی ، عدم اخذ شرح حال دقیق توسط جراح و کادر درمان و اینکه باید مشاوره با سرویس نفرولوژی و احتمالا برای بیمار در سطح هوشیاری 8-10 دیالیز اورژانسی انجام میشده است.
لازم به ذکر است پرونده اولیه گرفته شده از بیمارستان که نتیجه آن موجود میباشد، بسیاری از برگهها از جمله شرح حال بیمار در آن وجود ندارد که نشانگر آن است بعدا پرونده تکمیل شده است.
با توجه به وقایع صورت گرفته و مرگ بیمار، خواهان رسیدگی به موضوع و بررسی از نظر قصور، توسط پزشک و کادر درمان در بخش بعد از عمل بیمار خود هستیم. لذا با عنایت به موارد ذکر شده تقاضای رسیدگی و مساعدت در این خصوص را خواهانم.
بسمه تعالی
شکواییه قصور پزشکی و کادر درمان بیمارستان عسکریه
با سلام و احترام،
به عرض میرساند، متوفی خانم زهره جعفری 63 ساله، با کد ملی 1280897491 با بیماری شناخته شده کانسر روده، در زمان حیات به مطب آقای دکتر مدیر گلستان مراجعه کردند و با اخذ شرح حال (تاریخچه بیماری و دارو)، بنابر جراحی در تاریخ 17/04/1403 گذاشته شد. در روز جراحی به دلیل مساعد نبودن حال جراح حین عمل (آقای دکتر مدیر گلستان) ادامه جراحی به آقای دکتر اصلان پور واگذار شد و سایر جراحیهای بیماران دیگر کنسل شده است و بیمار با دستورات بعد از عمل به بخش منتقل شده است(بدون اطلاع از لیست داروهای مصرفی بیمار) تا 3 روز، ویزیت توسط آقای دکتر گلستان انجام نشده است و این در حالی بوده است که بیمار علاوه بر داشتن دیابت شیرین به دیابت بیمزه مبتلا بوده و اسپری دسموپرسین مصرف میکرده است، و این دارو در دستورات دارویی گنجانده نشده بود.
همچنین همراهان بیمار چند نوبت از پرسنل پرستاری خواسته بودند که اسپری ایشان داده شود اما پرستار ذکر کرده است که فقط دستورات دارویی نوشته شده توسط پزشک معالج، اجرا میشود و نیازی به این دارو نمی باشد و اگر لازم بود دکتر در دستورات دارویی بعد از عمل ذکر میکرد و حتی در این خصوص پرستاران بخش هم تماسی با پزشک معالج نداشتند.
دو روز بعد از عمل، بیمار به دلیل کاهش سطح هوشیاری ناگهانی به ICU منتقل میشود که ابتدا تشخیص عفونت احتمالی محل عمل جراحی ذکر میشود، اما با بررسیهای انجام شده این تشخیص منتفی شد و طی مشاورههای مختلف از جمله سرویس نرولوژی و مشکلات مغزی، ورم مغز برای بیمار تشخیص داده میشود.
CT اسکن و MRI های لازم انجام شده چیزی جز این نکته را نشان نمی دهد. و البته طی بررسیهای بعدی متوجه سدیم بالای 200 بیمار میشود و هوشیاری در سطح 8 تا 10 قرار میگیرد.
چند روز طول میکشد تا سدیم به محدوده نرمال برسد و طی این مدت سطح هوشیاری بیمار کمتر شده و به حدود 3 میرسد و مجبور به لوله گذاری نای و سپس تراکستومی میشود و دچار عوارض مختلف و سایر وقایع مربوط به بستری طولانی مدت و... شده و متاسفانه در نهایت بیمار در تاریخ 26/05/1403 در ICU فوت میکند.
طی مدت بستری متوفی ، مشاوره با پزشکان متعددی از جمله دکتر پیمان رحمانی، دکتر سعادت نیا و دکتر خوروش و... و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و برخی پزشکان دیگر انجام و پرونده ایشان بررسی و علت کاهش سطح هوشیاری را کما ناشی از بالا بودن سدیم خون، بدلیل عدم مصرف اسپری دسموپرسین ذکر کردند و البته علت اصلی ، عدم اخذ شرح حال دقیق توسط جراح و کادر درمان و اینکه باید مشاوره با سرویس نفرولوژی و احتمالا برای بیمار در سطح هوشیاری 8-10 دیالیز اورژانسی انجام میشده است.
لازم به ذکر است پرونده اولیه گرفته شده از بیمارستان که نتیجه آن موجود میباشد، بسیاری از برگهها از جمله شرح حال بیمار در آن وجود ندارد که نشانگر آن است بعدا پرونده تکمیل شده است.
با توجه به وقایع صورت گرفته و مرگ بیمار، خواهان رسیدگی به موضوع و بررسی از نظر قصور، توسط پزشک و کادر درمان در بخش بعد از عمل بیمار خود هستیم. لذا با عنایت به موارد ذکر شده تقاضای رسیدگی و مساعدت در این خصوص را خواهانم.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت