طی چند هفته گذشته شخص رئیس جمهور و معاون اول ایشان، سخن از افزایش قیمت بنزین و هزینه های گزافی که ارزان بودن بنزین به اقتصاد کشورتحمیل میکند گفتهاند.
البته اینکه آقای رییس جمهور و همکارانشان عواقب حرفها و اظهار نظرهایشان را در نظرمیگیرند یا نه، به خودشان مربوط است اما قطعاً باید متوجه آثار مفهومی حرفهایی که زده یا میزنند و سطح تأثیرگذاری و اثربخشی آنها را در جامعه مدنظر داشته باشند.
استدلالهای آقایان پزشکیان و عارف در خصوص خرید بنزین لیتری 50هزار تومان و فروش آن به قیمت 1500 و 3 هزار تومان مطلب تازهای نیست و در دولتهای گذشته هم گفته شده و الان هم که میگویند، قبول داریم که بنزین باید در کشورمانند غرب و دیگر جاها حتی لیتری 100هزار تومان هم فروخته شود و اگر درست و حسابی به مردم و افکارعمومی توضیح داده شود حتما مردم میپذیرند و با دولت همراهی هم میکنند، اما افزایش قیمت بنزین برای مردم باید همراه با یک پیوست «عدالت و فرهنگ» باشد که به مردم ظلم و اجحاف نشود و از طرف دیگر بیتالمال هم به هدر نرود. اینکه الزامات و پیوست عادلانه افزایش قیمت چیست و چگونه باید باشد، فقط بصورت خلاصه در حد عناوین ذکر میکنیم که هر یک از این عناوین خود صدها صفحه مطلب دارد.
آقای رئیس جمهور و همکارانشان باید به این موارد توجه دقیق داشته باشند و قبل از افزایش قیمت بنزین این عناوین را عملیاتی نمایند.
1- قبل از هر چیز میزان تورم به گونهای کاهش یابد و در حد یکی دو درصد برسد که شهروندان قیمت 50 هزار یا 100هزار تومانی بنزین برایشان حکم همان 1500تومان فعلی را داشته باشد.
2- میزان حقوق، دستمزد و درآمد خانوارها و تک تک شهروندان باید به گونهای افزایش یابد که هزینه بنزین هیچگونه تحمیلی به سبد هزینه خانوار نباشد.
3-تا زمانی که توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی به درستی بهبود نیابد و وسایل نقیله عمومی مناسب در اختیار مردم نباشد، همین مردم با بنزین لیتری 50هزار تومان هم به خیابانها و جاده ها میروند.
4-ارزش پول ملی باید آنقدر افزایش یابد که هزینه لوازم یدکی و تعمیرات خودرو هیچگونه فشاری به خانوارها تحمیل نکند و مردم بتوانند نیازهای خود را به آسانی و ارزانی تأمین نمایند.
5- متنوع سازي سبد سوخت خودروها با حمايت از سوختهای جايگزين از جمله «سی ان جی» باید بطور جدی اجرایی شود.
6- ورود خودروهای برقی به چرخه ناوگان حملونقل عمومی.
7- ارتقای استاندارد توليد خودرو و موتورسيكلت مهمترین موضوعی است که اگرعملیاتی نشود مانند آب در هاون کوبیدن است!
8- از رده خارج كردن خودروهای فرسوده موضوع مهم دیگری است که باید نهادینه شود.
9- بهينهسازی تقاضای حملونقل، مبتنی بر كاهش ترافيك و كاهش سفر
10- آموزش و فرهنگسازی مديريت مصرف سوخت بین شهروندان و دارندگان خودرو.
11- توسعه حمل نقل ریلی در درون شهرها و جاده (مترو و قطار)
12- ...
جناب آقای رئیس جمهور،جناب آقای معاون اول ، جناب آقای وزیرنفت...
موارد فوق خدمتتان تقدیم و عرضه شد. لطفا برای جلوگیری از هدر رفت بنزین، کاهش مصرف سوخت، مبارزه باقاچاق سوخت، واقعی شدن قیمت بنزین طبق استانداردهای جهانی، حذف یارانه سوخت، افزایش درآمد دولت و... حتما ابتدا باید این اقدامات اجرایی شود و مردم تأثیرات آن را در زندگی شان ببینند و لمس کنند و سپس قیمت بنزین را هر چقدر که دلتان خواست افزایش دهید حال با توجه به موارد فوق، آیا در دولت چهاردهم این اراده و همت وجود دارد که آن ها را عملیاتی کند یا نه؟
لذا با این تفاصیل خواهشم از شما عزیزان این است، همانگونه که تاکنون صادقانه و شفاف با مردم حرف زدهاید، اگر توان حل موارد فوق برای تحقق پیوست عدالت را دارید کار را با قدرت و شتاب فراوان ادامه دهید در غیر این صورت لطفا از طرح مباحث و حرفهای تنش آفرین و التهاب زا در جامعه خودداری نمایید.
البته اینکه آقای رییس جمهور و همکارانشان عواقب حرفها و اظهار نظرهایشان را در نظرمیگیرند یا نه، به خودشان مربوط است اما قطعاً باید متوجه آثار مفهومی حرفهایی که زده یا میزنند و سطح تأثیرگذاری و اثربخشی آنها را در جامعه مدنظر داشته باشند.
استدلالهای آقایان پزشکیان و عارف در خصوص خرید بنزین لیتری 50هزار تومان و فروش آن به قیمت 1500 و 3 هزار تومان مطلب تازهای نیست و در دولتهای گذشته هم گفته شده و الان هم که میگویند، قبول داریم که بنزین باید در کشورمانند غرب و دیگر جاها حتی لیتری 100هزار تومان هم فروخته شود و اگر درست و حسابی به مردم و افکارعمومی توضیح داده شود حتما مردم میپذیرند و با دولت همراهی هم میکنند، اما افزایش قیمت بنزین برای مردم باید همراه با یک پیوست «عدالت و فرهنگ» باشد که به مردم ظلم و اجحاف نشود و از طرف دیگر بیتالمال هم به هدر نرود. اینکه الزامات و پیوست عادلانه افزایش قیمت چیست و چگونه باید باشد، فقط بصورت خلاصه در حد عناوین ذکر میکنیم که هر یک از این عناوین خود صدها صفحه مطلب دارد.
آقای رئیس جمهور و همکارانشان باید به این موارد توجه دقیق داشته باشند و قبل از افزایش قیمت بنزین این عناوین را عملیاتی نمایند.
1- قبل از هر چیز میزان تورم به گونهای کاهش یابد و در حد یکی دو درصد برسد که شهروندان قیمت 50 هزار یا 100هزار تومانی بنزین برایشان حکم همان 1500تومان فعلی را داشته باشد.
2- میزان حقوق، دستمزد و درآمد خانوارها و تک تک شهروندان باید به گونهای افزایش یابد که هزینه بنزین هیچگونه تحمیلی به سبد هزینه خانوار نباشد.
3-تا زمانی که توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی به درستی بهبود نیابد و وسایل نقیله عمومی مناسب در اختیار مردم نباشد، همین مردم با بنزین لیتری 50هزار تومان هم به خیابانها و جاده ها میروند.
4-ارزش پول ملی باید آنقدر افزایش یابد که هزینه لوازم یدکی و تعمیرات خودرو هیچگونه فشاری به خانوارها تحمیل نکند و مردم بتوانند نیازهای خود را به آسانی و ارزانی تأمین نمایند.
5- متنوع سازي سبد سوخت خودروها با حمايت از سوختهای جايگزين از جمله «سی ان جی» باید بطور جدی اجرایی شود.
6- ورود خودروهای برقی به چرخه ناوگان حملونقل عمومی.
7- ارتقای استاندارد توليد خودرو و موتورسيكلت مهمترین موضوعی است که اگرعملیاتی نشود مانند آب در هاون کوبیدن است!
8- از رده خارج كردن خودروهای فرسوده موضوع مهم دیگری است که باید نهادینه شود.
9- بهينهسازی تقاضای حملونقل، مبتنی بر كاهش ترافيك و كاهش سفر
10- آموزش و فرهنگسازی مديريت مصرف سوخت بین شهروندان و دارندگان خودرو.
11- توسعه حمل نقل ریلی در درون شهرها و جاده (مترو و قطار)
12- ...
جناب آقای رئیس جمهور،جناب آقای معاون اول ، جناب آقای وزیرنفت...
موارد فوق خدمتتان تقدیم و عرضه شد. لطفا برای جلوگیری از هدر رفت بنزین، کاهش مصرف سوخت، مبارزه باقاچاق سوخت، واقعی شدن قیمت بنزین طبق استانداردهای جهانی، حذف یارانه سوخت، افزایش درآمد دولت و... حتما ابتدا باید این اقدامات اجرایی شود و مردم تأثیرات آن را در زندگی شان ببینند و لمس کنند و سپس قیمت بنزین را هر چقدر که دلتان خواست افزایش دهید حال با توجه به موارد فوق، آیا در دولت چهاردهم این اراده و همت وجود دارد که آن ها را عملیاتی کند یا نه؟
لذا با این تفاصیل خواهشم از شما عزیزان این است، همانگونه که تاکنون صادقانه و شفاف با مردم حرف زدهاید، اگر توان حل موارد فوق برای تحقق پیوست عدالت را دارید کار را با قدرت و شتاب فراوان ادامه دهید در غیر این صورت لطفا از طرح مباحث و حرفهای تنش آفرین و التهاب زا در جامعه خودداری نمایید.
فرهاد خادمی