از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم و یا شاید ازهمان زمان مبارزات انتخاباتی، کلید واژه ناترازی به یک شاخص و اصل در جملات و گفتارهای دولتمردان مبدل شده است. شاید کمتر مسئول در دولت چهاردهم بویژه در حوزه اقتصاد و انرژی را یافت که از این واژه استفاده نکند. ناترازی در بنزین، ناترازی، در برق، ناترازی در گاز، ناترازی در آب و ناترازی در ....
به عنوان نمونه رییس پژوهشگاه نیرو دیروز با بیان اینکه امسال ناترازی برق به ۱۹ هزار مگاوات رسید و پیش بینی میشود، سال آینده این عدد به ۲۵ هزار مگاوات برسد، گفت: نتوانستیم از عهده متناسبسازی تولید و مصرف برآییم و یکی از کارها در این زمینه مدیریت مصرف است که باید جدی گرفته شود.
نکته قابل توجه آنکه نسخه تجویزی از سوی دولتمردان و البته کارشناسان نزدیک به دولت افزایش قیمت برای مجبور شدن مردم به کاهش مصرف است. این نسخه در حالی مطرح می شود که از یک سو آمارها نشان میدهد که بخش عمده مصارف در بخش دولتی و شرکتی انجام می شود و اکثریت مردم به درستی مصرف انرژی را انجام می دهند. در حوزه بنزین نیز کمبود حمل و نقل عمومی و وضعیت فاجعه بار خودروها در سوزاندن سوخت دلیل اصلی افزایش مصرف است و ارتباطی به مردم ندارد. از سوی دیگر بسیاری از اقتصاددانهای بزرگ و با تجربه تاکید دارند که افزایش بهای انرژی طرحی برگرفته از نسخههای لیبرالی است که عملا علیه اقتصاد مقاومتی و اقتصاد جنگی است که ایران در مبارزه با تروریسم اقتصادی غرب با آن مواجه است چنانکه افرادی همچون خوش چهره استاد دانشگاه طرحهای لیبرالی و افزایش قیمتها را آفت و طرحی از سوی دشمنان در جنگ اقتصادی میدانند که دولتها خواسته یا ناخواسته گرفتار آن می شوند.
حقیقت امر آن است که گره ناترازیها با دندان افزایش قیمت باز نخواهد شد چرا که هر افزایش قیمتی افزایش هزینهها را در پی دارد که زمینه ساز استمرار وضعیت ناترازی میشود چنانکه واقعی سازی قیمتها نیز به دلیل نوسانات اقتصادی کشور به این وضعیت دچار شد.
راهکار برای خروج از این وضعیت قطعا با دست باز میشود و راهکار آن نیز در کنار آگاهی بخشی به مردم در مصرف بهینه، تغییرات در وسایل پر مصرف انرژی از لوازم برقی منزل گرفته تا خودروها، توجه به دانشبنیانها برای حل مشکلات مصرفی و نیز بهره گیری از سرمایهها و ظرفیتهای موجود داخلی برای ساخت نیروگاهها می باشد.
چشم به راه نشستن برای جزب سرمایه خارجی که همان دل بستن به برجام است قطعا نمیتواند راهکاری مناسب برای رفع این وضعیت باشد قدر مسلم مردم با بصیرت و آگاه ایران در صورت رویکرد صادقانه دولتمردان حاضرند که سرمایههای اندک خود را برای مشارکت در ساخت نیروگاهها و ظرفیتسازی در صنایع بالادستی در اختیار دولت قرار دهند به شرط آنکه از یک سو بانکها همچون گذشته رویه کلاهبرداری و نابودسازی سرمایه مردم را ادامه ندهند و از سوی دیگر نیز دولتمردان با ادعاها و واژگانی همچون کار پوپولیستی ساختن وساز عمومی را انجام نمی دهیم چنانکه عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی نساختن مسکن مهر را افتخار خود می دانست، از انجام تکالیف خود کوتاهی نکنند.
به عنوان نمونه رییس پژوهشگاه نیرو دیروز با بیان اینکه امسال ناترازی برق به ۱۹ هزار مگاوات رسید و پیش بینی میشود، سال آینده این عدد به ۲۵ هزار مگاوات برسد، گفت: نتوانستیم از عهده متناسبسازی تولید و مصرف برآییم و یکی از کارها در این زمینه مدیریت مصرف است که باید جدی گرفته شود.
نکته قابل توجه آنکه نسخه تجویزی از سوی دولتمردان و البته کارشناسان نزدیک به دولت افزایش قیمت برای مجبور شدن مردم به کاهش مصرف است. این نسخه در حالی مطرح می شود که از یک سو آمارها نشان میدهد که بخش عمده مصارف در بخش دولتی و شرکتی انجام می شود و اکثریت مردم به درستی مصرف انرژی را انجام می دهند. در حوزه بنزین نیز کمبود حمل و نقل عمومی و وضعیت فاجعه بار خودروها در سوزاندن سوخت دلیل اصلی افزایش مصرف است و ارتباطی به مردم ندارد. از سوی دیگر بسیاری از اقتصاددانهای بزرگ و با تجربه تاکید دارند که افزایش بهای انرژی طرحی برگرفته از نسخههای لیبرالی است که عملا علیه اقتصاد مقاومتی و اقتصاد جنگی است که ایران در مبارزه با تروریسم اقتصادی غرب با آن مواجه است چنانکه افرادی همچون خوش چهره استاد دانشگاه طرحهای لیبرالی و افزایش قیمتها را آفت و طرحی از سوی دشمنان در جنگ اقتصادی میدانند که دولتها خواسته یا ناخواسته گرفتار آن می شوند.
حقیقت امر آن است که گره ناترازیها با دندان افزایش قیمت باز نخواهد شد چرا که هر افزایش قیمتی افزایش هزینهها را در پی دارد که زمینه ساز استمرار وضعیت ناترازی میشود چنانکه واقعی سازی قیمتها نیز به دلیل نوسانات اقتصادی کشور به این وضعیت دچار شد.
راهکار برای خروج از این وضعیت قطعا با دست باز میشود و راهکار آن نیز در کنار آگاهی بخشی به مردم در مصرف بهینه، تغییرات در وسایل پر مصرف انرژی از لوازم برقی منزل گرفته تا خودروها، توجه به دانشبنیانها برای حل مشکلات مصرفی و نیز بهره گیری از سرمایهها و ظرفیتهای موجود داخلی برای ساخت نیروگاهها می باشد.
چشم به راه نشستن برای جزب سرمایه خارجی که همان دل بستن به برجام است قطعا نمیتواند راهکاری مناسب برای رفع این وضعیت باشد قدر مسلم مردم با بصیرت و آگاه ایران در صورت رویکرد صادقانه دولتمردان حاضرند که سرمایههای اندک خود را برای مشارکت در ساخت نیروگاهها و ظرفیتسازی در صنایع بالادستی در اختیار دولت قرار دهند به شرط آنکه از یک سو بانکها همچون گذشته رویه کلاهبرداری و نابودسازی سرمایه مردم را ادامه ندهند و از سوی دیگر نیز دولتمردان با ادعاها و واژگانی همچون کار پوپولیستی ساختن وساز عمومی را انجام نمی دهیم چنانکه عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی نساختن مسکن مهر را افتخار خود می دانست، از انجام تکالیف خود کوتاهی نکنند.
سارا علیاری