هفته گذشته یک مصوبه نخ نما شده و قدیمی تحت عنوان«۹بیست وهفتم» از سوی معاون اول رئیس جمهوربه وزارت کار، وزارت بهداشت و سازمان برنامه ابلاغ شد، مصوبهای که بلافاصله با واکنش شدید وزارت کار روبرو شد و آب پاکی برای اجرایی نشدن و نپذیرفتن روی دست دولت و وزارت بهداشت ریخته شد!
موضوع ۹بیست وهفتم حق بیمه که سالهاست وزارت بهداشت چشم طمع به آن دوخته است در حقیقت پول زوری است که وزارت بهداشت میخواهد بابت خدمات ضعیف درمانی به بیمه شدگان تأمین اجتماعی از این سازمان بگیرد.
سابقه این طمع ورزی به دولت اول آقای روحانی باز میگردد که دکتر هاشمی وزیر وقت سنگ بنای آن را گذاشت و هر بار با ایرادات قانونی روبرو شد و به مرحله اجرا در نیامد. حرف حساب سازمان تأمین اجتماعی این است که حق بیمه درمان بیمه شدگان متعلق به دولت نیست و باید نزد سازمان بماند. اینکه چرا کسی حاضر نیست این پول را به خزانه و برای وزارت بهداشت واریز نماید به این دلیل است که سوابق امر نشان داده هر وقت این وزارتخانه به پول رسیده است بجای ارتقای کیفی خدمات پزشکی و کاهش هزینههای درمانی مردم پولها را در محلهای غیر ضروری هزینه میکند و در نتیجه همیشه همگان از خدمات ارائه شده ناراضی هستند.
موضوع مهمتر از۹بیست وهفتم حق بیمه سازمان تأمین اجتماعی این است که بیمه شدگان سازمان اعم از شاغلین و بازنشستهها خارج از این هزینه رسمی، هزینه های دیگر و یارانههای خودشان را مدام و مرتب به وزارت بهداشت میپردازند اما نه تنها خدمات خوبی در مراکز درمانی دولتی به مردم و بیمه پردازان ارائه نمیشود بلکه هزینهها و صورتحسابهای هنگفتی برای آنان نیز صادر میشود.
هر چند که دکتر ظفرقندی جدید الورود است و ممکن است از سوابق موضوع اطلاع نداشته باشد ولی کارشناسان وزارت بهداشت که در واقع «آتش تهیه» این جنگ و نزاع را فراهم کردهاند خوب میدانند که حرف و نظر مثلا کارشناسی شان بی پایه و بیاساس است و بدنبال پرکردن جیب وزارت بهداشت آن هم بنا حق هستند.
اینک که آقای دکتر عارف این مصوبه بناحق را امضا نموده باید بداند در زمین وزارت بهداشت بازی میکنند و در این میان این وزارتخانه اطلاعات غلط به دولت داده و میدهد.
آقای عارف به جای امضا کردن این مصوبه ناحق باید تلاش نماید و۷۰۰هزار میلیارد تومان طلب سازمان از دولت را زنده کند تا سازمان تأمین اجتماعی بتواند به تکالیف خود عمل نماید.
جناب آقای معاون اول، اصلیترین معضل بیمه شدگان و بخصوص بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی، هزینههای گزاف درمانی است که به آنها تحمیل می شود و نه تنها سازمان تأمین اجتماعی نتوانسته به وظیفه خودش در کاهش و به حداقل رساندن پرداختها از جیب بیمه شدگان عمل کند بلکه نتوانسته در خصوص سایر هزینههای درمانی بیمه شدگان خود، حقوق قانونی آنها را استیفا نماید.
آقای دکترعارف چرا دنبال ۹ بیست و هفتم هستید آیا نمیدانید که یک درصد از ارزش افزوده مالیاتی بحساب وزارت بهداشت واریز میشود که نیمی از این مبلغ را بیمه شدگان تأمین اجتماعی به عنوان شهروندان میپردازند؟
آیا میدانید۱۰ درصد منابع خالص هدفمندی ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی به حساب وزارت بهداشت واریز می شود؟
آیا میدانید ۵ درصد از حق بیمه شخص ثالث بیمه گذاران به حساب وزارت بهداشت واریز میشود.هزینه های پرسنلی و عمرانی پرسنل وزارت بهداشت نیز از بودجه عمومی کشور و پول نفت و مالیات پرداخت میشود که اگر مجموع این ارقام نجومی را در نظر بگیرید نیمی از این پرداختیهای نجومی و کهکشانی را بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کردهاند اما همین بیمه شدگان در مراجعه به مراکز درمانی دولتی و وزرات بهداشت نه تنها ازخدمات پزشکی با کیفیت بهره مند نیستند بلکه بایک صورتحسابهای وحشتناک و «دولاپهنا» روبرو میشوند که سازمان تأمین اجتماعی باید بپردازد.
آقای دکترعارف می دانستید از۷۰هزارمیلیاردتومان ارزش افزوده پرداختی به وزارت بهداشت رابالغ بر۳۵هزارمیلیارد آن رابیمه شدگان تامین اجتماعی پرداخت کرده اندچرانباید این مبلغ به حساب تامین اجتماعی واریزشود؟!(این ارقام که از۹بیست وهفتم بیشتروبیشتراست)!!!!
آقای معاون اول چراوزارت بهداشت وقتی این مبالغ نجومی را باواسطه به وزارت بهداشت می پردازند،۹بیست وهفتم دیگرچه صیغه ای؟وقتی بیمه شدگان از زندگی روزمره شان می زنند وبه حساب وزارت بهداشت پول واریز می کنند و از بدحادثه خدمات بی کیفیت وصورتحسابهای «دولا پهنا» می گیرند،چرا با موضوع ۹بیست وهفتم باردیگراذهان بیمه شدگان رامشوش می کنید؟آقای دکترعارف عزیزبرای ماکه مثل روز روشن هست که مصوبه شماسرانجامی نخواهدداشت ولی مراقب باشید پایتان روی پوست موز رفته است!
موضوع ۹بیست وهفتم حق بیمه که سالهاست وزارت بهداشت چشم طمع به آن دوخته است در حقیقت پول زوری است که وزارت بهداشت میخواهد بابت خدمات ضعیف درمانی به بیمه شدگان تأمین اجتماعی از این سازمان بگیرد.
سابقه این طمع ورزی به دولت اول آقای روحانی باز میگردد که دکتر هاشمی وزیر وقت سنگ بنای آن را گذاشت و هر بار با ایرادات قانونی روبرو شد و به مرحله اجرا در نیامد. حرف حساب سازمان تأمین اجتماعی این است که حق بیمه درمان بیمه شدگان متعلق به دولت نیست و باید نزد سازمان بماند. اینکه چرا کسی حاضر نیست این پول را به خزانه و برای وزارت بهداشت واریز نماید به این دلیل است که سوابق امر نشان داده هر وقت این وزارتخانه به پول رسیده است بجای ارتقای کیفی خدمات پزشکی و کاهش هزینههای درمانی مردم پولها را در محلهای غیر ضروری هزینه میکند و در نتیجه همیشه همگان از خدمات ارائه شده ناراضی هستند.
موضوع مهمتر از۹بیست وهفتم حق بیمه سازمان تأمین اجتماعی این است که بیمه شدگان سازمان اعم از شاغلین و بازنشستهها خارج از این هزینه رسمی، هزینه های دیگر و یارانههای خودشان را مدام و مرتب به وزارت بهداشت میپردازند اما نه تنها خدمات خوبی در مراکز درمانی دولتی به مردم و بیمه پردازان ارائه نمیشود بلکه هزینهها و صورتحسابهای هنگفتی برای آنان نیز صادر میشود.
هر چند که دکتر ظفرقندی جدید الورود است و ممکن است از سوابق موضوع اطلاع نداشته باشد ولی کارشناسان وزارت بهداشت که در واقع «آتش تهیه» این جنگ و نزاع را فراهم کردهاند خوب میدانند که حرف و نظر مثلا کارشناسی شان بی پایه و بیاساس است و بدنبال پرکردن جیب وزارت بهداشت آن هم بنا حق هستند.
اینک که آقای دکتر عارف این مصوبه بناحق را امضا نموده باید بداند در زمین وزارت بهداشت بازی میکنند و در این میان این وزارتخانه اطلاعات غلط به دولت داده و میدهد.
آقای عارف به جای امضا کردن این مصوبه ناحق باید تلاش نماید و۷۰۰هزار میلیارد تومان طلب سازمان از دولت را زنده کند تا سازمان تأمین اجتماعی بتواند به تکالیف خود عمل نماید.
جناب آقای معاون اول، اصلیترین معضل بیمه شدگان و بخصوص بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی، هزینههای گزاف درمانی است که به آنها تحمیل می شود و نه تنها سازمان تأمین اجتماعی نتوانسته به وظیفه خودش در کاهش و به حداقل رساندن پرداختها از جیب بیمه شدگان عمل کند بلکه نتوانسته در خصوص سایر هزینههای درمانی بیمه شدگان خود، حقوق قانونی آنها را استیفا نماید.
آقای دکترعارف چرا دنبال ۹ بیست و هفتم هستید آیا نمیدانید که یک درصد از ارزش افزوده مالیاتی بحساب وزارت بهداشت واریز میشود که نیمی از این مبلغ را بیمه شدگان تأمین اجتماعی به عنوان شهروندان میپردازند؟
آیا میدانید۱۰ درصد منابع خالص هدفمندی ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی به حساب وزارت بهداشت واریز می شود؟
آیا میدانید ۵ درصد از حق بیمه شخص ثالث بیمه گذاران به حساب وزارت بهداشت واریز میشود.هزینه های پرسنلی و عمرانی پرسنل وزارت بهداشت نیز از بودجه عمومی کشور و پول نفت و مالیات پرداخت میشود که اگر مجموع این ارقام نجومی را در نظر بگیرید نیمی از این پرداختیهای نجومی و کهکشانی را بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کردهاند اما همین بیمه شدگان در مراجعه به مراکز درمانی دولتی و وزرات بهداشت نه تنها ازخدمات پزشکی با کیفیت بهره مند نیستند بلکه بایک صورتحسابهای وحشتناک و «دولاپهنا» روبرو میشوند که سازمان تأمین اجتماعی باید بپردازد.
آقای دکترعارف می دانستید از۷۰هزارمیلیاردتومان ارزش افزوده پرداختی به وزارت بهداشت رابالغ بر۳۵هزارمیلیارد آن رابیمه شدگان تامین اجتماعی پرداخت کرده اندچرانباید این مبلغ به حساب تامین اجتماعی واریزشود؟!(این ارقام که از۹بیست وهفتم بیشتروبیشتراست)!!!!
آقای معاون اول چراوزارت بهداشت وقتی این مبالغ نجومی را باواسطه به وزارت بهداشت می پردازند،۹بیست وهفتم دیگرچه صیغه ای؟وقتی بیمه شدگان از زندگی روزمره شان می زنند وبه حساب وزارت بهداشت پول واریز می کنند و از بدحادثه خدمات بی کیفیت وصورتحسابهای «دولا پهنا» می گیرند،چرا با موضوع ۹بیست وهفتم باردیگراذهان بیمه شدگان رامشوش می کنید؟آقای دکترعارف عزیزبرای ماکه مثل روز روشن هست که مصوبه شماسرانجامی نخواهدداشت ولی مراقب باشید پایتان روی پوست موز رفته است!
فرهاد خادمی