کلی گویی در باره عملکرد یک نهاد و سازمان حاکمیتی بسیار کار ساده و دم دستی است. بدون هیچ اندیشه و تعمقی در باره یک سازمان تأثیر گذار که بارها از سوی دشمنان در زمانهای گوناگون و اکنون با هجمههای سنگین روبرو بوده و حتی قطع برنامههای ماهوارهای خود از سوی اروپا و آمریکا را هم تجربه کرده است خسن گفتم راحت است. بارها گفته شده و همگان به ویژه نخبگان و فرهیختگان تأکید کردهاند که انتقاد باید سازنده و کارگشا باشد نه تخریبگر چرا که تنها باعث ایجاد فضایی مسموم در جامعه میشود.
مدتی است برخی اشخاص و رسانهها نسبت به عملکرد صدا و سیما انتقاد دارند که البته این انتقادات منصفانه نبوده و به ارائه راهکار نیز نرسیده است.
چندی پیش یک نظر سنجی از سوی ایسپا انجام شد که مخاطب سازمان صدا و سیما را « 11.5» درصد اعلام کرده بود و همین موضوع باعث شد تا بسیاری به این نظرسنجی استناد کرده و اقدام به تخریب و تضعیف رسانه ملی کنند. رسانهای که در 6 ماه سال جاری از پس بحرانها و چالشهای زیادی برآمده است. این نظر سنجی از سوی ایسپا و فقی تعداد معدودی دانشجو که بیشتر در خوابگاه و مشغول درس هستند گرفته شده، آیا میتوان آن را به کل جامعه گسترش داد؟
نتیجه یک نظرسنجی که از سوی مسئول ایسپا با توضیحاتی که ارائه داده رد شده است، بهانهای برای تاختن به صدا وسیما گشته حال آن که در یک حکومت نمیتوان نمونهای یافت که اشخاص و رسانهها علیه رسانه ملی کشور خود اقدام کنند و به تخریب و تضعیف آن بپردازند این روش از آنجا نشأت میگیرد که آقایان نه تنها رسانه ملی بلکه خودزنی هم میکنند. و در واقع رسانه مل یرا نمیشناسند.
روزنامههای که صاحب امتیاز و مدیر مسئولش که اکنون در بدنه اطلاع رسانی دولت مسعود پزشکیان مسئولیت پیدا کرده چرا اقدام به فضا سازی منفی و تخریب صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران میپردازد؟
برنامههای پر مخاطب که چه بسا تخریبگران هم بیننده آن باشند در صدا و سیما کم نیست، مانند سریال آقای قاضی، طوبی و بسیاری برنامه دیگر که تأثیر گذار و پر مخاطب است.
یک رسانه در پاسخ به ریاست صدا و سیما که گفته «چهرهها و برخی رسانهها از اينكه رسانه ملی بالای ۷۰ درصد مخاطب دارد ناراحتند» ادعا کرده که در واقع مردم از 70 درصد مخاطب رسانه ملی ناراحت نيستند، چرا كه اصلا مردم مخاطب رسانه ملی نيستند و تلويزيون نگاه نمیكنند.»
نویسنده این مطلب سطحی از کجا به این نتیجه رسیده که اینگونه با قاطعیت سخن گفته است؟
ادعای این که برنامههای صدا و سیما مخاطب ندارد در حالی است که باید تلویزیون را دید و رادیو را گوش داد و اگر مدعیان این موضوع بیننده و شنونده برنامههای صدا و سیما نیستند چگونه قضاوت میکنند؟ از کجا چنین نظراتی را ارائه می دهند؟ احتمالا از روش مسعود فراستی استفاده میکنند که فیلم را ندیده نقد میکند و بر نقد خود هم تأکید و اصرار دارد!
مدتی است برخی اشخاص و رسانهها نسبت به عملکرد صدا و سیما انتقاد دارند که البته این انتقادات منصفانه نبوده و به ارائه راهکار نیز نرسیده است.
چندی پیش یک نظر سنجی از سوی ایسپا انجام شد که مخاطب سازمان صدا و سیما را « 11.5» درصد اعلام کرده بود و همین موضوع باعث شد تا بسیاری به این نظرسنجی استناد کرده و اقدام به تخریب و تضعیف رسانه ملی کنند. رسانهای که در 6 ماه سال جاری از پس بحرانها و چالشهای زیادی برآمده است. این نظر سنجی از سوی ایسپا و فقی تعداد معدودی دانشجو که بیشتر در خوابگاه و مشغول درس هستند گرفته شده، آیا میتوان آن را به کل جامعه گسترش داد؟
نتیجه یک نظرسنجی که از سوی مسئول ایسپا با توضیحاتی که ارائه داده رد شده است، بهانهای برای تاختن به صدا وسیما گشته حال آن که در یک حکومت نمیتوان نمونهای یافت که اشخاص و رسانهها علیه رسانه ملی کشور خود اقدام کنند و به تخریب و تضعیف آن بپردازند این روش از آنجا نشأت میگیرد که آقایان نه تنها رسانه ملی بلکه خودزنی هم میکنند. و در واقع رسانه مل یرا نمیشناسند.
روزنامههای که صاحب امتیاز و مدیر مسئولش که اکنون در بدنه اطلاع رسانی دولت مسعود پزشکیان مسئولیت پیدا کرده چرا اقدام به فضا سازی منفی و تخریب صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران میپردازد؟
برنامههای پر مخاطب که چه بسا تخریبگران هم بیننده آن باشند در صدا و سیما کم نیست، مانند سریال آقای قاضی، طوبی و بسیاری برنامه دیگر که تأثیر گذار و پر مخاطب است.
یک رسانه در پاسخ به ریاست صدا و سیما که گفته «چهرهها و برخی رسانهها از اينكه رسانه ملی بالای ۷۰ درصد مخاطب دارد ناراحتند» ادعا کرده که در واقع مردم از 70 درصد مخاطب رسانه ملی ناراحت نيستند، چرا كه اصلا مردم مخاطب رسانه ملی نيستند و تلويزيون نگاه نمیكنند.»
نویسنده این مطلب سطحی از کجا به این نتیجه رسیده که اینگونه با قاطعیت سخن گفته است؟
ادعای این که برنامههای صدا و سیما مخاطب ندارد در حالی است که باید تلویزیون را دید و رادیو را گوش داد و اگر مدعیان این موضوع بیننده و شنونده برنامههای صدا و سیما نیستند چگونه قضاوت میکنند؟ از کجا چنین نظراتی را ارائه می دهند؟ احتمالا از روش مسعود فراستی استفاده میکنند که فیلم را ندیده نقد میکند و بر نقد خود هم تأکید و اصرار دارد!
محمد صفری