انگار آقای رئیس جمهور شتر را گم کرده و دنبال مهارش میگردد! که علاوه بر خود به وزرای کابینه و استانداران هم ابلاغ ضمنی کرده پیش از در نظر گرفتن توانایی و کارآمدی مدیران میانی به شرایط منطقه و سیاستهای حاکم بر آن توجه داشته باشند!
اما نمیگویند که این همه نظریات علمی موجود است تا هرکس بتواند با یک کلیک ساده در اینترنت به آنها دست یابد و بداند قبول هر مسئولیت مبتلای خود را میطلبد که خانمها از هر نظر و به خصوص تلاشهای فیزیکی و تحرک شبانه روزی، ضعیفتر از آقایان هستند و حالا اگر تجربههای قبلی مردان را به واسطه حضور زود رسشان در جامعه به تواناییهایشان بیفزاییم، قطعاً میشود ادعا نمود در دوران سخت و پیچیدهای چون امروز پیرامون عبور از بحرانهای موجود نباید ریسک کرد و وزارت خانه ای پر پیچ و خم چون راه و شهرسازی را که معجونی از سه نهاد جدا از یکدیگر است به یک زن سپرد هر چند مسطوره همان جنس بوده و سالها خاک آن را خورده است که وزرای قبلی آن همچون آخوندی؛ اسلامی و بذرپاش هم با همه توانمندی و پیشینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که به همراه داشتند، نتوانستند حریف کوهی از مشکلات و اقیانوسی از معضلات و چالشهای آن شوند؛ حالا مجسم کنید یک خانم را که بالفطره و با توجه به قوای جسمی ضعیفتر از مردان است، چگونه باید این کشتی طوفان زده از بیسامانی راه آهن، هواپیمایی، کشتیرانی، و میلیونها کیلومتر جادههای مسطح و نا هموار و تخریب شده و غیر قابل استفاده موجود در اقصی نقاط کشور را به ساحل امن برساند!؟ که آیین مقدس و پر رأفت اسلام ناب هم تذکراتی در این باره داده است تا آقایان هوای خانمها را در امور سخت و چالشی را حتی در خانه داشته باشند چنانکه میتوانند در قوه قضاییه خدمت کنند اما به دلیل رفتارعاطفی نمی شود انتظار رأی محکم به عنوان یک قاضی به تنهایی و بدون مشورت با دیگر قضات را از آنها داشت.
از سویی وزرای کابینه هم به دلیل اینکه از دکترین ریاست جمهوری عقب نمانند؛ دست به کار انتصابات بسیاری با استفاده از خانمها شدهاند تا مدیریت کل حوزه وزارتی و بعضی استانها از جمله حفاظت محیط زیست اصفهان را به یک خانم بسپارند حال آنکه این حرفه بخصوص و تخصصی ساعات کار مشخصی ندارد زیرا مدیرکل دو دوره قبل از آن که هم اکنون مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور است؛ اکثر شبها را به سرکشی در مناطق حفاظت شده حیات وحش در هفت نقطه از استان اصفهان میگذراند، سوال اینجاست که آیا چنین امکانی برای یک خانم وجود دارد؟ آیا استاندار جدید اصفهان با تجربهای نزدیک به 20 سال در مدیریتهای ریز و درشت و میانی و کلان به خصوص در ستاد وزارت کشور به این امر واقف نیست یا تحت فشارهای سیاسی و سهم خواهی ناچار به پذیرش اینگونه خورده فرمایشها در بستر مشاغل سخت و حساس و پر چالش همچون محیط زیست و در آینده نزدیک آموزش و پرورش میشود؟ در حالی که میتوان آنها را در پستهای مدیریتی همچون میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی جایگزین کرد و اگر قرار است در آموزش و پرورش پر چالش و پر جمعیت از هر نظر خدمت کنند، در مدیریتهای نواحی و پایین دستی ادارات کل پذیرفته شوند که اینجا نیز باز هم سایه جریانهایی خاص در قالب وفاق گسترده شده تا حرفهای خود را با حمایت بعضی مقامات بالادستی و مشاوران تحمیلی و پشت پرده به کرسی بنشانند!
کشور اگرچه با تنشهایی از قبل؛ پیرامون مسائل اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی مواجه و نیازمند است تا توسط افرادی کارآمد و ایثارگر و صبور اما پر توان همانند شخص استاندار فعلی که به نظر میرسد دانسته یا نادانسته درون چاهی بدون کف افتاده، مدیریت شود، اما نباید اجازه داد فشارهایی بتواند در این امر خلل ایجاد کند؛ اگر چه مشکل تنها به پایتخت و اصفهان ختم نمیشود زیرا همه استاندارانی که در حال انتخاب و انتصاب هستند ناچار میشوند به گونهای از روشها و نگاههای ریاست جمهوری تبعیت کرده تا از اسم رمزی به نام وفاق عقب نمانند!
خوشبختانه در این برهه از زمان، کشور از نظر نیروهای توانمند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی جوان غنی است که میتوانند با کسب یک دوره تجربه کوتاه مدت در کنار مدیران قدیمی و در حال بازنشسته شدن به ریزه کاریهای تخصصی خود بیفزایند و سکانها را بدست گیرند، به شرطی که مسئولان و مدیران جا خوش کرده چوب لای چرخ آنها نگذراند و رضایت دهند و بپذیرند فصل استراحتشان فرا رسیده و باید به جایگاه مقدس مشاوره با این نسل قناعت نمایند که دوران آزمون و خطاهای بیخاصیت به پایان رسیده و حالا نوبت این نسل نو است تا همه توان خود را صرف بهره وری از آموختههای دوران تحصیلی به همراه استفاده از تجربیات گذشتگان نمایند و اگر میدانند و مطمئنند قادر به انجام امور موفق وظیفهای نیستند، نپذیرند و اصرار نداشته باشند که آزمون و خطاهای تازه را شروع کنند بلکه اجازه دهند فرد دیگری جای آنها را بگیرد و خود به اموری بپردازند که در خور توانشان است.
متاسفانه بعضی از نمایندگان چند دورهای و تکراری مجلس به این بلیه دچارند و علیرغم ناتوانیهایی که به خصوص پیرامون مدیریت کمیسیونهای خاصت داشتهاند باز هم اصرار دارند همان مسئولیت ناموفق و آزمون و خطاهای تکراری را ادامه دهند و هزینههای مادی و معنوی کلان برای جامعه ایجاد کنند تا موفقیتهایشان چون گذشته تنها بر روی کاغذ باقی بماند اما آمار جمعیت کشور اگر چه تحرکی رو به افزایش نداشته، ثابت هم نماند و نگرانی از آینده افول نسل همچنان ادامه پیدا کند!
چه خوب میشد تا مدینه فاضله جمعیتی باز هم اعاده میگردید و همچون ایام پرشکوه آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و هشت ساله دفاع مقدس، بعضی انتصابات سیاسی نبودند و ملاک کارآمدی افراد میشد.
اما نمیگویند که این همه نظریات علمی موجود است تا هرکس بتواند با یک کلیک ساده در اینترنت به آنها دست یابد و بداند قبول هر مسئولیت مبتلای خود را میطلبد که خانمها از هر نظر و به خصوص تلاشهای فیزیکی و تحرک شبانه روزی، ضعیفتر از آقایان هستند و حالا اگر تجربههای قبلی مردان را به واسطه حضور زود رسشان در جامعه به تواناییهایشان بیفزاییم، قطعاً میشود ادعا نمود در دوران سخت و پیچیدهای چون امروز پیرامون عبور از بحرانهای موجود نباید ریسک کرد و وزارت خانه ای پر پیچ و خم چون راه و شهرسازی را که معجونی از سه نهاد جدا از یکدیگر است به یک زن سپرد هر چند مسطوره همان جنس بوده و سالها خاک آن را خورده است که وزرای قبلی آن همچون آخوندی؛ اسلامی و بذرپاش هم با همه توانمندی و پیشینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که به همراه داشتند، نتوانستند حریف کوهی از مشکلات و اقیانوسی از معضلات و چالشهای آن شوند؛ حالا مجسم کنید یک خانم را که بالفطره و با توجه به قوای جسمی ضعیفتر از مردان است، چگونه باید این کشتی طوفان زده از بیسامانی راه آهن، هواپیمایی، کشتیرانی، و میلیونها کیلومتر جادههای مسطح و نا هموار و تخریب شده و غیر قابل استفاده موجود در اقصی نقاط کشور را به ساحل امن برساند!؟ که آیین مقدس و پر رأفت اسلام ناب هم تذکراتی در این باره داده است تا آقایان هوای خانمها را در امور سخت و چالشی را حتی در خانه داشته باشند چنانکه میتوانند در قوه قضاییه خدمت کنند اما به دلیل رفتارعاطفی نمی شود انتظار رأی محکم به عنوان یک قاضی به تنهایی و بدون مشورت با دیگر قضات را از آنها داشت.
از سویی وزرای کابینه هم به دلیل اینکه از دکترین ریاست جمهوری عقب نمانند؛ دست به کار انتصابات بسیاری با استفاده از خانمها شدهاند تا مدیریت کل حوزه وزارتی و بعضی استانها از جمله حفاظت محیط زیست اصفهان را به یک خانم بسپارند حال آنکه این حرفه بخصوص و تخصصی ساعات کار مشخصی ندارد زیرا مدیرکل دو دوره قبل از آن که هم اکنون مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور است؛ اکثر شبها را به سرکشی در مناطق حفاظت شده حیات وحش در هفت نقطه از استان اصفهان میگذراند، سوال اینجاست که آیا چنین امکانی برای یک خانم وجود دارد؟ آیا استاندار جدید اصفهان با تجربهای نزدیک به 20 سال در مدیریتهای ریز و درشت و میانی و کلان به خصوص در ستاد وزارت کشور به این امر واقف نیست یا تحت فشارهای سیاسی و سهم خواهی ناچار به پذیرش اینگونه خورده فرمایشها در بستر مشاغل سخت و حساس و پر چالش همچون محیط زیست و در آینده نزدیک آموزش و پرورش میشود؟ در حالی که میتوان آنها را در پستهای مدیریتی همچون میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی جایگزین کرد و اگر قرار است در آموزش و پرورش پر چالش و پر جمعیت از هر نظر خدمت کنند، در مدیریتهای نواحی و پایین دستی ادارات کل پذیرفته شوند که اینجا نیز باز هم سایه جریانهایی خاص در قالب وفاق گسترده شده تا حرفهای خود را با حمایت بعضی مقامات بالادستی و مشاوران تحمیلی و پشت پرده به کرسی بنشانند!
کشور اگرچه با تنشهایی از قبل؛ پیرامون مسائل اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی مواجه و نیازمند است تا توسط افرادی کارآمد و ایثارگر و صبور اما پر توان همانند شخص استاندار فعلی که به نظر میرسد دانسته یا نادانسته درون چاهی بدون کف افتاده، مدیریت شود، اما نباید اجازه داد فشارهایی بتواند در این امر خلل ایجاد کند؛ اگر چه مشکل تنها به پایتخت و اصفهان ختم نمیشود زیرا همه استاندارانی که در حال انتخاب و انتصاب هستند ناچار میشوند به گونهای از روشها و نگاههای ریاست جمهوری تبعیت کرده تا از اسم رمزی به نام وفاق عقب نمانند!
خوشبختانه در این برهه از زمان، کشور از نظر نیروهای توانمند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی جوان غنی است که میتوانند با کسب یک دوره تجربه کوتاه مدت در کنار مدیران قدیمی و در حال بازنشسته شدن به ریزه کاریهای تخصصی خود بیفزایند و سکانها را بدست گیرند، به شرطی که مسئولان و مدیران جا خوش کرده چوب لای چرخ آنها نگذراند و رضایت دهند و بپذیرند فصل استراحتشان فرا رسیده و باید به جایگاه مقدس مشاوره با این نسل قناعت نمایند که دوران آزمون و خطاهای بیخاصیت به پایان رسیده و حالا نوبت این نسل نو است تا همه توان خود را صرف بهره وری از آموختههای دوران تحصیلی به همراه استفاده از تجربیات گذشتگان نمایند و اگر میدانند و مطمئنند قادر به انجام امور موفق وظیفهای نیستند، نپذیرند و اصرار نداشته باشند که آزمون و خطاهای تازه را شروع کنند بلکه اجازه دهند فرد دیگری جای آنها را بگیرد و خود به اموری بپردازند که در خور توانشان است.
متاسفانه بعضی از نمایندگان چند دورهای و تکراری مجلس به این بلیه دچارند و علیرغم ناتوانیهایی که به خصوص پیرامون مدیریت کمیسیونهای خاصت داشتهاند باز هم اصرار دارند همان مسئولیت ناموفق و آزمون و خطاهای تکراری را ادامه دهند و هزینههای مادی و معنوی کلان برای جامعه ایجاد کنند تا موفقیتهایشان چون گذشته تنها بر روی کاغذ باقی بماند اما آمار جمعیت کشور اگر چه تحرکی رو به افزایش نداشته، ثابت هم نماند و نگرانی از آینده افول نسل همچنان ادامه پیدا کند!
چه خوب میشد تا مدینه فاضله جمعیتی باز هم اعاده میگردید و همچون ایام پرشکوه آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و هشت ساله دفاع مقدس، بعضی انتصابات سیاسی نبودند و ملاک کارآمدی افراد میشد.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت