دوشنبه چه روزسختي بود براي ما، چقدر دير گذشت اين روز سنگين، تا ببينيم دلدار و دلبرمان، آرامش جان را دوباره هديه مي‌کند به امت. دوشنبه با دلهره و دل‌نگراني گذشت. سنگين و سخت.
سه‌شنبه اما، امت کمي آرام شد. اما هنوز نگران بود. جانشان به جان او بسته است خب! دل‌خوش به عطر حضور او هستند. بند دلشان پاره شد هنگامي که ناخوشي‌اش را ديدند. در اين دنيا تنها او را دارند. دلشان به او خوش است. قلبشان به نفس او گرم است. قلبشان مي‌تپد با ضربان قلب دلدار.
نبينيم ناخوشي‌ات را نازنين يار. سردار عشق، مي‌بيني امت چگونه براي تو دعا مي‌کند و مي‌نويسد از سر دل و سوز عاشقانه.
خنده‌هايت مرهمي است بر دل زخمي ما و خم ابرويت شيرين‌تر از جان است.
ما هنوز با عشق تو کار داريم. خدا هم خوب مي‌داند. به اين راحتي‌ها هم دل نمي‌کنيم از عشقت. تو هم عاشق امتي هستي که عشق به تو دارند.
اين عشق دوطرفه، جدايي ندارد. هجران ندارد. يک هجران با انتظاري شيرين داريم ما را بس است. تا وصل آن هجران با ما باش ما هم با تو مي‌مانيم تا شب فرقت يار پايان يابد.
وجود تو، اين هجران جانسوز را آسان مي‌کند. پس، از خودت بيشتر مراقبت کن آقاجان. فکر ما هم باش، ما هم هستيم، عاشقاني داري براي خودت، خاطرخواهان زيادي مريدت هستند، دوستتان دارند. دلشان تنگ مي‌شود برايت. خوش به حالشان آمدند و روي ماه شما را بوسيدند و رفتند. دست ما کوتاه، اما دلمان پيش شما است.
صلابت شما را مي‌‌خواهيم. اقتدار در سخنانتان را طلب مي‌کنيم. خنده‌هاي زيرلبتان که دل را شاد مي‌کند و دل آشوب‌زده ما را آرام مي‌بخشد مي‌جوييم.
دعاگويت هستيم بي‌مزد و بي‌منت. چاپلوسي هم نمي‌کنيم. از سر دل است و عشق، همين و بس.
بزرگوارا، دوستت داريم، چون دوست داشتني هستي، آرام قلبي، جلاي دلي و نشاط روح.
برخيز، همپايانت منتظرند. يارانت را بنده‌نوازي کن.
امروز سومين روز درد ما است. مي‌دانيم که خدا هم حواسش به تو هست. تو هم حواست به ما باشد، طبيب دل‌هاي سوخته ما!
ای زندگی تن و توانم همه تو
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی از آنی همه من
من نيست شدم در تو از آنم همه تو
دریافت صفحه با کد QR