هربرت سايمون (Herbert _Simon) سازمان غيررسمي را روابط و کنشهاي متقابل پيشبيني نشده افراد داخل سازمان رسمي، که بر تصميمات و تقديرات سازمان رسمي اثر ميگذارد، تعريف ميکند که اين روابط ممکن است نوعا با ساختار رسمي سازمان هماهنگي نداشته باشد. صاحبنظران ديگري سازمان غيررسمي را عبارت از گروهي که فرد در آن به هويت ميرسد و نيازهاي خود را تامين ميکند تعريف ميکنند.(۱) گروه غيررسمي به دلايل متعددي در سازمان شکل ميگيرد که مهمترين آن خصوصيات، اجتماعي بودن انسان و تامين نيازهاي فردي و گروهي او ميباشد.(۲)
ايجاد سازمان غيررسمي در سازمانهاي رسمي تقريبا اجتنابناپذير بوده و با توجه به بافت و ساختار سازمان و ويژگيهاي افراد تشکيلدهنده آن و نوع اعمال مديريت بر سازمانهاي رسمي، ممکن است سازمان غيررسمي در فاصلههاي زماني متفاوتي تشکيل شود. اين گروهها در مقابل ضعف و يا سوء مديريتها، حقکشيها و تبعيضها براي دفاع از حقوق قانوني پرسنل از خود واکنش نشان داده و مقاومت ميکنند.(۳)
بنا به گزارش خبرگزاريها و جرايد کشور، در اجراي تبصره ۴ قانون مطبوعات، انتخابات پانزدهمين دوره مديران مسئول مطبوعات، پايگاههاي اطلاعرساني و خبرگزاريها براي انتخاب «نماينده مديران مسئول» در «هيئت نظارت بر مطبوعات» روز سهشنبه مورخ ۲۰/۸/۹۳ ساعت ۱۳ در تالار وحدت برگزار ميشود. مطابق تبصره يک ماده ۳۱ آييننامه اجرايي قانون مطبوعات، چنانچه مرحله اول انتخابات اکثريت مطلق - جلسه اول روز ۶/۸/۹۳ در تالار رودکي به حد نصاب نرسيد - مديران مسئول داراي حق راي حاضر نشوند جلسه بعدي دو هفته بعد با هر تعداد تشکيل شده و رسميت خواهد داشت، طبق ليست منتشره از طرف معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني ۲۲ نفر از مديران مسئول براي اين دوره از انتخابات مديران مسئول ثبت نام کرده و مورد تاييد قرار گرفتهاند. در بين اسامي کانديداها علاوه بر نماينده فعلي مديران مسئول در هيئت نظارت - دکتر حسين انتظامي که با روي کار آمدن دولت يازدهم، همزمان معاون امور مطبوعاتي و اطلاعرساني را نيز بر عهده گرفتهاند - چهرههاي شاخصي همچون مدير مسئول روزنامه مردمسالاري، مديرعامل خبرگزاري فارس و مديرعامل خبرگزاري تسنيم نيز به چشم ميخورد، بقيه ليست را افرادي تشکيل ميدهند که معمولا از فرصت ايجاد شده براي معرفي نشريه خود و کانديداي موردنظرشان سود جسته و قبل از آغاز رايگيري به نفع کانديداي اصلي انصراف ميدهند. کمااينکه به هر دليلي انصراف هم ندهند به هيچوجهي امکان انتخاب شدن را نخواهند داشت، با نگاهي به چهاردهمين دوره - انتخابات گذشته مديران مسئول - انتخاب نماينده مديران مسئول در «هيئت نظارت بر مطبوعات » اين واقعيت بهتر آشکار ميشود. از ميان قريب به پنج هزار نشريه داراي مجوز جمعا ۵۱۳ نفر از مديران مسئول در انتخابات تعيين نماينده مشارکت داشتهاند که مدير مسئول نشريه فارغالتحصيلان با ۳۲۲ راي براي پنجمين بار به عنوان نماينده آنان در هيئت نظارت انتخاب ميشوند رقيب او که مديرعامل خبرگزاري فارس باشند ۱۸۳ راي و بقيه کانديداها تنها ۸ راي را از آن خود مينمايند.
قصه ده ساله نمايندگي در «هيئت نظارت بر مطبوعات» از آنجا آغاز مي شود که در سال ۱۳۸۳ - يکسال قبل از روي کار آمدن دولت مهرورزي - در نهمين دوره انتخابات نمايندگي مديران مسئول آقاي دکتر حسين انتظامي که سابقه مديريت اداره کل مطبوعات داخلي را در شناسنامه کاري خود داشتند با حمايت سازمان غيررسمي معاونت مطبوعاتي و جلب اعتماد اکثريتي از مديران مسئول ميانهرو از هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا مسند نمايندگي مديران مسئول در «هيئت نظارت بر مطبوعات» را از آن خود ميکند.
در انتخابات دورههاي بعدي - از دوره نهم تاکنون مديران مسئول با گرايش اصلاحطلبي - که دولت مطبوعشان قدرت را در سال ۸۴ به دولت مهرورزي واگذار کرده بود زودتر از اصولگرايان به بلوغ سياسي؟! ميرسند و چون زمينهاي براي موفقيت کانديداي خود نميبينند ترجيح ميدهند از معرفي کانديدايي از اردوگاه خود - اصلاحطلبان صرف نظر کرده و در هر پنج دوره راي خود را در سبد راي کانديداي برنده مدير مسئول نشريه فارغالتحصيلان بريزند. در نقطه مقابل جريان اصولگرايي که تصور ميکرد با در دست داشتن قدرت و سازمان رسمي معاونت مطبوعاتي در هر دوره پنجگانه با کانديداي راديکال و خالص از جناح خود با شعار انجام تکليف شرعي وارد رقابتهاي انتخابات تعيين نماينده مديران مسئول ميشدند که انصافا حضور پرشور آنان ايجاد انگيزش و اتحاد بيشتر در جناح رقيب کرده و مشارکت در انتخابات را بالا ميبرد و از آنجايي که دولت وقت نيز منتسب به آنان بود مشروعيتي نيز به اصل برگزاري انتخابات و اصل امانتداري ميداد.
به ويژه آنکه هميشه رقيب آنها پيروز ميدان بود. غافل از آن که از طرفي سازمان غيررسمي معاونت مطبوعاتي به علت برخي عملکردهاي ناصواب دولت مهرورزي هر روز فربهتر شده و با انگيزهاي قويتر و به مراتب بالاتر از سازمان رسمي عمل ميکند و از طرف ديگر جمع قابل توجهاي از مديران مسئول ميانهرو مطبوعات و رسانهها حتي از اردوگاه اصولگرايان به کانديداي منتخب جريان اصولگرايي راي نميدهند.
بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت که در طول ۱۰ سال گذشته پنج دوره انتخاباتي مديران مسئول رقابت اصلي به جاي مديران مسئول مطبوعات در بين دو گروه از سازمان رسمي و غيررسمي معاونت مطبوعاتي در جريان بوده است. البته ناگفته نماند که هزينه کرد از کيسه بيتالمال در قالب نشريات و رسانههاي دولتي و شبهدولتي که به طريقي از خزانه ارتزاق مينمايند از فراخوان مديران مسئول تا تهيه بليت رفت و برگشت با هواپيما و اسکان در هتلهاي تهران بر شکوه اين رقابتها ميافزوده است.
انتظار ميرفت با روي کار آمدن دولت عقلاني «تدبير و اميد» و سيطره سازمان غيررسمي بر سازمان رسمي و انطباق آن دو با يکديگر در معاونت مطبوعاتي که با انتخاب نماينده مديران مسئول به عنوان معاون امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي صورت گرفت تدبيري انديشيده ميشد تا انتخاباتي آزاد با مشارکت واقعي مديران مسئول و رقابت جدي بين سليقهها و گرايشهاي مختلف و با ديدگاههاي متفاوت که از لوازم ضروري جامعه مدني است بدون دخالت کانونهاي قدرت و ثروت برگزار شود. تا گردش طبيعي بين نخبگان جامعه رسانهاي کشور تحقق يابد.
حال آنکه با اعلام حضور معاون امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي ششمين بار متوالي در قامت کانديداي نماينده مديران مسئول در «هيئت نظارت بر مطبوعات» که خود مجري و برگزارکننده اين انتخابات ميباشد. آيا انگيزهاي براي حضور ديگر کانديداها براي رقابت باقي خواهد ماند؟ آيا اصولا همه مديران مسئول از فرصتهاي برابري براي شرکت در اين مسابقه نابرابر برخوردارند؟ از قرار اطلاع جريان اصولگرايي نيز بالاخره بعد از پنج دوره آزمون و خطا به اين بلوغ سياسي؟! رسيدهاند که بهتر است آنها نيز مانند اصلاحطلبان آراي خود را در سبد کانديداي پيروز بريزند و خود را بيجهت به زحمت نيندازند به ويژه آنکه با از دست دادن قدرت اجرايي بعيد به نظر ميرسد که احساس تکليفي براي گرم کردن تنور انتخابات و بالا بردن ميزان مشارکت مديران مسئول در پانزدهمين دوره تعيين نماينده مديران مسئول در هيئت نظارت را داشته باشند.
اين واقعيت تلخ را در سکوت حاکم بر رسانههاي داخلي اعم از اصلاحطلبان و اصولگرايان و... در عدم پرداخت به موضوع مهم و صنفي نقش نماينده مديران مسئول در هيات نظارت بر مطبوعات، به وضوح ميتوان مشاهده کرد. که از قديم سکوت علامت رضايت از وضع موجود بوده است. حال بايد منتظر ظهور سازمان جديد غيررسمي شکل گرفته در معاونت مطبوعاتي بود و ديد که اين گروه اين بار در مواجهه با عملکرد سازمان رسمي حاکم چه عکسالعملي از خود بروز داده و با کدام يک از جناحهاي سياسي کشور پيوند خواهد خورد.
پاورقيها:
۱ و ۲- سيدمحمد ميرکمالي/ سازمان غيررسمي و ...
۳- حسن اختري/ نقد دولتها دفتر اول دوران اصلاحات، نشر سياست صفحه ۱۱۵.