پس از ۷روز مذاکرات فشرده در وين، مذاکرات براي رسيدن به توافقي جامع باز هم به وقت اضافه کشيده شد و تا۱۰ تير۹۴ تمديد شد.با اين حساب و برخلاف انتظار مذاکرات با توجه به مواضع زيادهخواهانه آمريکا از پيشرفت قابل توجهي برخوردار نشد و مهلت دستيابي به توافق نهايي و جامع هستهاي هفت ماه ديگر به تعويق افتاد.
تا پیش از این کسی گمان نمیکرد که مجدداً مهلت دستیابی به توافق تمدید شود. کشدار شدن موضوع و طولانی شدن روند مذاکرات و دوران انتظاری که ماههاست ادامه دارد برای هیچ یک از طرفین و به ویژه برای ایران چندان رضایتبخش نبود و تیم مذاکرهکننده ایرانی نیز دوست نداشت که چند ماه دیگر به چانهزنی در اینباره بپردازد.
صاحبنظران معتقدند؛ مذاکرات وین آغازی پرهیجان اما پایانی ملایم و آرام داشت. اجلاس وین به مسابقه شورانگیزی شباهت یافته بود که جهانی به تماشای آن نشسته بود. اما فرجام این مسابقه پرهیجان یک نتیجه تساوی بودکه گرچه تماشاگران را راضی نساخت اما همه تیمهای شرکتکننده از این نتیجه اظهار رضایت کردند. آنچه پیداست، اجلاس وین در نقطه پایانی خود مطابق میل دو جریان پیش نرفت؛ جریانی که درپی یک اتفاق خارقالعاده از نوع آشتی کامل ایران و امریکا بود و جریانی دیگر که برای شکست و ناکامی اجلاس لحظه شماری میکرد.
اما چرخه تصمیم دیپلماتها در میانه این دو مطالبه به شدت خوشبینانه وکاملاً بدبینانه پیش رفت و در نقطهای ایستاد که ناظران سیاسی از آن به عنوان «نتیجه واقعبینانه» تعبیر میکنند. پرونده هستهاي ايران از سال٢٠٠٣ تا به امروز درگير فراز و نشيب هاي مذاكراتي بوده است كه عملا حل و فصل سريع و بدون دردسر اين پرونده دربازه زماني يك ساله را در سايه نگاهي واقعبينانه غيرمنطقي ميكند.
براساس آنچه كه در چند ماه گذشته به كرات از زبان مذاكرهكنندگان ايراني و ديگر مذاكرهكنندگان حاضر در اين دور از مذاكرات شنيده شده است، جدول زماني لغو تحريمهاي و حجم غنيسازي ايران در زمره مسائلي است كه به اصلي ترين چالشهاي بدل شده است.
تمديد مذاكرات هستهاي تا ماه جولاي نشان ميدهد كه ايران و١+٥ نتوانستند در اين بازه زماني از حجم اختلافهاي كاسته و به نوعي اراده سياسي براي توافق را بر اختلافهاي سياسي ارجحيت بخشند.
صادقانه بايد اعتراف كرد سربازان خط مقدم جبهه ديپلماتيك كشور هر چه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشتند. پنجه در پنجه قدرتهاي بزرگ جهاني انداختند و براي دستيابي به توافق و حفاظت از منافع ملي و حفظ دستاوردهاي هستهاي كشور از هيچ كوششي دريغ نكردند.
درخصوص ماراتن دهم مذاکرات هستهاي ايران با کشورهاي ۱+۵ در وين بايد اذعان کرد:
۱- مسئول اصلي به نتيجه نرسيدن مذاكرات يكساله در سوم آذرماه جاري، دولت آمريكاست. كشورهاي اروپايي البته در اين مسئوليت شريك هستند ولي از آنجا كه كارشكني اصلي از آمريكا بود، بايد آمريكا را مقصر و مسبب اصلي دانست.
۲- جمهوري اسلامي ايران، به اعتراف كليه اعضاي گروه ۱+۵ و آژانس انرژي اتمي، در طول يكسال بعد از توافق ژنو، به تمام تعهدات خود كه در توافق نامه ژنو مندرج بود عمل كرده و صداقت خود را به اثبات رسانده است. به مقتضاي اين عملكرد و براساس موافقتنامه ژنو، گروه ۱+۵ نيز بايد به خواستههاي جمهوري اسلامي ايران پاسخ مثبت بدهد.
۳- برخلاف بزرگنماییهای صورت گرفته و مشروط به حسننیت طرف غربی، دستیابی به یک توافق جامع هستهای و حل و فصل مناقشه پیشرو میان ایران و ۱+۵ بسیار ساده و سهلالوصول به نظر میرسید، چرا که محتوای کیفی توافق نهایی باید مشتمل بر بنیان توافقات قبلی میبود که بر همین مبنا توافقات هستهای در ۲ موضوع «رفع تحریمهای ضد انسانی علیه ملت ایران در مقابل حصول اطمینان طرف غربی از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران» قابل خلاصهسازی است. غیرقابل کتمان است که مابقی موضوعات مطروحه در مذاکرات، حاشیهسازی بوده و اساسا یک بهانهجویی بیشرمانه و سندسازی ظالمانه علیه ملت ایران است.
۴- تمدید دوباره مذاکرات تا۱۰ تیر۹۴ و اصرار خارج از قاعده طرف آمریکایی بر گسترش موضوعات متعدد خارج از چارچوب توافقات گذشته بر متن مذاکرات هستهای ازجمله برنامههای موشکی و راداری ایران نشان میدهد طرف غربی هیچ اراده مشخصی برامر توافق هستهای با ایران ندارد. آنها صرفا به دنبال بهانه جوییهای سیاسی هستند.
۵- نگاهي به برخي حواشي مذاکرات وين ۸ از روايت مشاوره تلفني ديپلماتهاي غربي با اسرائيليهاي در هتل کوبورگ تا حضور جان کري در هواپيماي سعودالفيصل در فرودگاه وين جنس غربي - عبري - عربي زيادهخواهيهاي را نشان داده و از عوامل و موانع پشت پرده توافق جامع رونمايي کرده است.
۶- تيم مذاكرهكننده ايران به رغم اينكه همانند نظر رهبري هيچ اطميناني به طرف مذاكرهكننده نداشت و آگاه بود كه سياستهاي توسعهطلبانه و ظالمانه طرف مقابل حد و حصري ندارد اما براي اينكه به دنيا نشان دهد جمهوري اسلامي در چارچوب حفظ حقوق ملت خود و به جهت رفع اثر سوءتبليغات آمريكا آماده ارايه اسناد حقانيت ملت ايران است در هر مذاكرهاي شركت كرد تا از حقوق مسلم ملت ايران دفاع كند و ضمن ايستادگي روي خط قرمزهاي حقوق ملت آمادگي مذاكره در بقيه موارد را نشان داد.
۷- جمهوري اسلامي ايران همانگونه كه در سالهاي اخير و در شرايط تحريمهاي چهارگانه شوراي امنيت، دولت آمريكا، كنگره آمريكا و اتحاديه اروپا به راه خود ادامه داده و با اقتدار كامل در منطقه و جهان درخشيده، از اين پس نيز به همين راه ادامه خواهد داد و تأخير در توافق نهايي مذاكرات با ۱+۵ تأثيري در اراده سياسي دولت ايران نخواهد داشت. اين درست است كه نميتوان تحريمها را در شرايط اقتصادي ايران بيتأثير دانست، ولي ملت ايران در طول سه دهه گذشته كه با انواع و اقسام تحريمها مواجه بوده توانسته خود را با هر شرايطي تطبيق دهد و همين روش را از اين پس نيز ادامه خواهد داد.
۸- تمدید مذاکرات خواست ایران در این مذاکرات نبود؛ این موضوعی است که پیش از این دو طرف مذاکرهکننده به آن اذعان داشتند و با توجه به کارشکنیهایی که انجام شد ایران مجبور شد تمدید مذاکرات را بپذیرد؛ از اینرو نباید به تمدید مذاکرات بنابر آنچه عنوان شده «پیشرفت در مذاکرات» به عنوان یک پیروزی بنگریم. در واقع اگر رویکرد مذاکرات را به چنین سمتی سوق دهیم، نه تنها به مقاصدمان در این مبحث دست نمییابیم؛ بلکه سرابی در مذاکرات بوجود خواهد آمد که ممکن است، منافع غرب را تامین کند.
۹- برخي از صاحبنظران نيز معتقدند؛ مذاکرات شکست نخورده و فرصت مجدد یافته است تا در گذر زمان و با توجه به سیر تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه شرایط سامان یافتهتری را برای دستیابی به توافق فراهم آورد. این شرایط میتواند با توجه به دست بالایی که جمهوری اسلامی در نقشآفرینی در تحولات منطقه دارد به تقویت موضع نظام و همنوایی بیشتر جامعه جهانی با خواستههای مشروع ملت ایران و روشنتر شدن تصویری که از ما دارند بینجامد.
۱۰- رئيسجمهور روحاني به حق معتقد است؛ آينده روشن است و پيروزي نهايي در مذاكرات هستهاي با ملت ايران خواهد بود. منطق ايران، مذاكره و گفت و گو است و مذاكرات هستهاي با جديت تا رسيدن به توافق نهايي ادامه مييابد.از حقوق هستهاي ايران كوتاه نيامده و نخواهيم آمد ترديدي در فعال ماندن فناوري و تاسيسات هستهاي ايران اسلامي وجود ندارد و امروز طرفهاي مذاكره باور دارندكه فشار و تحريم در برابر ايران بينتيجه است.