آنها كه مدعي دموكراسي هستند اما در اين وادي پرمدعا تنها آزادي را از منظر خود تبيين ميكنند، برايمان بر سرناي دموكراسي از ته گشادش دميدهاند. شاهد مثالش هم همين رخدادهاي اخير براي نشريه شارلی ابدو فرانسوي كه از همين دست است. دو جوان به ظاهر متعصب مسلمان در اعتراض به كاريكاتور موهن اين نشريه به آن حمله ميكنند و در اقدامي غيرانساني تعدادي از اعضاي اين نشريه را ميكشند. اين رفتار با خشونت تمام، منجر به مرگ عدهاي ميشود كه مورد انتقاد جهاني نيز قرار ميگيرد. اينها همه درست، اما در اين ميان گذشته از اين اقدام جنونآميز و نوع رسوايي اين دو جوان و مرگ آنها كه همراه با خود ابهامات فراواني دارد و حتي دسيسه طرحريزي آن توسط برخي عوامل علاقمند به گلآلود نمودن فضا و ماهيگيري از اين شرايط نيز مطرح است، حالا دارد به گذارهاي جهاني براي گسترش آزادي بيان به سبك فرانسوي غربي از سويي و وادار به تمكن مسلمانان در برابر توهينهاي مذهبي غربيان عليه اسلام تبديل ميشود.
شاهد مثال اين روند جديد هم حضور همه جانبه بسياري از كشورها در راهپيمايي اعتراضي و اتحادي مردم فرانسه در اعتراض به اين كشتار و همراهي روساي دولتها و هنرمندان و اهالي رسانه با اين تجمع ميباشد.
در اين ميان آنقدر فرانسويها خوب موج سواري نمودهاند و رسانههاي هميشه مجهز به يراق چنان همراهي نمودهاند كه تنها يك سوي اين معادله تلخ در منظر جهانيان هويدا مانده است. ترور و ارعاب و خشونت. اما در ديگر سو كه اهانت چندين باره و متقدم اين نشريه و از اين دست به دين مقدس اسلام و پيامبر مكرم اسلام همان سويي است كه تلاش شده تا آنچنان در سوي غفلت قرار گيرد كه حتي خوديها و ايرانيهايي هم كه در كشوري اسلامي ميزيند نيز در اين غفلت گرفتار شدهاند. در اينكه اگر هر كه نقد منتقدي و هنرمندي را نمي پسندد اسلحه به دست گيرد و دخل نويسنده و طراح را درآورد سنگي بر سنگ استوار نميماند شكي نيست، اما نبايد فراموش كرد كه احترام به اديان الهي جزئي از اخلاق اجتماعي است و اينكه هر طراح و هنرمندي به خود اين جسارت را بدهد كه وهن دين بگويد و مقدسات اديان الهي را به سخره گيرد، مصيبت بزرگتري است كه گويي براي آن مدخلي در آداب كشورهاي مدعي دموكراسي ديده نميشود. آري در اين ميان آنچه مغفول ميماند و بلكه بيشتر به رواج اين غفلت دامن زده ميشود رفتار اهانتآميز اين دسته از نويسندگان و نشريات به مقدسات ديني مسلمانان است. اين هتاكي و گستاخي به حدي در شرايط جديد فزوني يافته كه علي رغم رخدادهاي چند روز اخير، روز گذشته نيز اين نشريه به پشتوانه حمايتهاي اخير، در شمارگاني ميليوني و با عكس جلدي حاوي اهانتي دوباره به پيامبر اعظم، رحمت للعالمين منتشر شد.
و تاسفآورتر رفتار برخي رسانههاي داخلي است كه شايد اگر مشكلات دوري راه و زمان بردن اخذ ويزاي فرانسه نبود، با شوق ادعاي حمايت از دموكراسي و آزادي قلم خود را در آغوش راهپيمايان فرانسوي ميانداختند و اشك ميريختند بر كساني كه اهانت به پيامبر را با خنده روا ميدانستند و بر مرگ خود و نزديكانشان نالانند.
به راستي فرانسويها در رويكردي منطقي به بازتعريف خود از آزادي بيان خواهند پرداخت و در اين حادثه تلخ هر دو روي معادله را مرور خواهند كرد تا حق حيات عزتمدار براي هر فردي در فرانسه ايجاد شود و يا با همراهي صهيونيست جهاني و آمريكايي بيش از پيش بر طبل پروپاگانداي ايجاد شده ميكوبند و در مسير ضداخلاقي پيشين كماكان پيش ميروند و يازده سپتامبري جديدي را براي به انزوا كشاندن اسلام طرحريزي ميكنند؟